Total search result: 208 (15 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
notation U |
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند |
 |
 |
notations U |
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Search result with all words |
|
 |
reverse U |
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد |
 |
 |
reversed U |
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد |
 |
 |
reverses U |
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد |
 |
 |
reversing U |
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد |
 |
 |
postfix U |
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند به طوری که عملگر پس از عملوند می آید |
 |
 |
suffix notation U |
عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید |
 |
Other Matches |
|
 |
notations U |
عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست |
 |
 |
notation U |
عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست |
 |
 |
prefix notation U |
عملیات ریاضی به صورت منط ق به طوری که عملگر پیش از عملوندها فاهر میشود و نیازی به کروشه نیست |
 |
 |
application U |
معمولا به صورت نوشته |
 |
 |
applications U |
معمولا به صورت نوشته |
 |
 |
italic U |
حرف به صورت itoloc نوشته شده |
 |
 |
compilations U |
جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته |
 |
 |
compilation U |
جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته |
 |
 |
applying U |
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته |
 |
 |
apply U |
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته |
 |
 |
applies U |
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته |
 |
 |
directs U |
دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند |
 |
 |
directed U |
دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند |
 |
 |
direct U |
دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند |
 |
 |
internal U |
عملیات ریاضی ALU |
 |
 |
operators U |
ترتیب اجرای عملیات ریاضی |
 |
 |
precedence U |
ترتیب اجرای عملیات ریاضی |
 |
 |
operator U |
ترتیب اجرای عملیات ریاضی |
 |
 |
log U |
کارنامه صورت عملیات سفرنامه کشتی |
 |
 |
logs U |
کارنامه صورت عملیات سفرنامه کشتی |
 |
 |
floating U |
عملیات ریاضی روی اعداد اعشاری |
 |
 |
result U |
پاسخ یا خروجی عملیات ریاضی یا منط قی |
 |
 |
resulted U |
پاسخ یا خروجی عملیات ریاضی یا منط قی |
 |
 |
resulting U |
پاسخ یا خروجی عملیات ریاضی یا منط قی |
 |
 |
destructive addition U |
عمل جمع که در آن نتیجه روی یکی از عملوندها نوشته میشود یعنی دوباره نویسی صورت می گیرد |
 |
 |
multiplication U |
عملیات ریاضی که یک عدد را یک واحد به خودش اضافه میکند |
 |
 |
precedence U |
قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی |
 |
 |
borrowed U |
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر |
 |
 |
OCP U |
پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را طبق کد برنامه انجام میدهد |
 |
 |
borrows U |
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر |
 |
 |
borrow U |
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر |
 |
 |
operation U |
1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی |
 |
 |
betterment U |
خرجی که به منظور افزایش بازده یا تقلیل هزینه عملیات صورت بگیرد |
 |
 |
processor U |
پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کد گشایی و اجرا میکند طبق کد برنامه |
 |
 |
logic U |
ترمیم ریاضی عملیات منط قی مثل AND و OR و... و تبدیل آنها به مدارهای مختلف |
 |
 |
safe mode U |
حالت عملیات خاص در ویندوز که به صورت خودکارانتخاب میشودوقتی که در شروع خطایی رخ دهد |
 |
 |
coprocessor U |
پردازندهای که نتایج عملیات ریاضی را سریع تر از بخش ALU از CPU انجام میدهد |
 |
 |
order U |
پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کدگشایی کند و انجام میدهد مط ابق کد برنامه |
 |
 |
numerator U |
برخه شمار [شماران] [صورت کسر] [ریاضی] |
 |
 |
inferior figures U |
حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند. |
 |
 |
raw wool U |
پشم خام [پشمی که هیچگونه عملیات سفیدگری یا شستشو روی آن صورت نگرفته باشد.] |
 |
 |
processor U |
کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه داده برای عملیات ریاضی خیلی سریع |
 |
 |
flags U |
بیت ای در کلمه که در صورت وقوع سر زیر ریاضی یک میشود |
 |
 |
flag U |
بیت ای در کلمه که در صورت وقوع سر زیر ریاضی یک میشود |
 |
 |
sentinels U |
1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد |
 |
 |
sentinel U |
1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد |
 |
 |
super- U |
کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع |
