Perdic | علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	conventional sign U	علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	legal assistance U	علایم قراردادی نقشه
	military symbols U	علایم قراردادی نظامی
	base symbol U	علایم قراردادی مبنا
	air signal U	علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
	grid ticks U	علایم شبکه بندی نقشه
	descriptive name U	شرح علایم روی نقشه
	datum dan buoy U	علایم شناور دریایی عمقی بویه عمقی علایم عمقی تعیین مسیر مین گذاری شده در اب
	grid ticks U	علایم مخصوص نشان دادن چندشبکهای بودن نقشه
	ground signals U	سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
	civision U	رمز و کشف کردن علایم تلویزیونی رمز کردن علایم تلویزیونی
	fog signal U	علایم مه
	fiducial marks U	علایم پوشاننده
	plimsol mark U	علایم بارگیری
	load lines U	علایم بارگیری
	hazard signs U	علایم خطر
	traffic sign U	تابلو علایم
	informative signs U	علایم اخباری
	control markings U	علایم کنترل
	indication signs U	علایم راهنمایی
	sleeve emblem U	علایم سراستین
	qualifying symbols U	علایم توصیفی
	visual signal U	علایم بصری
	draught marks U	علایم ابخور
	indication of masculinity U	علایم رجولیت
	morse code U	علایم مورس
	identification markings U	علایم شناسایی
	reflecting stud U	علایم شبنما
	cipher text U	علایم رمز
	hazard signs U	علایم امکان تولیدخطر
	accounting symbol U	علایم مشخصه حساب
	signalled U	علایم مخابراتی مخابرات
	signaled U	علایم مخابراتی مخابرات
	emblem U	با علایم نشان دادن
	emblems U	با علایم نشان دادن
	signal U	علایم مخابراتی مخابرات
	ghost signals U	علایم راداری سرگردان
	symbolic logic U	زبان علایم یاعلامتی
	signal area U	منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
	radar echo U	علایم روی صفحه رادار
	sign off U	علایم ختم مخابرات یامکالمات
	r.m.a. color code U	علایم رنگی جامعه رادیوسازان
	legal assistance U	کمکهای قضایی شرح علایم
	break up U	حد فاصل علایم مشخصه هدف
	break up U	مرز علایم مشخصه هدف
	ghost signals U	علایم راداری بدون منبع
	berne list U	کتاب علایم شناسایی بین المللی
	regulatory signs U	علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
	fiducial marks U	علایم منطبق شونده در صفحه رادار
	procedure sign U	علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
	contacts U	ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
	contacting U	ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
	contacted U	ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
	service chevron U	علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
	drift signal U	علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
	contact U	ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
	service marking U	علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
	compliance index U	شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
	symbolic form U	علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
	blinker U	چراغ چشمک زن علایم خط و نقطه مرس و ارسال پیام
	signed route U	جاده علامت گذاری شده ودارای علایم شناسایی
	pip U	هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
	pips U	هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
	pipped U	هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
	pipping U	هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
	sanitize U	حفظ کردن اسناد و مدارک بااهمیت با تغییر اسامی یامحلها یا علایم مشخصه ان
	meaconing U	گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
	target echo U	علایم دریافتی از هدف یاپدیدار شده روی صفحه راداراز هدف
	position light U	علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
	to watch for certain symptoms U	توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
	horizontal control U	کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
	skin paint U	نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
	dan runner U	کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
	spurious signal U	علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
	shoulder mark U	نشان سردوشی علایم سردوشی
	landmark U	دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
	landmarks U	دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
	grid zone U	منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
	radar return U	انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
	flag semaphore U	سیستم مخابره با پرچم سیستم علایم پرچم
	restitution U	تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
	universal grid U	مختصات نقشهای جهانی شبکه بندی نقشهای جهانی
	scale factor U	ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
	discharge of contract U	انجام تعهدات قراردادی پایان دادن به تعهدات قراردادی
	map U	نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
	maps U	نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
	strategies U	طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
	strategy U	طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
	coordinates U	مختصات نقشهای
	map chart U	طرح نقشهای
	map reconnaissance U	شناسایی نقشهای
	map scale U	مقیاس نقشهای
	coordinate code U	رمزمربوط به مختصات نقشهای
	to pursue a plan U	نقشهای را دنبال کردن
	map template U	طلق چارت نقشهای
	wind fire angle U	سمت نقشهای باد
	chart data U	عناصر تیر نقشهای
	pursuance of a plan U	تعقیب اندیشه یا نقشهای
	conformal projection U	نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
	line route map U	نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
