English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
guest element U عنصر کم مقدار
trace element U عنصر کم مقدار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
charge U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
charges U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
Other Matches
circular U لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circulars U لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
chain U لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
chains U لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
list U لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
atom U کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
atoms U کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
set U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer U دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tables U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
default U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
dosage U مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosages U مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money U مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
members U عنصر
member U عنصر
component U عنصر
masurium U عنصر 34
elements U عنصر
element U عنصر
agent U عنصر
components U عنصر
isomeric U هم عنصر
agents U عنصر
print element U عنصر چاپ
processing element U عنصر پردازشی
ingredient U عنصر سازنده
weakling U سست عنصر
identity element U عنصر یکسانی
inverse element U عنصر وارون
abiotic element U عنصر نازیوه
absorbing element U عنصر جذب
abundant element U عنصر فراوان
primordial element U عنصر ازلی
logic element U عنصر منطقی
minor constituent U عنصر فرعی
minor constituent U عنصر جزئی
abiotic element U عنصر بیجان
passive element U عنصر غیرعامل
logic element U عنصر لاجیک
ingredients U عنصر سازنده
picture element U عنصر تصویر
primitive element U عنصر اولیه
tracer element U عنصر ردیاب
electronic element U عنصر الکترونیکی
data element U عنصر داده
cryotron U عنصر برودتی
coupling element U عنصر پیوست
coupling element U عنصر اتصال
code element U عنصر رمز
chemical element U عنصر شیمیایی
biotic element U عنصر زیستی
aqueous element U عنصر ابی
alloying element U عنصر الیاژ
alloying element U عنصر الیاژی
alloying agent U عنصر الیاژی
weaklings U سست عنصر
active element U عنصر عامل
disafected person U عنصر نامطلوب
active element U عنصر فعال
weak kneed U سست عنصر
weak-kneed U سست عنصر
titanium U عنصر فلزی
element U عنصر اساس
element U عنصر عملیاتی
nand element U عنصر نقیض و
delay element U عنصر تاخیری
acid forming element U عنصر اسیدی
elements U عنصر اساس
accommpanying element U عنصر همراه
acid forming element U عنصر اسیدساز
elements U عنصر عملیاتی
active element U عنصر کنشی
signal element U عنصر علامتی
stop element U عنصر ایست
tactical element U عنصر تاکتیکی
service element U عنصر اداری
thermocouple U عنصر حرارتی
symmetry element U عنصر تقارن
transition element U عنصر واسطه
threshold element U عنصر استانهای
start element U عنصر شروع
part U عنصر اصلی
wallydraigle U سست عنصر
shunt element U عنصر موازی
Elementarism U عنصر نگری
weak minded U سست عنصر
asterium U عنصر ویژه ستارگان
air defense element U عنصر پدافند هوایی
disafected person U عنصر غیرقابل اعتماد
exclusive or element U عنصر یای انحصاری
fire support element U عنصر پشتیبانی اتش
task element U عنصر اجرای عملیات
primordial U عنصر نخستین اساسی
silicon U سیلیسیوم عنصر شش بنیانی
active element U عنصر عمل کننده
micronutrient U عنصر غذایی کم مصرف
macronutrient U عنصر غذایی پر مصرف
mental element of crime U عنصر روانی جرم
heating element U المان یا عنصر حرارتی
metal cutting element U عنصر براده برداری
physical element of crime U عنصر مادی جرم
strontium U عنصر سبک دو فرفیتی
pyrogen U عنصر قابل اشتعال
pixel U نقطه عنصر تصویری
boron water U ابی که عنصر شیمیایی بردارد
two up U تک با دو عنصر در جلوو بقیه در عقب
terbium U عنصر فلزی کمیاب بعلامت Tb
two up U ارایش حرکت با دو عنصر درجلو
characteristically U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
Gothic Survival U [ادامه عنصر سبک گوتیک]
parametron U عنصر با عدم تقارن مغناطیسی
fabric U بافته عنصر تار و پود
fabrics U بافته عنصر تار و پود
characteristic U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
microprocessors U واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
jelly bean U ادم حساس و بی اراده و سست عنصر
elements U یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه
queues U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
chips U طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
chip U طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
thallium U عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
head U اولین عنصر داده در لیست بودن
element U یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه
quintessence U عنصر پنجم یعنی "اثیر" یا "اتر"
transmitter signal element timing U زمان گیری عنصر سیگنال فرستنده
queueing U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
microprocessor U واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
queued U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queue U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
osmium U عنصر فلزی سخت و ابی مایل بسفید
atom U کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
atoms U کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
searchingly U بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
searches U بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
corpus delicti U عنصر مادی جرم وعمل خلاف قانون
searched U بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
search U بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
atomic energy U تبدیل جرم به نیرو در تبادلات اتمی یک عنصر
capacitance U توانایی یک عنصر برای ذخیره سازی بار الکتریکی
lifo U سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را اول می خواند
capacitor U عنصر الکترونیکی که میتواند بار الکتریکی ذخیره کند
sequential U بررسی میشود تا عنصر مورد نظر بدست آید
ring U لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
declarative statement U نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر بخصوص را میدهد
phosphide U ترکیب دو فرفیتی که ازترکیب فسفر با یک عنصر یاریشه بدست اید
chaining U جستجوی یک عنصر فایل که در لیست زنجیره مرتب شده است
forward U نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
forwarded U نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
declaration U نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
combinational U مدار الکترونیکی که از چندین عنصر متصل تشکیل شده است
last in first out U نوعی سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را در اول می خواند
declarations U نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
check total U آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
checksum U آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
bypasses U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypassing U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypassed U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypass U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
typeball U یک عنصر ضربه زننده ماشین تحریر که شامل تمام کاراکترهای قابل استفاده میباشد
fet U Transistor Effect Field نیمه هادی که به عنوان یک عنصر حافظه بکار برده میشود
standalone U ترمینال کامپیوتر با پردازنده و حافظه که مستقیماگ به مودم وصل میشود و بدون اینکه عنصر شبکه یا انشعابی از آن باشد
finder U عنصر مرکزی یک محیط عملیاتی و برنامهای که میان سایر چیزها فایلهای ذخیره شده روی دیسک ها رانشان میدهد
voter U عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
voters U عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
capital stock U عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
first in first out U صف موقت که در آن اولین عنصر در اولین محل خواندن ذخیره میشود
softy U پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
gram atom U وزن یک عنصر شیمیایی بگرم که معادل وزن اتمی انست
softie U پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
softies U پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
wetzel U عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد
searched U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searchingly U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searches U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
volume U مقدار
extent U حد مقدار
values U مقدار
valuing U مقدار
value U مقدار
volumes U مقدار
volume discount U مقدار
dealt U مقدار
total U مقدار
magnitude U مقدار
quantum U مقدار
sum U مقدار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com