English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
block operation U عملیات بلوک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
block length U درازای بلوک طول بلوک
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer U کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
anticrop operations U عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air operations U عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
counter air U عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
statement U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
block U بلوک
districts U بلوک
district U بلوک
parishes U بلوک
bloc U بلوک
nested block U بلوک تو در تو
parish U بلوک
blocs U بلوک
monolith U بلوک
monoliths U بلوک
cantons U بلوک
canton U بلوک
blocked U بلوک
block header U سر بلوک
blocks U بلوک
propagating U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation U عملیات کنترل زمین عملیات
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
block move U جابجایی بلوک
deblocking U از بلوک دراوردن
block transfer U انتقال بلوک
block protection U حفافت بلوک
control block U بلوک کنترل
dosseret U بلوک سه بعدی
blocks U بلوک ساختن
roughed slab U بلوک کوچک
radius block U بلوک شعاعی
sprite U یک بلوک از پیکسل ها
fuse block U بلوک فیوز
radium block U بلوک شعاعی
anchors U لنگر بلوک
anchoring U لنگر بلوک
arrow block U بلوک پیکانی
anchor U لنگر بلوک
block move U انتقال بلوک
en bloc U دریک بلوک
block diagram U بلوک دیاگرام
block definition U تعریف بلوک
blocked U بلوک سیمانی
block U بلوک سیمانی
blocked U بلوک ساختن
mastic blocks U بلوک قیری
form block U بلوک فرمکاری
blocking U بلوک بندی
block U بلوک ساختن
blocks U بلوک سیمانی
erratic block U بلوک نامنظم
cylinder block U بلوک سیلندر
engine block U بلوک موتور
end of block U پایان یک بلوک
storage block U بلوک ذخیره
eob U پایان یک بلوک
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
block lining U پوشش با بلوک سیمانی
block graphics U نگاره سازی بلوک
erratic block U بلوک جابجا شونده
bins U بلوک سه بعدی الکترونیکی
blocking factor U فاکتور بلوک بندی
bin U بلوک سه بعدی الکترونیکی
corps de logis U [بلوک سیمانی اصلی در ساختمان]
comecon U گروه تجاری بلوک شرق
air-sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
character map U شبکهای از بلوک ها روی صفحه نمایش
boss formerly boce U [بلوک منبت کاری شده برجسته]
to walk around the block U دور بلوک خیابان راه رفتن
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m U مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
army operations center U مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
cyclopean U [معماری ترکیب شده با شکلهای نامنظم در بلوک سیمانی]
long-and-short work [بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
time resolution U جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
cylinder block U بلوک واحدی که سیلندرهای یک موتور پیستونی خطی که با مایع خنک مشوند رادربرمیگیرد
beachmaster's unit U یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
dou U [در معماری چین و ژاپن بلوک چوبی شکاف دار که از طاقچه دیوارکوب محافظت می کند.]
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
cylinder block boring machine U دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
operation U 1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
combined operations U عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
isodomon U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
treatments U عملیات
op U عملیات
treatment U عملیات
operations U عملیات
operation U عملیات
autonomous operation U عملیات مستقل
subversive U عملیات براندازی
subversives U عملیات براندازی
flow charts U شمای عملیات
assistant chief of staff, g (operations U معاونت عملیات
autonomous operation U عملیات ازاد
f.of operations U حوزه عملیات
flight operations U عملیات پرواز
base operation U عملیات پایگاهی
radius U شعاع عملیات
base of operations U پایگاه عملیات
formal operations U عملیات صوری
arithmetic operation U عملیات حسابی
heat treatment U عملیات حرارتی
flow chart U شمای عملیات
harassing actions U عملیات ایذایی
global operation U عملیات سراسری
external operation U عملیات خارجی
air operations U عملیات هوایی
amphibious operation U عملیات اب خاکی
concrete operations U عملیات عینی
airborne battlefield U عملیات هوابرد
action deferred U تامل در عملیات
airmobile operations U عملیات هوارو
area of operation U منطقه عملیات
hostility U عملیات خصمانه
hostilities U عملیات خصمانه
hot dogging U عملیات نمایشی
centre of activities U مرکز عملیات
sabotage U عملیات تخریبی
conversational operation U عملیات محاورهای
sabotaged U عملیات تخریبی
sabotages U عملیات تخریبی
counter battery U عملیات ضد اتشبار
sabotaging U عملیات تخریبی
counter military U ضد عملیات نظامی
countermine U عملیات ضد مین
covert operations U عملیات مخفی
covert operations U عملیات پنهانی
earthworks U عملیات خاکی
continuity of operations U تسلسل عملیات
continuity of operations U مداومت عملیات
business type operation U عملیات کامپیوتری
chemical operations U عملیات شیمیایی
terrain U زمین عملیات
business type operation U عملیات تجارتی
phase U مرحله عملیات
phased U مرحله عملیات
combat information center U اطاق عملیات
phases U مرحله عملیات
computer operation U عملیات کامپیوتر
concept of operations U تدبیر عملیات
building operations U عملیات ساختمانی
actions U عملیات جنگی
actions U جنگ عملیات
dry run U عملیات جنگی
delays U عملیات تاخیری
delaying U عملیات تاخیری
delay U عملیات تاخیری
earth work U عملیات خاکی
electrochemical treatment U عملیات الکتروشیمایی
phasing U مراحل عملیات
offensive U عملیات افندی
offensives U عملیات افندی
counter espionage U عملیات ضدجاسوسی
counter-espionage U عملیات ضدجاسوسی
closing U خاتمه عملیات
divert action U عملیات مخالف
action U عملیات جنگی
action U جنگ عملیات
delay action U عملیات تاخیری
offenses U عملیات افندی
offenses U عملیات تعرضی
offence U عملیات افندی
offence U عملیات تعرضی
delaying action U عملیات تاخیری
denial operations U عملیات ممانعتی
deputy for operations U معاونت عملیات
destructive operation U عملیات مخرب
espial U عملیات جاسوسی
immediate action U عملیات فوری
spial U عملیات جاسوسی
operating program U برنامه عملیات
scope U منظور از عملیات
serial operation U عملیات سری
campaign U عملیات جنگی
scope U هدف عملیات
campaigned U عملیات جنگی
scene of action U صحنه عملیات
campaigning U عملیات جنگی
preliminary treatment U عملیات مقدماتی
night operations U عملیات شبانه
process chart U نقشه عملیات
pseudooperation U شبه عملیات
campaigns U عملیات جنگی
synchronous operation U عملیات همزمان
operation center U مرکز عملیات
rehearsals U تکرار عملیات
operations research U تحقیق در عملیات
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com