Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
business type operation
U
عملیات کامپیوتری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
illiterate
U
که دستورات و عملیات کامپیوتری را نمیفهمد
housekeeping
U
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
storage
U
TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
automonitor
U
ثبت کننده عملیات کامپیوتر برنامه کامپیوتری که وفایف عملیاتی کامپیوتر را ثبت میکند
buffered computer
U
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
event driven
U
برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
lan
U
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند
local area network
U
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
master clear
U
کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
notron utilities
U
مجموعهای از برنامههای کوچک که برای ساده کردن عملیات کامپیوتری طراحی گردیده است
processor
U
کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه داده برای عملیات ریاضی خیلی سریع
Other Matches
internally stored program
U
کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
off line
U
وسایلی که جزو دستگاه کامپیوتری مرکزی نیستند وسایل غیر کامپیوتری یاخودکار
remote
U
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remoter
U
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remotest
U
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
farmgate type operations
U
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
computer graphics
U
نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
computerised ordering systems
U
سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
counter air
U
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
anticrop operations
U
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air operations
U
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
plug compatible manufacurer
U
شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
statements
U
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement
U
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagated
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation
U
عملیات کنترل زمین عملیات
computerization
U
عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
automation
U
کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
air sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m
U
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
army operations center
U
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
asynchronous
U
1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
time resolution
U
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit
U
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
airhead operations
U
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
operation
U
1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
combined operations
U
عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
armistise
U
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
computer simulation
U
کامپیوتری
computerized
U
کامپیوتری
computer letter
U
حرف کامپیوتری
computer museum
U
موزه کامپیوتری
computer language
U
زبان کامپیوتری
tools
U
در سیستم کامپیوتری
computer music
U
موسیقی کامپیوتری
computer graphicist
U
گرافیست کامپیوتری
computer game
U
بازی کامپیوتری
computer drawing
U
ترسیم کامپیوتری
computer design
U
طراحی کامپیوتری
computer crime
U
جرم کامپیوتری
computer conferencing
U
کنفرانس کامپیوتری
computer code
U
رمز کامپیوتری
computer circuits
U
مدارهای کامپیوتری
computerized
U
کامپیوتری شده
magazines computer oriented
U
مجلات کامپیوتری
computer network
U
شبکه کامپیوتری
computerization
U
کامپیوتری شدن
computerized game playing
U
بازیهای کامپیوتری
computerized instruction
U
اموزش کامپیوتری
computerized mail
U
پست کامپیوتری
computerized tomography
U
رادیولوژی کامپیوتری
desktop publishing
U
نشر کامپیوتری
computing system
U
سیستم کامپیوتری
computerizes
U
کامپیوتری کردن
computerised
U
کامپیوتری کردن
computerize
U
کامپیوتری کردن
computerising
U
کامپیوتری کردن
computerises
U
کامپیوتری کردن
computer program
U
برنامه کامپیوتری
computerizing
U
کامپیوتری کردن
computer system
U
سیستم کامپیوتری
computer printout
U
چاپ کامپیوتری
computer operation
U
عملکرد کامپیوتری
computer utility
U
خدمات کامپیوتری
computerization
U
کامپیوتری کردن
computer word
U
کلمه کامپیوتری
FMS
U
کنترل اعداد کامپیوتری
automatic digital network
U
شبکه عددی کامپیوتری
modelling
U
ایجاد مدلهای کامپیوتری
hybrid computer system
U
سیستم کامپیوتری دو رگه
forms
U
صفحهای از صفحات کامپیوتری
formed
U
