English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
psychological U عملیات روانی مربوط به روانشناسی روانشناسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gestalt psychology U روانشناسی گشتالت روانشناسی هیات نگر
genetic psychology U روانشناسی تکوینی روانشناسی ژنتیکی
psychbiology U علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
psychology U روانشناسی
occupational psychology U روانشناسی شغلی
applied psychology U روانشناسی کاربردی
animal psychology U روانشناسی حیوانی
analytical psychology U روانشناسی تحلیلی
pseudopsychology U شبه روانشناسی
piagetian psychology U روانشناسی پیاژهای
organismic psychology U روانشناسی ارگانیسمی
deliriousness U دیوانگی [روانشناسی]
counseling psychology U روانشناسی مشاورهای
consulting psychology U روانشناسی مشاورهای
differential psychology U روانشناسی افتراقی
organizational psychology U روانشناسی سازمانی
personnel psychology U روانشناسی استخدامی
aviation psychology U روانشناسی هوانوردی
armchair psychology U روانشناسی مجلسی
child psychology U روانشناسی کودک
clinical psychology U روانشناسی بالینی
philosophical psychology U روانشناسی فلسفی
comparative psychology U روانشناسی تطبیقی
political psychology U روانشناسی سیاسی
psycholinguistics U روانشناسی زبان
psychologic U وابسته به روانشناسی
educational psychology U روانشناسی پرورشی
pedagogical psychology U روانشناسی پرورشی
social psychology U روانشناسی اجتماعی
folk psychology U روانشناسی قومی
physiological psychology U روانشناسی فیزیولوژیکی
forensic psychology U روانشناسی قانونی
existential psychology U روانشناسی وجودی
experimental psychology U روانشناسی ازمایشی
school psychology U روانشناسی اموزشگاهی
medical psychology U روانشناسی پزشکی
general psychology U روانشناسی عمومی
individual psychology U روانشناسی فردنگر
industrial psychology U روانشناسی صنعتی
abnormal psychology U روانشناسی نابهنجاری
criminal psychology U روانشناسی کیفری
military psychology U روانشناسی نظامی
mathematical psychology U روانشناسی ریاضی
mass psychology U روانشناسی توده ها
depth psychology U روانشناسی عمقی
developmental psychology U روانشناسی رشد
functional psychology U روانشناسی کارکردی
structural psychology U روانشناسی ساخت گرا
subjective psychology U روانشناسی ذهنی گرا
psychobiology U روانشناسی زیست شناختی
phenomenological psychology U روانشناسی پدیدار نگر
stimulus response psychology U روانشناسی محرک- پاسخ
s r psychology U روانشناسی محرک- پاسخ
topological psychology U روانشناسی مکان نگر
act psychology U روانشناسی عمل نگر
ethnopsychology U روانشناسی قوم شناختی
personalistic psychology U روانشناسی شخص نگر
association psychology U روانشناسی تداعی گرا
deliriousness U هذیان گویی [روانشناسی]
deliriousness U پرت گویی [روانشناسی]
deliriousness U روان آشفتگی [روانشناسی]
cross cultural psychology U روانشناسی میان فرهنگی
vector psychology U روانشناسی بردار نگر
introspective psychology U روانشناسی درون نگر
hormic psychology U روانشناسی غایت نگر
environmental psychology U روانشناسی محیط نگر
faculty psychology U روانشناسی قوای ذهنی
succorance U مهر طلب [روانشناسی]
objective psychology U روانشناسی عینی نگر
consumer psychology U روانشناسی مصرف کننده
atomistic psychology U روانشناسی جزء نگر
neuropsychology U روانشناسی عصب شناختی
Jungian U پیروی یونگ [روانشناسی]
imaginary friends U دوستان خیالی [روانشناسی]
community psychology U روانشناسی اجتماع نگر
slow-wave sleep [SWS] U خواب عمیق [روانشناسی]
deep sleep U خواب عمیق [روانشناسی]
need for affection U مهر طلب [روانشناسی]
deep sleep U مراحل سوم و چهارم خواب [روانشناسی]
slow-wave sleep [SWS] U مراحل سوم و چهارم خواب [روانشناسی]
to go cold turkey U یکدفعه اعتیادی را ترک کردن [روانشناسی] [پزشکی]
behaviorism U مکتب روانشناسی برمبنای رفتار و ادراکات فرد
structuralism U بخشی از روانشناسی که ازراه تعقل وتفکر وضع روحی فرد را مورد مطالعه قرارمیدهد
psychological operations U عملیات روانی
psychological warfare U عملیات جنگ روانی
psychologize U پژوهش روانشناسی کردن روانکاوی کردن
consolidation psychological operation U عملیات روانی برای جلب همکاری مردم
strategic U استراتژیکی مربوط به خط مشیهای سیاسی واقتصادی و نظامی و روانی وجغرافیایی یا ملی کشور
deformation work U عملیات مربوط به تغییر شکل
operational U قابل استفاده مربوط به عملیات
cryptologistics U امور لجستیکی مربوط به عملیات رمز
batch U با مقیاس تقسیم کردن عملیات مربوط به بتن
batches U با مقیاس تقسیم کردن عملیات مربوط به بتن
national command U یکان یا قسمت نظامی مربوط به هر ملت در عملیات چندکشور
watershed management U کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
national component U هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
event driven U برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
anodize U روش ساخت و عملیات مربوط به الومینیوم و الیاژهای ان توسط اکسیداسیون اندیک
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer U کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
counter air U عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
counter air operations U عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
anticrop operations U عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
statement U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
propagated U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation U عملیات کنترل زمین عملیات
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
air sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m U مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
army operations center U مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
time resolution U جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit U یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
flows U روانی
volubility U روانی
subversives U روانی
fluency U روانی
flowed U روانی
subversive U روانی
psychic U روانی
psychological U روانی
liquid limit U حد روانی
psychical U روانی
flow U روانی
fluidity U روانی
freedom U روانی
freedoms U روانی
mental U روانی
mellifluence U روانی
facility U روانی
yield point U حد روانی
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
mental hygiene U بهداشت روانی
psychotic U بیمار روانی
mental derangement U اشفتگی روانی
neurasthenia U خسته روانی
mental disease U بیماری روانی
mental illness U بیماری روانی
psychological test U ازمون روانی
mental disorder U اختلال روانی
playing the man U بازی روانی
psychoanalysis U تحلیل روانی
mental examination U معاینه روانی
cathexis U نیروگذاری روانی
complex U عقده روانی
flowed U روانی سلاست
mental health U سلامت روانی
flow U روانی سلاست
cathexis U تمرکز روانی
psychiatric disorder U اختلال روانی
cathexis U انرژی روانی
mental economy U اقتصاد روانی
mental health U بهداشت روانی
flows U روانی سلاست
physical psychological U جسمی- روانی
mental status U وضع روانی
physical psychological U تنی- روانی
mental test U ازمون روانی
psychosis U بیماری روانی
mental disorder U بیماری روانی
mental disturbance U اختلال روانی
complexes U عقده روانی
fluidity U روانی بیان
psyho U بیمار روانی
gift of the gab U روانی زبان
psychiatry U پزشکی روانی
psychosurgery U جراحی روانی
psychosocial U روانی- اجتماعی
psychopharmacology U داروشناسی روانی
psychopaysical U روانی- فیزیکی
psychopathy U اختلالات روانی
psychopathy U معالجه روانی
exopsychic U برون روانی
psychosexual U روانی- جنسی
endopsychic U درون روانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com