English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sequential U عملیاتی که یکی پس از دیگری اجرا می شوند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stacked U ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stack U ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stacks U ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
suite of programs U 1-گروه برنامه هایی که یکی پس از دیگری اجرا می شوند. 2-تعداد برنامههای یک کار مشخص
overlays U بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
overlay U بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
overlaying U بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
batch processing U سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
routing U عملیاتی که درحین مسیریابی پیام انجام می شوند
unmodified instruction U دستور برنامه که مستقیماگ و بدون تغییرات اجرا میشود تا عملیاتی که باید انجام شود را بدست آورد
simultaneous U دو یا چند فرآیند که همزمان اجرا شوند
synchronous U آنچه همان با دیگری اجرا شود.
interleaving U به طوری که در حین اجرا همزمان آماده می شوند
jobs U صف دستورات کترل کار که به ترتیب دریافت اجرا می شوند
job U صف دستورات کترل کار که به ترتیب دریافت اجرا می شوند
serial U کلمات داده که یکی پس از دیگری روی باس موازی ارسال می شوند
serials U کلمات داده که یکی پس از دیگری روی باس موازی ارسال می شوند
chains U لیستی از دستورات در فایل که به ترتیب در یک سیستم دستهای اجرا می شوند
chain U لیستی از دستورات در فایل که به ترتیب در یک سیستم دستهای اجرا می شوند
notify handler U مجموعه دستورات که در صورت دریافت پیام مهم اجرا می شوند
linking U ترکیب برنامههای کوچک با هم تا نتوانند به عنوان یک واحد اجرا شوند
interleaved U بخشی از دو برنامه که جداگانه اجرا می شوند به طوری که به نظر همزمان می آید
interface U نرم افزاری که به برنامه ها و داده یک سیستم امکان اجرا در دیگری را میدهد
interfaces U نرم افزاری که به برنامه ها و داده یک سیستم امکان اجرا در دیگری را میدهد
packet U گروه بیت داده که به صورت گروهی از یک گره به دیگری روی شبکه ارسال می شوند
packets U گروه بیت داده که به صورت گروهی از یک گره به دیگری روی شبکه ارسال می شوند
driven U معماری کامپیوتر که دستورات یک بار اجرا می شوند و ترتیب کنترل دریافت میشود
foreground U فضایی در سیستم عامل چند منظوره که کارهای با حق تقدم بالا و برنامه ها اجرا می شوند
trap U نقط ه توقف انتخابی که اجرا برنامه در آنجا متوقف میشود وثباتها بررسی می شوند
object program U برنامه مقصد دستورالعملهایی که ازcompiler یا assemblerنتیجه شده و اماده اند تا درکامپیوتر اجرا شوند
logogram U چیستان یامعمایی متشکل ازکلماتی که باید باهم جمع شوند وکلمه دیگری ازان ساخته شود
logograph U چیستان یامعمایی متشکل ازکلماتی که باید باهم جمع شوند وکلمه دیگری ازان ساخته شود
wavetable U حافظه در کارت صوتی که حاوی دستگاه ضبط دستگاههای موسیقی واقعی که اجرا می شوند است
logs U مجموعهای از دستورات دستهای که به صورت خودکار اجرا می شوند وقتی که به شبکه وصل یا وارد می شوید
AUTOEXEC.BAT U فایل دستهای که شامل دستوراتی است که وقتی کامپیوتر شروع به کار میکند اجرا می شوند
e r p U اجرا کرد وکمکهایی که در چهارچوب این برنامه به اروپا شدبیشتر کمکهای مارشال نامیده می شوند
fall back U توابعی که فراخوانی و پردازش می شوند پس از اینکه ماشین یا سیستم خراب شد و توسط کاربر اجرا میشود
batches U این دستورات اجرا می شوند و آنچه کاربر در آنها تغییر میدهد نیز ضبط میشود
batch U این دستورات اجرا می شوند و آنچه کاربر در آنها تغییر میدهد نیز ضبط میشود
linking U تابع نرم افزاری کوچک که بخشهای برنامه را به هم ترکیب میکند تا به عنوان یک واحد اجرا شوند
log U مجموعهای از دستورات دستهای که به صورت خودکار اجرا می شوند وقتی که به شبکه وصل یا وارد می شوید
dedicated U کامپیوتری که فقط مخصوص پردازش لغات است و برنامه دیگری روی آن قابل اجرا نیست
intermediate U مجموعه رکوردهایی که حاوی دادههای پردازش شده هستند که در زمان دیگری برای تکمیل کار استفاده می شوند
overflowed U وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflows U وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflow U وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
literal U چاپ خطا وقتی که حرفی با دیگری جایگزین شود و یا وقتی دو حرف منتقل شوند
Startup folder U پرونده خاص در دیسک سخت که حاوی برنامه هایی است که خودکار اجرا می شوند وقتی که کار ویندوز را آغاز میکند
compiler U اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
duplexes U دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
duplex U دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
shifted U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shift U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
function U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functioned U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
Ardabil carpet U فرش شیخ صفی و یا فرش اردبیل که یکی در موزه ویکتوریا و آلبرت و دیگری در موزه هنر لس آنجلس نگهداری می شوند
optical U فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
chain U 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chains U 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
saddle bag U خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
current operating allowance U سهمیه موجود عملیاتی سهمیه عملیاتی فعلی
emulation U رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند
synchronous U ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
source U مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
local area network U کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
transmission U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmissions U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
remote U روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود
remoter U روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود
remotest U روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود
sequential U داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند
area of operational interest U منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
subrogate U بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
traffic U نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
