Perdic | علایم رنگی جامعه رادیوسازان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	r.m.a. color code U	علایم رنگی جامعه رادیوسازان

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	colour U	چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
	colours U	چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
	european essembly U	مجمع متشکل از اعضا منتخب پارلمانهای کشورهایی که در "جامعه نیروی اتمی اروپا" و"جامعه ذغالسنگ و فولاداروپا" و "جامعه اقتصادی اروپا" عضو هستند
	air signal U	علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
	conventional sign U	علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه
	datum dan buoy U	علایم شناور دریایی عمقی بویه عمقی علایم عمقی تعیین مسیر مین گذاری شده در اب
	socialism U	جامعه گرایی جامعه داری اقتصادسوسیالیستی
	ground signals U	سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
	dye sublimation printer U	چاپگر رنگی باکیفیت بالا که تصاویری با پاشیدن قط عات رنگی روی کاغذ ایحاد میکند
	triad U	1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
	triads U	1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
	solid U	رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
	solids U	رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
	civision U	رمز و کشف کردن علایم تلویزیونی رمز کردن علایم تلویزیونی
	fog signal U	علایم مه
	identification markings U	علایم شناسایی
	indication of masculinity U	علایم رجولیت
	indication signs U	علایم راهنمایی
	sleeve emblem U	علایم سراستین
	load lines U	علایم بارگیری
	traffic sign U	تابلو علایم
	cipher text U	علایم رمز
	qualifying symbols U	علایم توصیفی
	hazard signs U	علایم خطر
	informative signs U	علایم اخباری
	reflecting stud U	علایم شبنما
	plimsol mark U	علایم بارگیری
	morse code U	علایم مورس
	draught marks U	علایم ابخور
	control markings U	علایم کنترل
	fiducial marks U	علایم پوشاننده
	visual signal U	علایم بصری
	military symbols U	علایم قراردادی نظامی
	emblem U	با علایم نشان دادن
	signal U	علایم مخابراتی مخابرات
	signalled U	علایم مخابراتی مخابرات
	symbolic logic U	زبان علایم یاعلامتی
	base symbol U	علایم قراردادی مبنا
	legal assistance U	علایم قراردادی نقشه
	accounting symbol U	علایم مشخصه حساب
	hazard signs U	علایم امکان تولیدخطر
	ghost signals U	علایم راداری سرگردان
	emblems U	با علایم نشان دادن
	signaled U	علایم مخابراتی مخابرات
	radar echo U	علایم روی صفحه رادار
	ghost signals U	علایم راداری بدون منبع
	legal assistance U	کمکهای قضایی شرح علایم
	signal area U	منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
	descriptive name U	شرح علایم روی نقشه
	sign off U	علایم ختم مخابرات یامکالمات
	break up U	مرز علایم مشخصه هدف
	break up U	حد فاصل علایم مشخصه هدف
	grid ticks U	علایم شبکه بندی نقشه
	regulatory signs U	علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
	fiducial marks U	علایم منطبق شونده در صفحه رادار
	berne list U	کتاب علایم شناسایی بین المللی
	procedure sign U	علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
	drift signal U	علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
	contacted U	ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
	contacts U	ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
	service chevron U	علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
	contacting U	ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
	contact U	ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
	symbolic form U	علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
	blinker U	چراغ چشمک زن علایم خط و نقطه مرس و ارسال پیام
	service marking U	علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
	compliance index U	شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
	signed route U	جاده علامت گذاری شده ودارای علایم شناسایی
	grid ticks U	علایم مخصوص نشان دادن چندشبکهای بودن نقشه
	pips U	هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
	pipping U	هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
	pipped U	هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
	pip U	هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
	meaconing U	گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
