English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
axiology U علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
general properties of bodies U خواص عمومی اجسام
intrinsic properties U خواص ذاتی
physicochemical U وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
intrinsic value U ارزش ذاتی
Green tea is esteemed for its health-giving properties. U ارزش چای سبز در خواص سلامت بخش آن است.
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
book value U ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
ad valorem U به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value U تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
value added U قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
ended U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
no par value U بدون ارزش واقعی بی ارزش
axiological U وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
capital gain U منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
carry U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
properties U خواص
attribute U خواص
attributing U خواص
attributes U خواص
attributing U صفت خواص
mechanical properties U خواص مکانیکی
product capabilities U خواص محصول
chemical properties U خواص شیمیایی
hydrological U وابسته به خواص اب
attribute U صفت خواص
ferromagnetic substances U اجسام فرومغناطیسی
property list U سیاهه خواص
attributes U صفت خواص
paramagnetic U اجسام پارامغناطیسی
golgy tendon organ U اجسام گلژی
magnetic materials U اجسام مغناطیسی
intensive properties U خواص شدتی
bulk properties U خواص گروهی
geniculate bodies U اجسام زانویی
somatology U علم اجسام
diamagnetic materials U اجسام دیامغناطیسی
hard goods U اجسام سخت
non magnetic materials U اجسام نامغناطیسی
collective properties U خواص کولیگاتیو
elastic properties U خواص ارتجاعی
currency devaluation U کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
salvaged U انبار اجسام قراضه
properties of section U خواص مقاطع تیرها
papaverous U دارای خواص خشخاش
partial molar properties U خواص جزیی مولی
isomer U اجسام متشابه الترکیب
salvaging U انبار اجسام قراضه
salvages U انبار اجسام قراضه
dynamics U مبحث حرکت اجسام
electro magnetism U برق و خواص مغناطیسی
acoustics U خواص صوتی ساختمان
static U وابسته به اجسام ساکن
salvage U انبار اجسام قراضه
corpora quadrigemina U اجسام چهار قلو
amphoteric U دارای خواص متضاد
gyrostatics U مبحث چرخش اجسام
solids press down U اجسام جامد سوی
hard goods U اجسام پایدار ومقاوم
magnetics U علم خواص مغناطیسی
adhesion agent U ماده تشدیدکننده خواص
statics U مبحث اجسام ایستا
oleaginous U دارای خواص روغن
micromotion U حرکت اجسام خرد
intuitive U ذاتی
inborn U ذاتی
innate U ذاتی
intrinsic ذاتی
connate U ذاتی
coessentiality U هم ذاتی
inward U ذاتی
natural U ذاتی
naturals U ذاتی
essentials U ذاتی
ingrained U ذاتی
essential U ذاتی
indigenous U ذاتی
inbred U ذاتی
autochthonous U ذاتی
substantial U ذاتی
roguery U بد ذاتی
inherent U ذاتی
organic U ذاتی
isotropic U دارای خواص فیزیکی مشابه
propertied U متمکن دارای خواص معین
hydraulic U وابسته به مبحث خواص اب درحرکت
unsex U از خواص جنسی محروم کردن
separation of interfering substances U جدا کردن اجسام مزاحم
shiwari U شکستن اجسام سخت درکاراته
optics U علم مطالعه در خواص نور
telekinesis U حرکت اجسام بوسیله ارواح
electrokinetics U علم خواص برق متحرک
electronography U ثبت خواص الکتریسته ساکن
electro magnetism U تولید خواص مغناطیسی بوسیله
pneumatics U علم خواص هوا و گاز
statics U ایستاشناسی مبحث اجسام ساکن
geophysical survey U مطالعه خواص فیزیکی زمین
inherently U بطور ذاتی
inherency U لزوم ذاتی
inhesion U ذاتی بودن
inhesion U لزوم ذاتی
inherence or rency U ذاتی بودن
inhere U ذاتی بودن
substantivize U ذاتی کردن
aptitude U میل ذاتی
preformism U ذاتی نگری
inherence U لزوم ذاتی
inherence U ذاتی بودن
substantive law U حقوق ذاتی
inherent vice U فساد ذاتی
inherence or rency U لزوم ذاتی
aptitudes U میل ذاتی
inherent error U خطای ذاتی
intrinsic motivation U انگیزش ذاتی
erg U 2- امادگی ذاتی
essential attribute U صفت ذاتی
turpitude U دنائت ذاتی
inexistency U اتکاء ذاتی
intrinsic velocity U گرانروی ذاتی
intrinsic conductivity U رسانندگی ذاتی
inherency U ذاتی بودن