	docking plan U	نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
	grid interval U	فواصل شبکه بندی نقشهای
	carry through <idiom> U	برای کاری نقشهای کشیدن
	hyetography U	نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
	control map U	نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
	cartographer U	ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
	cartographers U	ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
	map k U	ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
	backers U	کسی که دراجرای نقشهای کمک میکند
	universal transverse mercator U	سیستم مختصات نقشهای قائم الزاویه
	to pursue a plan U	مطابق طرح یا نقشهای پیش رفتن
	backer U	کسی که دراجرای نقشهای کمک میکند
	typecasts U	ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
	contour map U	نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
	typecast U	ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
	typecasting U	ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
	ground plan U	نقشهای که هم تراز زمین باشد طرح عمومی
	ground plans U	نقشهای که هم تراز زمین باشد طرح عمومی
	mapping U	نقشه کشی کردن تهیه نقشه
	topographic map U	نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
	pyrogravure U	نقشهای که بوسیله داغ کردن چوب روی ان می اندازند
	planimetric U	نقشهای که فقط فواصل افقی نقاط رانشان میدهد
	pictomap U	نقشهای که روی عکس هوایی تهیه شده است
	storage map U	نقشه انباره نقشه انبارش
	contractual U	قراردادی
	default U	قراردادی
	defaulted U	قراردادی
	defaulting U	قراردادی
	defaults U	قراردادی
	defoult U	قراردادی
	bespoke U	قراردادی
	based on a contract U	قراردادی
	conventional U	قراردادی
	bespoken U	قراردادی
	arbitrary U	قراردادی
	advice code U	کد قراردادی
	contracted U	قراردادی
	conventions U	ائین قراردادی
	formal charge U	بار قراردادی
	prosign U	علامت قراردادی
	arbitrarily U	بطور قراردادی
	convectional current U	جریان قراردادی
	unconventional U	غیر قراردادی
	arbitrary U	دلبخواه قراردادی
	convention U	ائین قراردادی
	To conclude an agreement (contract). U	قراردادی بستن
	agreed point U	نقطه قراردادی
	contractual relationship U	رابطه قراردادی
	agreement water rate U	نرخ قراردادی اب
	contractual liability U	مسئوولیت قراردادی
	conventional current U	جریان قراردادی
	code U	نشانه قراردادی
	contracted weaver U	بافنده قراردادی
	orthographic U	تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
	To annul [abrogate] a contract	قراردادی را باطل کردن
	enter into an agreement U	قراردادی را منعقد کردن
	phonetic alphabet U	کلمات قراردادی مخابراتی
	hit and miss <idiom> U	ناخوشآیند ،غیر قراردادی
	conventional programming U	برنامه نویسی قراردادی
	award a contract U	قراردادی را واگذار کردن
	to draw up a contract U	قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
	to enter into an agreement U	پیمان یا قراردادی منعقد کردن
	to guarantee a contract U	اجرای قراردادی راضمانت کردن
	all in contract U	قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
	taxiing U	عضو گروه بازیگران قراردادی
	taxies U	عضو گروه بازیگران قراردادی
	taxied U	عضو گروه بازیگران قراردادی
	taxi squadder U	بازیگر عضو گروه قراردادی
	advice code U	کد قراردادی مخصوص ارسال اماد
	taxi U	عضو گروه بازیگران قراردادی
	guarantee a contract U	اجرای قراردادی را ضمانت کردن
	creation of contractual tie U	انشاء ایجاد رابطه قراردادی
	conventionality U	مطابقت با ایین ورسوم قراردادی
	default font U	فونت پیش فرض یا قراردادی
	default setting U	تنظیم پیش فرض یا قراردادی
	plots U	تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
	plotted U	تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
	plot U	تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
	taxi squad U	گروه بازیگران قراردادی درباشگاه حرفهای
	conventionalist U	کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
	map sheet U	شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
	geodesy U	نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
	schematize U	بصورت برنامه دراوردن طرح یا نقشهای تهیه کردن ابتکار کردن
	vignetting U	سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
	conventionally U	برطبق ایین ورسوم قراردادی- مطابق قرارداد
	executory contract U	قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
	outline assembly drawing U	نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
	spandrel U	لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
	to give somebody an ultimatum U	به کسی آخرین مدت را دادن [برای اجرای قراردادی]
	to off an agreement U	قصد خود را برای الغای قراردادی اگاهی دادن
	deals U	قراردادی که در آن روی چنیدن موضوع همزمان توافق میشود
	yellow dog contract U	قراردادی که براساس ان کارگر حق عضویت در اتحادیه کارگری را ندارد
	deal U	قراردادی که در آن روی چنیدن موضوع همزمان توافق میشود
	glyptography U	شناسائی نقشهای جواهر حکاکی در روی جواهر
	common control U	کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
	contra proferentem U	قراردادی که مورد رضای طرفین باشد قرارداد مرضی الطرفین
	map compilation U	تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
	geodetic datum U	سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
	signals U	علامتهای رمزی قراردادی بین اعضای تیم برای مانورهای معین
	free on quay U	قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
	restraint of trade U	قراردادی که ضمن ان تجارت یکی از طرفین قرارداد به طور نامحدود منع شود