	sanitize U	حفظ کردن اسناد و مدارک بااهمیت با تغییر اسامی یامحلها یا علایم مشخصه ان
	universe U	جامعه
	society U	جامعه
	polity U	جامعه
	societies U	جامعه
	socio- U	جامعه
	polities U	جامعه
	communities U	جامعه
	the body politic U	جامعه
	community U	جامعه
	ecological community U	جامعه
	closed society U	جامعه بسته
	underclass U	بی کلاس [در جامعه]
	psychopathy U	جامعه ستیزی
	ecclesiastes U	کتاب جامعه
	affluent society U	جامعه رفاه
	sociology U	جامعه شناسی
	subclass U	بی کلاس [در جامعه]
	atomistic society U	جامعه ذرهای
	sociological U	جامعه شناختی
	dissocialization U	جامعه گسلی
	finite population U	جامعه محدود
	affluent society U	جامعه مرفه
	peripheral community U	جامعه پیرامونیperipeteia
	affluent society U	جامعه ثروتمند
	affluent society U	جامعه مصرفی
	antisocial U	جامعه ستیز
	moslem league U	جامعه مسلمانان
	nonliterate society U	جامعه نانویسا
	social minded U	در فکر جامعه
	biocenose U	جامعه زندگان
	biocummunity U	جامعه زندگان
	eruropean community U	جامعه اروپایی
	mass society U	جامعه انبوهیده
	primitive society U	جامعه ابتدایی
	social science U	جامعه شناسی
	preliterate society U	جامعه نانویسا
	inert society U	جامعه بیهوده
	infinite population U	جامعه نامحدود
	integral calculus U	حساب جامعه
	integral calculvs U	حساب جامعه
	classless society U	جامعه بی طبقه
	league of nations U	جامعه ملل
	biotic communtity U	جامعه زندگان
	socialist U	جامعه گرای
	psychopath U	جامعه ستیز
	throwaway society U	جامعه مسرف
	parameters U	اماره جامعه
	sociogenic U	جامعه زاد
	social desirability U	جامعه پسندی
	sociable U	جامعه پذیر
	A classless society. U	جامعه بی طبقه
	stimulus population U	جامعه محرکها
	sociopathy U	جامعه ستیزی
	sociality U	جامعه جویی
	statistical universe U	جامعه اماری
	sociopath U	جامعه ستیز
	socialists U	جامعه گرای
	sociometry U	جامعه سنجی
	sociologist U	جامعه شناس
	parameter U	اماره جامعه
	psychopaths U	جامعه ستیز
	society U	جامعه اجتماع
	sociocentrism U	جامعه- محوری
	transitory society U	جامعه انتقالی
	lower class U	بی کلاس [در جامعه]
	societies U	جامعه اجتماع
	socialism U	جامعه گرایی
	sociability U	جامعه پذیری
	sociolinguistics U	جامعه شناسی زبان
	phytosociology U	جامعه شناسی گیاهی
	holy office U	جامعه راهبان ومومنین
	the society is like a vortex U	جامعه مانندگردابی است
	public mischief U	جرم علیه جامعه
	Common Market U	جامعه اقتصادی اروپا
	covenant of the league of nations U	منشور جامعه ملل
	lower class U	طبقه پایین جامعه
	bourgeois <adj.> U	عضوطبقه متوسط جامعه
	bourgeois U	عضوطبقه متوسط جامعه
	sampling population U	جامعه نمونه گیری
	pseudopsychopathic U	جامعه ستیز کاذب
	psychopathic personality U	شخصیت جامعه ستیز
	egalitarian society U	جامعه تساوی طلب
	sociological U	وابسته به جامعه شناسی
	underclass U	طبقه پایین جامعه
	subclass U	طبقه پایین جامعه
	european community competition rules U	مقررات رقابت در جامعه اروپا
	blind U	پوشش مخفی [جامعه شناسی]
	cover U	پوشش مخفی [جامعه شناسی]
	blind U	مخفی گاه [جامعه شناسی]
	cover U	مخفی گاه [جامعه شناسی]
	socialists U	جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
	e c s c (european coal & steel commissio U	جامعه ذغالسنگ و فولاد اروپا
	to live at the expense of society U	روی دوش جامعه زندگی
	antisocial U	مخل اجتماع دشمن جامعه
	socialist U	جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
	phalanstery U	جامعه کوچک ومستقل اشتراکی
	phalanstery U	تقسیم جامعه باجزاء کوچک
	sociometry U	سنجش روابط افراد جامعه
	to retire in to oneself U	از جامعه کناره گیری کردن
	to seed a person to c. U	کسیرا از جامعه بیرون کردن
	socialites U	شخص طراز اول جامعه
	socialite U	شخص طراز اول جامعه
	coloured U	رنگی
	colored U	رنگی
	dichroism U	دو رنگی
	dichromatism U	دو رنگی
	achromatism U	بی رنگی
	discoloration U	بی رنگی
	coloration U	رنگی
	achromatisation U	بی رنگی
	achroma U	بی رنگی مو
	achroma U	بی رنگی
	achromatization U	بی رنگی
	pigmental U	رنگی
	trichromatism U	سه رنگی
	ingrain U	نخ رنگی
	trichromat U	سه رنگی
	trichroism U	سه رنگی
	tinct U	رنگی
	hued U	رنگی
	chromaticity U	رنگی
	chromatic U	رنگی
	achromia U	بی رنگی مو
	target echo U	علایم دریافتی از هدف یاپدیدار شده روی صفحه راداراز هدف
	position light U	علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع