English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ingredient U عنصر سازنده
ingredients U عنصر سازنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
circular U لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circulars U لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
list U لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
chain U لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
chains U لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
atom U کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
atoms U کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
pertubative U اشفته سازنده مضطرب سازنده
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
concoctor U سازنده
producer U سازنده
constructive U سازنده
compositors U سازنده
fabricant U سازنده
producers U سازنده
constituents U سازنده
fomative U سازنده
manufacturer U سازنده
fabricator U سازنده
constituent U سازنده
instrumentalist U سازنده
manufacturers U سازنده
component U سازنده
instrumentalists U سازنده
builder U سازنده
components U سازنده
builders U سازنده
wright U سازنده
maker U سازنده
constructor U سازنده
makers U سازنده
compositor U سازنده
interceptive U جدا سازنده
lutist U سازنده عود
refrigrative U خنک سازنده
manufacturers' agent U نماینده سازنده
manufacturer's agent U نماینده سازنده
manifestative U اشکار سازنده
inveigler U گمراه سازنده
irradiative U روشن سازنده
refrigerative U خنک سازنده
qualificatory U محدود سازنده
presentive U مجسم سازنده
builder U موسس سازنده
procreator U موجد سازنده
lubricants U روان سازنده
builders U موسس سازنده
lubricant U روان سازنده
purificative U پا سازنده تطهیری
lubricates U روان سازنده
lubricated U روان سازنده
lubricate U روان سازنده
restrictive U محدود سازنده
melodist U سازنده ملودی
lubricating U روان سازنده
distractive U پریشان سازنده
factor U سازنده فاکتور
factors U سازنده فاکتور
qualifier U ملایم سازنده
vitiator U تباه سازنده
composer U سازنده مصنف
composers U سازنده مصنف
computer manufacturer U سازنده کامپیوتر
elucidatory U روشن سازنده
coordinative U متناسب سازنده
dissipative U پراکنده سازنده
dispossessor U بی بهره سازنده
deific U خدا سازنده
component U جزء سازنده
depletive U تهی سازنده
components U جزء سازنده
enslaver U بنده سازنده
assuror U مطمئن سازنده
film developer U سازنده فیلم
suppressor U موقوف سازنده
suppressive U موقوف سازنده
alterative U دگرگون سازنده
subjugator U مطیع سازنده
sonneteer U سازنده غزل
assurer U مطمئن سازنده
spoiler U فاسد سازنده
fabricator U سازنده وسایل
separative U جدا سازنده
procreation U سازنده زایش
incorporator U یکی سازنده
qualifiers U ملایم سازنده
renovator U باز نو سازنده
supersessive U لغو سازنده
metrist U سازنده نظم وشعر
formative U ترکیب کننده سازنده
loathful U دافع بیرغبت سازنده
ideologue U سازنده ایده ئولوژی
manufacturer's software U نرم افزار سازنده
diallist U سازنده ساعت افتابی
compositions U نسبت اجزاء سازنده
composition U نسبت اجزای سازنده
composition U نسبت اجزاء سازنده
ceramist U سازنده فروف سفالین
ceramicist U سازنده فروف سفالین
elucidative U تفسیری روشن سازنده
boilermaker U سازنده دیگ بخار
manufacturers U تولید کننده سازنده
manufacturer U تولید کننده سازنده
indican U ماده سازنده نیل
compositions U نسبت اجزای سازنده
mitigatory U سبک سازنده مخفف
boiler maker U سازنده دیگ بخار
producer advertising U تبلیغ توسط سازنده
purificatory U پاک سازنده تطهیری
procurer U فراهم سازنده جاکش
toyer U سازنده اسباب بازی
wright U کارگر سازنده نجار
reflective U بازتابنده منعکس سازنده
paper stainer U سازنده کاغذهای دیواری
reflectional U بازتابنده منعکس سازنده
original equipment manufacturer U سازنده تجهیزات اصلی
elements U عنصر
isomeric U هم عنصر
components U عنصر
member U عنصر
members U عنصر
element U عنصر
component U عنصر
agent U عنصر
agents U عنصر
masurium U عنصر 34
wet cooper U سازنده چلیک برای مایعات
illusive U گمراه کننده مشتبه سازنده
honeywell U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
humiliatingly U پست سازنده خفیف کننده
data general corporation U سازنده سیستمهای مینی کامپیوتر
assimilator U تحلیل برنده همانند سازنده
unisys U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
spoilsman U تباه کننده فاسد سازنده
self discharging U ازاد سازنده نفس خود
humiliating U پست سازنده خفیف کننده
producer U عمل اورنده سازنده باراورنده
producers U عمل اورنده سازنده باراورنده
detonating U محترق شونده منفجر سازنده
mitigative U سبک سازنده تخفیف دهنده
pictorial U تصویر نما مجسم سازنده
illusory U گمراه کننده مشتبه سازنده
carver U قلم سنگ تراشی سازنده
perversive U گمراه کننده منحرف سازنده
pastoralist U سازنده شعرهای روستایی چوپان
picture element U عنصر تصویر
tracer element U عنصر ردیاب
transition element U عنصر واسطه
electronic element U عنصر الکترونیکی
weak minded U سست عنصر
minor constituent U عنصر جزئی
passive element U عنصر غیرعامل
Elementarism U عنصر نگری
minor constituent U عنصر فرعی
disafected person U عنصر نامطلوب
delay element U عنصر تاخیری
wallydraigle U سست عنصر
threshold element U عنصر استانهای
primordial element U عنصر ازلی
primitive element U عنصر اولیه
inverse element U عنصر وارون
print element U عنصر چاپ
processing element U عنصر پردازشی
logic element U عنصر منطقی
logic element U عنصر لاجیک
service element U عنصر اداری
signal element U عنصر علامتی
identity element U عنصر یکسانی
thermocouple U عنصر حرارتی
tactical element U عنصر تاکتیکی
symmetry element U عنصر تقارن
stop element U عنصر ایست
guest element U عنصر کم مقدار
trace element U عنصر کم مقدار
shunt element U عنصر موازی
start element U عنصر شروع
nand element U عنصر نقیض و
abundant element U عنصر فراوان
alloying element U عنصر الیاژی
alloying element U عنصر الیاژ
aqueous element U عنصر ابی
biotic element U عنصر زیستی
weaklings U سست عنصر
abiotic element U عنصر بیجان
part U عنصر اصلی
elements U عنصر عملیاتی
elements U عنصر اساس
alloying agent U عنصر الیاژی
absorbing element U عنصر جذب
accommpanying element U عنصر همراه
acid forming element U عنصر اسیدی
acid forming element U عنصر اسیدساز
weakling U سست عنصر
abiotic element U عنصر نازیوه
active element U عنصر فعال
active element U عنصر کنشی
active element U عنصر عامل
element U عنصر عملیاتی
element U عنصر اساس
weak-kneed U سست عنصر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com