English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to keep one's feet on the ground <idiom> U علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
objectives U علمی و بدون نظر خصوصی
objective U علمی و بدون نظر خصوصی
dissave U بدون پس انداز ماندن
vertical take off and landing U هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
private automatic branch exchange U رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
theoretic U علمی
sciential U علمی
scientific U علمی
academic U علمی
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
scientific researches U تتبعات علمی
scientific researches U تحقیقات علمی
memoire U مقاله علمی
theories U فرض علمی
theory U فرض علمی
disciplining U رشته علمی
applied or mixed U ریاضیات علمی
boffin U پژوهشگر علمی
scientific socialism U سوسیالیسم علمی
scientific researches U پژوهشهای علمی
prescientific U پیش علمی
object lesson U درس علمی
scientifically U بطور علمی
boffins U پژوهشگر علمی
scholarism U تحقیق علمی
scientail U ماهر علمی
scientific applications U کابردهای علمی
scientific experiment U تجربه علمی
practical lawyer U حقوقدان علمی
scientific management U مدیریت علمی
horticulture U باغبانی علمی
scientific method U روش علمی
object lessons U درس علمی
discipline U رشته علمی
principle U اصل علمی
science fiction U افسانه علمی
research U تحقیقات علمی
researched U تحقیقات علمی
researches U تحقیقات علمی
researching U تحقیقات علمی
field trip U گردش علمی
disciplines U رشته علمی
the province of science U رشته علمی
the triumphs of science U پیروزیهای علمی
principle U قانون علمی
faculties U هیئت علمی
theoretic and practical U علمی وعملی
faculty U هیئت علمی
academian U عضوانجمن علمی
academic freedom آزادی علمی
equivalent knowledge credit U تصدیق اعتبار علمی
scientifically U موافق اصول علمی
equivalent knowledge credit U تصدیق دانش علمی
theoretically U از لحاظ فرض علمی
terminology U اصطلاحات علمی یافنی
tree surgery U تشریح علمی درخت
scientific notation U نشان گذاری علمی
science fiction U داستان تخیلی علمی
unscientific U خلاف موازین علمی
pomology U میوه کاری علمی
scientific data processing U داده پردازی علمی
scientific data processing U پردازش داده علمی
homosapiens U نام علمی انسان
school U مکتب علمی یافلسفی
schools U مکتب علمی یافلسفی
terminologies U اصطلاحات علمی یافنی
techincal and scientifici U بنگاههای علمی و فنی
theory U فرضیه علمی تعلیم
ionics U مبحث علمی یونها
theories U فرضیه علمی تعلیم
sciosophy U معرفت غیر علمی
criminology U مطالعه علمی جرم
An immortal scientific work. U اثر علمی جاویدان
teach-ins U بحث علمی دانشجویی
teach-in U بحث علمی دانشجویی
scientism U پیروی از روش علمی
myrmecologyt U مطالعه علمی مورچگان
ethnography U مطالعه علمی نژادها
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
Scientific research. U تحقیقات ( پژوهش های ) علمی
laity U غیر فنی وغیر علمی
floating point calculation U محاسبات اعداد نمایی یا علمی
proving ground U محل تحقیقات علمی ازمایشگاه
interdisciplinary U مربوط به رشتههای مختلف علمی
chronometry U وقت سنجی بطریق علمی
He devoted a lifetime to scientific research. U یک عمر به پژوهشهای علمی پرداخت
paranormal U ماورای پدیدههای علمی مکشوف
neurology U بحث علمی عصب شناسی
hydrotherapy U استفاده علمی اب دردرمان بیماریها
terminological U وابسته به اصطلاحات علمی وفنی
necessary house U خصوصی
personal U خصوصی
off the record <idiom> U خصوصی
privates U خصوصی
jackes U خصوصی
subrosa U خصوصی
informal U خصوصی
private U خصوصی
private line U خط خصوصی
zymurgy U مبحث عمل تخمیر در شیمی علمی
technology U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
market research U تحقیقات علمی در بازار ودادوستد کالا
organon U سبک علمی مجموعهای از عقایدعلمی ومدون
academic مربوط به فرهنگستان ادبی یا انجمن علمی
technologies U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
Scientic experiments show that … U تجربه های علمی نشان می دهد که
pragmatically U بطور علمی یا عبرت اموز فضولانه
party line U خط خصوصی تلفن
camarin U نیایشگاه خصوصی
special relativity U نسبیت خصوصی
privatizing U خصوصی کردن
private talk U صحبت خصوصی
private corporation U شرکت خصوصی
apsidiole U نیایشگاه خصوصی
private cost U هزینه خصوصی
private saving U پس انداز خصوصی
private debt U بدهی خصوصی
pillow talk U حرفهای خصوصی
private property U دارائیهای خصوصی
party lines U خط خصوصی تلفن
subjective U فاعلی خصوصی
private benefits U منافع خصوصی
private sector U بخش خصوصی
privately leased line U خط اجارهای خصوصی
private treaty U معامله خصوصی
Citizens' Band U باند خصوصی
private borrowing U استقراض خصوصی
private company U شرکت خصوصی
semiprivate U نیمه خصوصی
private consumption U مصرف خصوصی
private eye U کارآگاه خصوصی
privy U خصوصی محرمانه
private eyes U کارآگاه خصوصی
private property U مالکیت خصوصی
private institutions U موسسات خصوصی
privates U اختصاصی خصوصی
private U اختصاصی خصوصی
private finance U مالیه خصوصی
tutor U معلم خصوصی
tutored U معلم خصوصی
tutors U معلم خصوصی
privatize U خصوصی کردن
privatization U خصوصی کردن
privatising U خصوصی کردن
private law U حقوق خصوصی
in petto U بطور خصوصی
private enterprises U موسسات خصوصی
private ownership U مالکیت خصوصی
very own <adj.> U خصوصی [شخصی]
privatizes U خصوصی کردن
privatized U خصوصی کردن
closets U گنجه خصوصی
closeting U گنجه خصوصی
closeted U گنجه خصوصی
closet U گنجه خصوصی
private deed U سند خصوصی
privatised U خصوصی کردن
privatises U خصوصی کردن
private employees U کارکنان خصوصی
personal U منقول خصوصی
private agreement U قرارداد خصوصی
privately U بطور خصوصی
passkey U کلید خصوصی
extra tuition U تدریس خصوصی
private tuition U تدریس خصوصی
private enterprise U شرکت خصوصی
quasi private U شبه خصوصی
private detective U کاراگاه خصوصی
private tutoring [American E] U تدریس خصوصی
private schools U اموزشگاه خصوصی
quasi private U نیمه خصوصی
relator U مدعی خصوصی
private school U اموزشگاه خصوصی
off the record U محرمانه و خصوصی
praivate ownership U مالکیت خصوصی
private detectives U کاراگاه خصوصی
private enterprise U عمل خصوصی
private investigator U کاراگاه خصوصی
proprietary company U شرکت خصوصی
paticular U خصوصی بابت
relator U شاکی خصوصی
casket U نامه خصوصی
caskets U نامه خصوصی
private lessons U تدریس خصوصی
backstage U محرمانه خصوصی
off-the-record U محرمانه و خصوصی
references U کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
Delphinium U [نام علمی گل اسپرک در تهیه رنگینه زرد]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com