English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
chemical operations U عملیات شیمیایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chemical survey U بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer U کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
counter air operations U عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
counter air U عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
anticrop operations U عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
statement U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagates U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation U عملیات کنترل زمین عملیات
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
v , series U سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
air sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m U مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
army operations center U مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
time resolution U جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit U یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
chemicals U شیمیایی
chemical sense U حس شیمیایی
chemical U شیمیایی
chemic U شیمیایی
chemical biological and radiological U شیمیایی
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
chemical pollution U الودگی شیمیایی
chemical element U عنصر شیمیایی
mulch U ماده شیمیایی
mulches U ماده شیمیایی
chemical properties U خواص شیمیایی
chemical reaction U واکنش شیمیایی
chemical exchange U تبادل شیمیایی
chemical physics U فیزیک شیمیایی
chemical energy U انرژی شیمیایی
chemical equivalent U هم ارز شیمیایی
chemical munition U سلاح شیمیایی
chemical kinetics U سینتیک شیمیایی
chemical industries U صنایع شیمیایی
chemical herbicide U علف کش شیمیایی
chemical fuel U سوخت شیمیایی
chemical equilibrium U تعادل شیمیایی
chemical reactor U واکنشگاه شیمیایی
chemical research U پژوهش شیمیایی
chemisorption U جذب شیمیایی
chemoreceptor U گیرنده شیمیایی
chemotropism U گرایش شیمیایی
cloud attack U تک با ابر شیمیایی
narcosis U خواب شیمیایی
decomposition U هوازدگی شیمیایی
homolysis U تجزیه شیمیایی
galvanic cell U پیل شیمیایی
electrochemical U برقی- شیمیایی
precipitating U رسوب شیمیایی
chemism U خاصیت شیمیایی
chemiluminescence U نورتابی شیمیایی
quasichemical U شبه شیمیایی
chemical security U تامین شیمیایی
chemical weathering U هوازدگی شیمیایی
chemical shift U جابجایی شیمیایی
fertilisers U کود شیمیایی
fertilizer U کود شیمیایی
fertilizers U کود شیمیایی
proportioner U مخلوط کن شیمیایی
chemical species U گونههای شیمیایی
chemical survey U تجسس شیمیایی
precipitated U رسوب شیمیایی
precipitate U رسوب شیمیایی
chemical deposits U نهشتهای شیمیایی
organic compound U مواد شیمیایی
chemical consolidation U تزریق شیمیایی
chemical analysis U تجزیه شیمیایی
chemical compound U ترکیب شیمیایی
chemical combination U ترکیب شیمیایی
chemical ammunition U مهمات شیمیایی
chemical agent U عامل شیمیایی
compounded U ترکیب شیمیایی
chemical bond U پیوند شیمیایی
compounds U ترکیب شیمیایی
chemical analyse U تجزیه شیمیایی
man-made fiber U الیاف شیمیایی
chemical grouting U تزریق شیمیایی
compound U ترکیب شیمیایی
chemical defense U پدافند شیمیایی
chemical injection U تزریق شیمیایی
precipitates U رسوب شیمیایی
biochemical U زیستی- شیمیایی
chemical agent U ماده شیمیایی
chemicals U ماده شیمیایی دارویی
toxic agent U عامل شیمیایی سمی
chemical weapon U جنگ افزار شیمیایی
biochemical catalyst U کاتالیزور زیست شیمیایی
photochemical smog U دود مه نور شیمیایی
thermolysis U تجزیه شیمیایی در اثرحرارت
photochemical smog U دود مه فتو شیمیایی
immunochemistry U علم ایمنی شیمیایی
chemosynthesis U سنتز باکتری شیمیایی
chemical feedstock U مواد اولیه شیمیایی
chemical alarm U اعلام خطر شیمیایی
chemical U ماده شیمیایی دارویی
urinalysis U تجزیه شیمیایی ادرار
cloud attack U تک شیمیایی با مواد سمی
nuclear biological chemical U شیمیایی میکربی هستهای
nerve agent U عامل شیمیایی عصبی
petrochemicals U مواد شیمیایی نفتی
oxides U ماده شیمیایی از اکسیژن
oxide U ماده شیمیایی از اکسیژن
petrolum chemicals U مواد شیمیایی نفتی
smoke agent U عامل شیمیایی دودانگیز
acid equivalent U معادل شیمیایی اسید
chemical bonding U تشکیل پیوند شیمیایی
vesicant agent U عامل شیمیایی تاول زا
c.o.d U نیاز شیمیایی به اکسیژن
chemical affinity U میل ترکیبی شیمیایی
chemical oxygen demand U نیاز شیمیایی اکسیژن
synthetic U مواد شیمیایی و پروسس شده
tetrahydrate U ترکیب شیمیایی شامل چهارمولکول اب
chemical warfare U جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
oxime U ماده ضد اثرعامل عصبی شیمیایی