limiting viscosity number U گرانروی ذاتی
congenital U موروثی ذاتی
intrinsic semiconductor U نیمرسانای ذاتی
naturals U ذاتی فطری
natural U ذاتی فطری
to turn something U تغییر کردن در ظاهر یا خواص خود
stereography U فن نمایش اجسام جامد برسطح مستوی
isotropic U دارای خواص برابر از هرسو همگرای
actinology U دانشی که دران از خواص نورگفتگو میکند
plastomer U اجسام چند وجهی سخت وجامد
dioptrics U مبحث انکسار نور در اجسام شفاف
kinetic theory U فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
ballistics U علم حرکت اجسام پرتاب شونده
deep draw U ساختن اجسام مقعر از ورقه فلزی
electro statics U علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتی
dry measure U مقیاسات واوزان اجسام خشک وجامد
wham U صدای بهم خوردن اجسام جامد
appetites U میل و رغبت ذاتی
intrinsic semiconductor U نیم رسانای ذاتی
inexistence U معدومی اتکاء ذاتی
inherent vice U عیب و نقص ذاتی
intrinsic quantum number U عدد کوانتومی ذاتی
intrinsic fatigue strength U استحکام فرسودگی ذاتی
appetite U میل و رغبت ذاتی
indigenously U بطور بومی یا ذاتی
natural color U رنگ ذاتی جسم
roguishly U ازروی بد ذاتی یاشیطنت
natural U مسلم استعداد ذاتی
inherent [in] <adj.> U درونی [ماندگار] [ذاتی]
naturals U مسلم استعداد ذاتی
naturalness U حالت طبیعی ذاتی
pneumatology U روح شناسی علم خواص هواو گازها
aircraft alternation U اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
actinic U دارای خواص پرتوافکنی مربوط به تاثیر شیمیایی
cabinet prejection U نمایش اجسام برروی یک صفحه بوسیله تصاویر
metamerism U برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
ideogram U تجسم و نمایش عقاید و افکارو اجسام با تصویر
atoms U کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
blister U برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
blistered U برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
atom U کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
gyromagnetic U وابسته به خواص مغناطیسی جسم الکتریکی چرخنده
blisters U برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
immovable by nature U مال غیر منقول ذاتی
coxalgia U خلع ذاتی بند ران
catalysts U عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
catalyst U عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
aerostatics U مبحث مطالعهء اجسام ساکن و مایعات و گازها در هوا
buttock lines U نیمرخ تلاقی صفحات قائم باسطح اجسام صلب
durometer U اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
mechanics U علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
additives U مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
additive ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
platinum metal U ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
goldstone U جامی که توسط اجسام طلایی رنگ پولک کاری شده
miscibility U قابلیت امیختن و اختلاط بدون از دست دادن خواص خود
adjustable split die وسیله ای برای در آوردن دنده یا روزه در سطح خارجی اجسام
catapult U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulted U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapults U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulting U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
epizootology U علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizoology U علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
plastogene U اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
epizootiology U علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
charactristic curve U نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
sail U سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
color code U روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
sailed U سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
cryogenics U سرمازایی رشتهای از فیزیک که درباره تبادلات واثرات اجسام درحرارتهای پایین گفتگومیکند
sailings U سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
gestalt U معین بطوریکه اجزاء ان خواص مختصه خودراازطرح و یاشکلی که از این ترکیب بدست اید
epiphytology U علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
ether U جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
harmonics U مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com