صفحهای از صفحات کامپیوتری
data card
U
کارت اطلاعات کامپیوتری
form
U
صفحهای از صفحات کامپیوتری
tags
U
بخشی از دستور کامپیوتری
multicomputer system
U
سیستم چند کامپیوتری
tag
U
بخشی از دستور کامپیوتری
automated intelligence file
U
پرونده اطلاعاتی کامپیوتری
computer graphics
U
نگاره سازی کامپیوتری
computed tomography scanning
U
مغز نگاری کامپیوتری
computerized data base
U
پایگاه دادههای کامپیوتری
computer simulation
U
شبیه سازی کامپیوتری
computer typesetting
U
حروف چینی کامپیوتری
computer serrices company
U
شرکت خدمات کامپیوتری
computer independent language
U
زبان مستقل کامپیوتری
computer information system
U
سیستم اطلاعات کامپیوتری
computer programming
U
برنامه نویسی کامپیوتری
operation
U
عملیات
op
U
عملیات
operations
U
عملیات
treatment
U
عملیات
treatments
U
عملیات
execution
U
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
small computer system interface
U
میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
execute
U
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executed
U
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executes
U
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executing
U
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
backgrounds
U
برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
inputted
U
کامپیوتری که داده دریافت میکند
alpha
U
اولین گونه یک محصول کامپیوتری
input
U
کامپیوتری که داده دریافت میکند
alphas
U
اولین گونه یک محصول کامپیوتری
national computer graphics association
U
انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
background
U
برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
automatic digital network
U
شبکه مبادله اطلاعات کامپیوتری
vax
U
سیستمهای بزرگ مینی کامپیوتری
automatic data handling
U
سیستم کامپیوتری مبادله اطلاعات
liveware
U
عملوندها و کاربران سیستم کامپیوتری
FTAM
U
بین سیستمهای کامپیوتری مختلف
unisys
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
honeywell
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
to play computer games
U
بازی های کامپیوتری کردن
infected computer
U
کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
operations room
U
اتاق عملیات
offenses
U
عملیات افندی
offenses
U
عملیات تعرضی
offence
U
عملیات افندی
covert operations
U
عملیات پنهانی
offence
U
عملیات تعرضی
preliminary treatment
U
عملیات مقدماتی
destructive operation
U
عملیات مخرب
delays
U
عملیات تاخیری
delaying
U
عملیات تاخیری
actions
U
جنگ عملیات
delay
U
عملیات تاخیری
delay action
U
عملیات تاخیری
deputy for operations
U
معاونت عملیات
campaigns
U
عملیات جنگی
operations research
U
تحقیق در عملیات
denial operations
U
عملیات ممانعتی
over the beach operations
U
عملیات ساحلی
over the beach operations
U
عملیات کرانهای
parallel operation
U
عملیات موازی
plan of action
U
طرح عملیات
actions
U
عملیات جنگی
counter-espionage
U
عملیات ضدجاسوسی
delaying action
U
عملیات تاخیری
action
U
عملیات جنگی
action
U
جنگ عملیات
phasing
U
مراحل عملیات
process chart
U
نقشه عملیات
scene of action
U
صحنه عملیات
serial operation
U
عملیات سری
heat treatment
U
عملیات حرارتی
infiltration
U
عملیات نفوذی
spial
U
عملیات جاسوسی
campaigning
U
عملیات جنگی
campaigned
U
عملیات جنگی
campaign
U
عملیات جنگی
rescue operation
U
عملیات نجات
harassing actions
U
عملیات ایذایی
global operation
U
عملیات سراسری
immediate action
U
عملیات فوری
divert action
U
عملیات مخالف
dry run
U
عملیات جنگی
earth work
U
عملیات خاکی
electrochemical treatment
U
عملیات الکتروشیمایی
espial
U
عملیات جاسوسی
pseudooperation
U
شبه عملیات
psychological operations
U
عملیات روانی
operations personal
U
پرسنل عملیات
external operation
U
عملیات خارجی
f.of operations
U
حوزه عملیات
flight operations
U
عملیات پرواز
formal operations
U
عملیات صوری
string operation
U
عملیات رشتهای
action deferred
U
تامل در عملیات
offensives
U
عملیات افندی
offensive
U
عملیات افندی
nature of the operation
U
ماهیت عملیات
arithmetic operation
U
عملیات حسابی
logical operations
U
عملیات منطقی
assistant chief of staff, g (operations
U
معاونت عملیات
closing
U
خاتمه عملیات
earthworks
U
عملیات خاکی
sabotaging
U
عملیات تخریبی
sabotages
U
عملیات تخریبی
base operation
U
عملیات پایگاهی
limiting operation
U
عملیات محدودکننده
sabotaged
U
عملیات تخریبی
area of operation
U
منطقه عملیات
amphibious operation
U
عملیات اب خاکی
airmobile operations
U
عملیات هوارو
air operations
U
عملیات هوایی
hostility
U
عملیات خصمانه
hostilities
U
عملیات خصمانه
radius
U
شعاع عملیات
subversives
U
عملیات براندازی
subversive
U
عملیات براندازی
manual operation
U
عملیات دستی
flow charts
U
شمای عملیات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com