trafficked U نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffics U نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
trafficking U نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
letters U نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letter U نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
recode U کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
to pass one's word for another U از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
activity U روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
activities U روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
piracy U چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
routine U توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routinely U توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routines U توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
lan U کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند
ends U حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
detect U سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
ended U حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
detects U سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detected U سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detecting U سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
end U حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
saturated colour U که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند
VDUs U ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
vdt U ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
VDU U ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
standards U تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
standard U تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
asynchronous U تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
simpler U وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simplest U وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simple U وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
operating U عملیاتی
operational code U کد عملیاتی
operational U عملیاتی
operation code U کد عملیاتی
operations code U کد عملیاتی
bubble sort U روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
operation map U نقشه عملیاتی
operating ratio U نسبت عملیاتی
operation order U دستور عملیاتی
operating cost U مخارج عملیاتی
endurance U برد عملیاتی
operation overlay U کالک عملیاتی
operationalism U عملیاتی نگری
throughput U توان عملیاتی
operation annexes U پیوستهای عملیاتی
operating expenses U مخارج عملیاتی
staging area U منطقه عملیاتی
operating profit U سود عملیاتی
action parameters U پارامترهای عملیاتی
operational problems U مسائل عملیاتی
element U عنصر عملیاتی
operating ratio U نرخ عملیاتی
operating speed U سرعت عملیاتی
operating staff U کارمندان عملیاتی
operating temperature U دمای عملیاتی
elements U عنصر عملیاتی
operating weight U وزن عملیاتی
operating loss U زیان عملیاتی
flowchart U شمای عملیاتی
operating budget U بودجه عملیاتی
operational environment U محیط عملیاتی
incidents U حادثه عملیاتی
preoperational U پیش عملیاتی
operational route U مسیر عملیاتی
operational headquarters U ستاد عملیاتی
mission load U اماد عملیاتی
operations code U رمز عملیاتی
operational reserve U ذخیره عملیاتی
operational management U مدیریت عملیاتی
operational reserve U احتیاط عملیاتی
component operation U عناصر عملیاتی
operational research U تحقیق عملیاتی
cruising range U برد عملیاتی
operational readiness U امادگی عملیاتی
concept of operation U تدبیر عملیاتی
operation research U پژوهش عملیاتی
operating cost U هزینه عملیاتی
functional specification U مشخصه عملیاتی
operational route U جاده عملیاتی
operational definition U تعریف عملیاتی
operational costs U هزینههای عملیاتی
incident U حادثه عملیاتی
run U دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
runs U دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
row U 1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
rows U 1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
rowed U 1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
standing operating procedures U روش جاری عملیاتی
commander's concept U تدبیر عملیاتی فرمانده
operational command U فرماندهی از نظر عملیاتی
actions U کل عملیاتی که در یک عمل رخ می دهند.
operational amplifier U تقویت کننده عملیاتی
fleet operating base U پایگاه عملیاتی ناوگان
effective through put U توان عملیاتی موثر
mission load U بار مبنای عملیاتی
operational performance category U طبقه امادگی عملیاتی
operational performance category U امادگی عملیاتی از طبقه
action U کل عملیاتی که در یک عمل رخ می دهند.
operational weapon U جنگ افزار عملیاتی
radius of action U برد عملیاتی هواپیما
functional units of a computer U واحدهای عملیاتی یک کامپیوتر
scheme of command U طرح عملیاتی یکان
operation U ثباتی که حاوی در حین اجرا حاوی که اجرا باشد
chop U تعویض کنترل عملیاتی یکانها
not operationally ready U غیر اماده ازنظر عملیاتی
chopped U تعویض کنترل عملیاتی یکانها
game cycle U دورههای عملیاتی بازی جنگ
base of operations U پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
zeroed out U غیر عملیاتی شدن یکان
countersignature U امضای پس ازامضای دیگری تصدیق امضای دیگری
present work U عملیاتی که اکنون انجام شده است
sops U رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
alternate escort operating base U پایگاه عملیاتی یدکی یگانهای پاسور
change of operation control U تغییر در نوع کنترل عملیاتی یاتعویض ان
operationally ready U حاضر به عمل اماده از نظر عملیاتی
sop U رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
radiological operations U عملیاتی که در ان از موادرادیواکتیو استفاده میشود عملیات رادیولوژیک
monadic U مربوط است به عملیاتی که فقط از یک اپراند استفاده میکند
rated through put U ماکزیمم توان عملیاتی ممکن برای یک دستگاه داده پردازی
target offset methode U روش نشان دادن هدفها روی نقشه ها یا طرحهای عملیاتی
cold rolling U عملیاتی که برای افزایش سختی و استکام فولاد روی ان صورت میگیرد
process bound U برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com