 |
 |
mirror U |
کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است |
 |
 |
mirrors U |
کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است |
 |
 |
mirrored U |
کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است |
 |
 |
general U |
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند |
 |
 |
generals U |
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند |
 |
 |
ocr U |
فرآیندی که امکان تشخیص حروف چاپ شده یا نوشته شده را به صورت نوری و تبدل آن به کد قابل خواندن توسط ماشین که ورودی کامپیوتر ست دارد با استفاده از حرف خان نوری |
 |
 |
Mandlebrot set U |
تساوی ریاضی که به صورت بازگشتی برای تنظیم مقادیر به کار می رود. هنگام رسم آنرا در تصویر بخش شده |
 |
 |
inventory U |
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی |
 |
 |
optical U |
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری |
 |
 |
gpr U |
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند |
 |
 |
mode U |
عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری |
 |
 |
modes U |
عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری |
 |
 |
charge and discharge statements U |
حساب قیومیت صورت و نحوه ارزیابی و عملیات مالی ارث حساب ارث |
 |
 |
farmgate type operations U |
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی |
 |
 |
buffered computer U |
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد |
 |
 |
anticrop operations U |
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی |
 |
 |
counter air U |
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن |
 |
 |
counter air operations U |
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن |
 |
 |
statements U |
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند |
 |
 |
statement U |
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند |
 |
 |
propagated U |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
 |
 |
propagating U |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
 |
 |
propagate U |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
 |
 |
propagates U |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
 |
 |
land control operation U |
عملیات کنترل زمین عملیات |
 |
 |
code panel U |
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی |
 |
 |
housekeeping U |
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری |
 |
 |
orphan U |
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود |
 |
 |
orphaned U |
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود |
 |
 |
orphans U |
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود |
 |
 |
local U |
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه |
 |
 |
locals U |
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه |
 |
 |
air-sea rescue U |
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی |
 |
 |
air sea rescue U |
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی |
 |
 |
printer U |
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند |
 |
 |
printers U |
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند |
 |
 |
component U |
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات |
 |
 |
components U |
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات |
 |
 |
plastic bubble keyboard U |
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند |
 |
 |
m U |
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه |
 |
 |
packets U |
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت |
 |
 |
packet U |
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت |
 |
 |
army operations center U |
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش |
 |
 |
numeric U |
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود |
 |
 |
time resolution U |
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات |
 |
 |
mathematical notation U |
نشانه گذاری ریاضی [ریاضی] |
 |
 |
barrage jamming U |
تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع |
 |
 |
beachmaster's unit U |
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله |
 |
 |
watts U |
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود |
 |
 |
watt U |
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود |
 |
 |
discretionary U |
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد |
 |
 |
airhead operations U |
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی |
 |
 |
rom U |
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند |
 |
 |
line astern U |
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه |
 |
 |
chargeable accessions U |
استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی |
 |
 |
deposition U |
نوشته |
 |
 |
opuses U |
نوشته |
 |
 |
manuscript U |
نوشته |
 |
 |
letters U |
نوشته |
 |
 |
manuscripts U |
نوشته |
 |
 |
texts U |
نوشته |
 |
 |
papeteries U |
نوشته |
 |
 |
opus U |
نوشته |
 |
 |
scrip U |
نوشته |
 |
 |
letter U |
نوشته |
 |
 |
writ U |
نوشته |
 |
 |
text U |
نوشته |
 |
 |
inscriptions U |
نوشته |
 |
 |
inscription U |
نوشته |
 |
 |
depositions U |
نوشته |
 |
 |
epigraph U |
نوشته |
 |
 |
paper work U |
نوشته |
 |
 |
record U |
نوشته |
 |
 |
writs U |
نوشته |
 |
 |
combined operations U |
عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب |
 |
 |
mathematical logic U |
منطق ریاضی [ریاضی] |
 |
 |
cryptograph U |
نوشته رمزی |
 |
 |
cryptogram U |
نوشته رمزی |
 |
 |
callout U |
نوشته راهنما |
 |
 |
petroglyph U |
سنگ نوشته |
 |
 |
ancient manuscript U |
نوشته قدیمی |
 |
 |
hierogram U |
نوشته قدس |
 |
 |
handwriting U |
دست نوشته |
 |
 |
hand writing U |
دست نوشته |
 |
 |
pseudograph U |
نوشته جعلی |
 |
 |
writing U |
نوشته نوشتجات |
 |
 |
written U |
نوشته شده |
 |
 |
writings U |
نوشته نوشتجات |
 |
 |
petrograph U |
سنگ نوشته |
 |
 |
manuscript U |
دست نوشته |
 |
 |
chirograph U |
دست نوشته |
 |
 |
it is written that U |
نوشته اندکه |
 |
 |
dat U |
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی |
 |
 |
erotica U |
نوشته ها واصطلاحات عاشقانه |
 |
 |
scroll U |
نوشته یافهرست طولانی |
 |
 |
pornograph U |
نوشته ها و عکسهای رکیک |
 |
 |
scrolls U |
نوشته یافهرست طولانی |
 |
 |
cryptanalysis U |
کشف نوشته رمزی |
 |
 |
inscriptions U |
نقش نوشته خطی |
 |
 |
inscription U |
نقش نوشته خطی |
 |
 |
packaged software U |
بسته پیش نوشته |
 |
 |
poison pen U |
نوشته غرض الود |
 |
 |
overwrite U |
نوشته داده در محلی |
 |
 |
it is written that U |
نوشته شده است که |
 |
 |
letter press U |
نوشته وابسته به عکسها |
 |
 |
imperscriptible U |
فاقد اجازه نوشته |
 |
 |
graphically U |
بطور نوشته یا منقوش |
 |
 |
pornography U |
نوشته شهوت انگیز |
 |
 |
number U |
عدد نوشته شده |
 |
 |
psychogram U |
پیام نوشته روح |
 |
 |
numbers U |
عدد نوشته شده |
 |
 |
repetitive letter U |
نوشته شده است |
 |
 |
numerals U |
عدد نوشته شده و.. |
 |
 |
numeral U |
عدد نوشته شده و.. |
 |
 |
triglot U |
به سه زبان نوشته شده |
 |
 |
opusculum U |
اثریا نوشته بی اهمیت |
 |
 |
cartouche U |
لوح نوشته مزین |
 |
 |
von neuman morgensterm utility index U |
شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است |
 |
 |
ad-libs U |
بدون نوشته صحبت کردن |
 |
 |
legends U |
نوشته روی سکه ومدال |
 |
 |
numerals U |
اعداد نوشته شده IV, III, II , I و... |
 |
 |
blasphemous U |
نوشته وگفته کفر امیز |
 |
 |
writings U |
چیزی که نوشته شده است |
 |
 |
ad-lib U |
بدون نوشته صحبت کردن |
 |
 |
ad-libbed U |
بدون نوشته صحبت کردن |
 |
 |
graffiti U |
نوشته تصویر ویا پوستریکهبردیوارمیچسبانند |
 |
 |
autographic U |
نوشته شده با دست خودمصنف |
 |
 |
cryptanalyze U |
نوشته رمزی را کشف کردن |
 |
 |
hyphenated U |
نوشته شده با فضای خالی |
 |
 |
ad-libbing U |
بدون نوشته صحبت کردن |
 |
 |
accounting package U |
بسته پیش نوشته حسابداری |
 |
 |
bilingual U |
بدو زبان نوشته شده |
 |
 |
purple passage U |
نوشته اراسته به صنایع بدیعی |
 |
 |
hic jacet U |
نوشته روی سنگ قبر |
 |
 |
legend U |
نوشته روی سکه ومدال |
 |
 |
epitaphs U |
نوشته روی سنگ قبر |
 |
 |
epitaph U |
نوشته روی سنگ قبر |
 |
 |
fill out <idiom> U |
نوشتن حقایقی که نوشته شدهاند |
 |
 |
jotting U |
چیزیکه با عجله نوشته شده |
 |
 |
purple patch U |
نوشته اراسته به صنایع بدیعی |
 |
 |
numeral U |
اعداد نوشته شده IV, III, II , I و... |
 |
 |
slashed zero U |
علامت نوشته یا چاپ شده |
 |
 |
writing U |
چیزی که نوشته شده است |
 |
 |
superscription U |
عنوان نوشته روی چیزی |
 |
 |
termination notice U |
فسخ نوشته شده [قرارداد کاری] |
 |
 |
ballot U |
رای مخفی مجموع اراء نوشته |
 |
 |
to read between the lines U |
معنی پوشیده نوشته یا سخنی را دریافتن |
 |
 |
ballots U |
رای مخفی مجموع اراء نوشته |
 |
 |
equation U |
فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل |
 |
 |
It is written for our benefit U |
نوشته کردن برای ما فایده دارد |
 |
 |
equations U |
فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل |
 |
 |
postfix U |
کلمه یا حرف نوشته شده پس از دیگری |
 |
 |
balloted U |
رای مخفی مجموع اراء نوشته |
 |