Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mechanics
U
علم مکانیک ماشین شناسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mechanic
U
مکانیک مکانیک ماشین الات
mechanician
U
مکانیک ماشین الات
mechanics
U
مکانیک
mechanician
U
مکانیک
machanist
U
مکانیک
mechanic
U
مکانیک
self binder
U
ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
mechanical engineering
U
مهندسی مکانیک
hydromechanics
U
مکانیک سیالات
aeromechanics
U
فن مکانیک هواپیمایی
body mechanics
U
مکانیک بدن
fluid mechanics
U
مکانیک سیالات
newtonian mechanics
U
مکانیک نیوتونی
fitter
U
کمک مکانیک
matrix mechnics
U
مکانیک ماتریسی
newtonian machanics
U
مکانیک نیوتنی
aeromechanic
U
مکانیک هواپیما
celestial machine
U
مکانیک سماوی
fitters
U
کمک مکانیک
electrician
U
مکانیک برق
electricians
U
مکانیک برق
mechanical engineer
U
مکانیک دان
hydraulics
U
مکانیک سیالات
mechanical engineer
U
مهندس مکانیک
celestial machine
U
مکانیک اسمانی
quantum mechanics
U
مکانیک کوانتومی
dynamics
U
مکانیک حرکت
automotive engineer
U
مهندس مکانیک
biomechanics
U
زیست مکانیک
wave mecanics
U
مکانیک موجی
soil mechanism
U
مکانیک خاک
statistical mechanics
U
مکانیک اماری
mechanics
U
علم مکانیک
soil mechanics
U
مکانیک خاک
entomology
U
حشره شناسی
[حشره شناسی]
[جانور شناسی]
[رشته دانشگاهی]
universal
U
نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed .
U
نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
quantum theory
U
مکانیک کوانتومی
[فیزیک]
mechanics
U
علم جراثقال مکانیک
hydraulics
U
هیدرولیک مکانیک مایعات
quantum physics
U
مکانیک کوانتومی
[فیزیک]
classical mechanics
U
مکانیک کلاسیک
[فیزیک]
gasman
U
مکانیک وسایل گازسوز
gasmen
U
مکانیک وسایل گازسوز
schrodinger wave mechanics
U
مکانیک موجی شرودینگر
aviation structural mechanic
U
مکانیک بدنه هواپیما
aeromechanic
U
مربوط به مکانیک هواپیمایی
fitter
U
کمک مکانیک مونتاژکار لوله کش
common tool set
U
دست ابزار جنرال مکانیک
fitters
U
کمک مکانیک مونتاژکار لوله کش
freewheel
[overrunning clutch ]
U
چرخ آزاد
[فناوری مکانیک]
psychbiology
U
علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics
U
زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological
U
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
machinist
U
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinists
U
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
automotive engineering
U
تکنولوژی اتومکانیک مهندسی مکانیک اتومبیل
lateral meniscus
U
منیسک خارجی
[کالبد شناسی]
[زیست شناسی]
philology
U
زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
bacteriologic
U
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
Can you send a mechanic, please?
U
آیا ممکن است لطفا یک یک مکانیک بفرستید؟
immunogenetics
U
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
cybernetics
U
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
energetics
U
رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
compensation trading
U
معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe
U
ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machined
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machined
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machine
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machine
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
faxing
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
fax
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler
U
کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
faxes
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
karyology
U
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
zoo ecology
U
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
typology
U
گونه شناسی نوع شناسی
neurologic
U
وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
kinematics
U
حرکت شناسی جنبش شناسی
disassembler
U
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
double column vertical boring mill
U
ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
assembled
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler
U
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
ornithology
U
پرنده شناسی
[جانور شناسی]
[پرنده شناسی]
laryngological
U
وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
pathologically
U
از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
the machine is in operation
U
ماشین در گردش است ماشین دایر است
digital computer
U
ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
d.c. machine
U
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
automated teller machine
U
ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
oenology
U
می شناسی شراب شناسی
flight engineer
U
مهندس مکانیک هواپیما مهندس پرواز
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
psychologically
U
از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
Jacquard loom
U
ماشین بافندگی ژاکارد
[این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
areodetic
U
مربوط به مریخ شناسی مریخ شناسی
freeze-up
U
ماشین
runner
U
ماشین چی
automaton
U
ماشین
wheeling
U
رل ماشین
automatons
U
ماشین
runners
U
ماشین چی
pressmen
U
ماشین چی
motor-
U
ماشین
motored
U
ماشین
pressman
U
ماشین چی
mills
U
ماشین
machine
U
ماشین
mill
U
ماشین
motor
U
ماشین
engine
U
ماشین
gin
U
ماشین
plants
U
ماشین
machines
U
ماشین
motors
U
ماشین
mechanism
U
ماشین
gins
U
ماشین
apparatus
U
ماشین
plant
U
ماشین
wheel
U
رل ماشین
mechanisms
U
ماشین
machanist
U
ماشین چی
machined
U
ماشین
wheels
U
رل ماشین
bumpers
U
سپر ماشین
machinist's mate
U
ماشین کار
motorists
U
ماشین سوار
auto
U
ماشین سواری
pinball machine
U
ماشین پینبال
mimeograph
U
ماشین تکثیر
machinelike
U
ماشین وار
automatic stub lathe
U
ماشین تراش
autos
U
ماشین سواری
operator
U
متصدی ماشین
steamer
U
ماشین بخار
motorist
U
ماشین سوار
steamers
U
ماشین بخار
bumper
U
سپر ماشین
operators
U
متصدی ماشین
machinist's mate
U
ماشین ساز
typewriters
U
ماشین تحریر
typewriter
U
ماشین تحریر
milling machine
U
ماشین فرز
washing machines
U
ماشین رختشویی
aerial ladder truck
ماشین آتشنشانی
for a car
U
برای هر ماشین
metal cutting tool
U
ماشین ابزار
milling machine
U
ماشین تراش
typewritter
U
ماشین نویس
print
U
ماشین کردن
printed
U
ماشین کردن
calculator
U
ماشین حساب
pinball machines
U
ماشین پینبال
millwright
U
ماشین ساز
prints
U
ماشین کردن
belt pully
U
فلکه ماشین
clipper
U
ماشین موزنی
rotary
U
ماشین چرخنده
beading machine
U
ماشین روکوب
bare machine
U
ماشین لخت
station wagon
U
ماشین کبریتی
reaping machine
U
ماشین درو
hoods
U
کاپوت ماشین
reeling machine
U
ماشین نخ پیچی
road transport vehicle
U
ماشین باری
router
U
ماشین فرز
sand dredger
U
ماشین حفار
scouring machine
U
ماشین سایش
scouring machine
U
ماشین سمباده
hood
U
کاپوت ماشین
tar spraying machine
U
ماشین قیرپاش
station wagons
U
ماشین کبریتی
planing machine
U
ماشین کندگی
power shovel
U
ماشین خاک کش
computer
U
ماشین متفکر
punching machine
U
ماشین سوراخکن
teazle
U
ماشین خارزنی
teazel
U
ماشین خارزنی
teaching machine
U
ماشین تدریس
teaching machine
U
ماشین اموزش
machine code
U
رمز ماشین
machine code
U
دستورالعملهای ماشین
cash register
U
ماشین صندوقداری
cash registers
U
ماشین صندوقداری
steam whistle
U
سوت ماشین
steam engine
ماشین بخار
computers
U
ماشین الکترونیکی
computers
U
ماشین حساب
computers
U
ماشین متفکر
computer
U
ماشین الکترونیکی
stamper
U
ماشین منگنه
sunchronous machine
U
ماشین سنکرون
seaming machine
U
ماشین درزگیری
synchronous machine
U
ماشین همزمان
synchronous machine
U
ماشین همگام
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com