chemotrophic treatment U تسویه خوراک ساخت شیمیایی
boron water U ابی که عنصر شیمیایی بردارد
trihydrate U ترکیب شیمیایی دارای سه ملکول اب
corrosion U زنگ خوردگی فرسایش شیمیایی
immunochemistry U مبحث ایمنی شناسی شیمیایی
biochemical oxygen demand U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
chemical shift equivalent protons U پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
goechemical U وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
neutralises U بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralised U بطور شیمیایی خنثی کردن
b.o.d U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
chemical security U حفافت برعلیه مواد شیمیایی
galvanic battery U دستگاه تولیدالکتریک با عمل شیمیایی
stabilizer U ماده ثبات دهنده شیمیایی
agent U نماینده عامل شیمیایی خرج
agents U نماینده عامل شیمیایی خرج
neutralising U بطور شیمیایی خنثی کردن
actinolagy U معرفت بخواص شیمیایی نور
flavone U ماده شیمیایی بیرنگ ومتبلور
chemical shift non equivalent protons U پروتونهای با جابجایی شیمیایی نابرابر
absorption compound U ترکیب شیمیایی جذب کننده
stabilisers U ماده ثبات دهنده شیمیایی
neutralizing U بطور شیمیایی خنثی کردن
biological oxygen demand U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
neutralize U بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralizes U بطور شیمیایی خنثی کردن
operation U 1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
pyrocondensation U تغلیظ یا تکاثف شیمیایی بوسیله حرارت
AC U مخفف اصطلاح شیمیایی alicyclic میباشد
drysalter U فروشنده مواد شیمیایی وگوشت وترشی
fibroin U جرم شیمیایی ابریشم وتارعنکبوت ومانندانها
electroanalysis U تجزیه شیمیایی بوسیله جریان برق
tartan U ماده شیمیایی مورد استفاده در پیست
leaker U گلوله یا بمب شیمیایی فاسد یاخراب
latensify U بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن
pyrolyze U در اثر حرارت تغییر شیمیایی دادن
inert U که با سایر مواد شیمیایی کار نمیکند
chemical defense U پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
doping U افزودن ماده شیمیایی خاص به یک قطعه
galvanism U جریان مستقیم برق الکتریسیته شیمیایی
pyrochemical U وابسته به فعالیت شیمیایی درگرمای زیاد
photolysis U تجزیه شیمیایی بر اثر نیروی تابشی
combined operations U عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
battery U وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
photochemical oxidant U اکسید کننده نور شیمیایی اکساینده فتوشیمیایی
catalytic agent U عامل فعل وانفعال شیمیایی بوسیله اثرمجاورتی
bleaches U سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
actinic U دارای خواص پرتوافکنی مربوط به تاثیر شیمیایی
bleached U سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
bleach U سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
biosynthesis U تهیه مواد شیمیایی بوسیله موجودات زنده
batteries U وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
metamerism U برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
matrass U شیشه گردن دراز که درازمونهای شیمیایی بکارمیبرند
mags U ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
mag U ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
catalysts U عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
doped U قطعهای که به آن ماده شیمیایی خاصی اضافه شده است
smog U مه غلیظی که در اثر دود یا بخارهای شیمیایی ایجاد میشود
alodine U نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
catalysis U اثر مجاورت جسمی دریک فعل وانفعال شیمیایی
autocatalysis U اثر مجاورتی خود بخودجسمی در فعل و انفعال شیمیایی
pyrolyze U تحت عمل تجزیه شیمیایی در اثر حرارت قراردادن
bleaching materiel U پودر شستشو برای رفع الودگی عوامل شیمیایی
metameric U در وزن و ترکیب برابر و درخواص شیمیایی دگرگون حلقهای
catalyst U عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
radiochemistry U یک شاخه از شیمی که بااثرات شیمیایی رادیواکتیوسرو کار دارد
danc solution U نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
to paynize wood U چوب را با محلول ویژه شیمیایی اندون برای اینکه زودنپوسد
histochemistry U علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
latensification U تقویت عکس فاهر شده عکاسی بوسیله مواد شیمیایی
metamer U جسمی که در ترکیب و سنگینی با جسم دیگر برابرولی درخواص شیمیایی است
spray attack U پخش مواد شیمیایی وبیولوژیکی از راه هوا برای تولید تلفات
thermosetting plastics U پلیمرهای ساختگی که در اثرگرما بصورت شیمیایی وبازگشت ناپذیر تغییر میکند
galvanist U متخصص تولید نیروی کهربایی با عمل شیمیایی یامعالجه ناخوشی با برق
macronutrient U ماده شیمیایی که برای رشد ونمو و تغذیه گیاه لازم است
slow pill U ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com