Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
quantifier
U
علامت یا نشانهای که حجم یا محدوده چیزی را نشان دهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
indication
U
علامت یا چیزی که نشان دهد
mark
U
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
marks
U
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
PRN
U
نشانهای در Dos-Ms برای نشان دادن پورت چاپگر استاندارد
check
U
نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
checks
U
نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
checked
U
نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
groups
U
نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست
group
U
نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست
scrolls
U
میله نمایش داده شده در اطراف پنجره با نشانهای که میزان فضای تغییر را نشان میدهد
scroll
U
میله نمایش داده شده در اطراف پنجره با نشانهای که میزان فضای تغییر را نشان میدهد
aiming field
U
نشانهای که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
wild card character
U
نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد
grid
U
الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند
grids
U
الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند
markers
U
علامت نشان
marker
U
علامت نشان
mark
U
نشان علامت
marks
U
نشان علامت
obelize
U
با این علامت "-" نشان گذاردن
glyph
U
علامت یا نشان حجاری شده
coat of arms
U
نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان
coats of arms
U
نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان
escutcheon
U
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
idegraphy
U
علامت نویسی نمایش فکر یا تصور با نشان
battle clasp
U
نشان و علامت شرکت در جنگ بین المللی اول
drift float
U
علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
hyphen
U
علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
hyphens
U
علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
colons
U
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
colon
U
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
blip
U
علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
blips
U
علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
bracket
U
علامت چاپ که نشان میدهد یک دستوالعمل یا عمل باید جداگانه پردازش شود
stand for
U
علامت چیزی بودن
tracking symbol
U
علامت کوچکی روی صفحه نمایش تصویر که محل مکان نما را نشان میدهد
to impress a mark on something
U
نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
marks
U
علامت گذاری روی چیزی
mark
U
علامت گذاری روی چیزی
burn notice
U
علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند
marker
U
علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
markers
U
علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
indicator
U
ثبات یا بیت علامت که وضعیت پردازنده و ثباتهایش را نشان میدهد مثل رقم نقلی یا سرریز
maps
U
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
map
U
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
characteristically
U
صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
colons
U
نشان دونقطه دونقطه یعنی این علامت : روده بزرگ
characteristic
U
صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
colon
U
نشان دونقطه دونقطه یعنی این علامت : روده بزرگ
representations
U
عمل نشان دادن چیزی
representation
U
عمل نشان دادن چیزی
to jump at something
[colloquial]
U
به چیزی واکنش نشان دادن
demonstrates
U
نشان دادن نحوه کار چیزی
demonstrating
U
نشان دادن نحوه کار چیزی
demonstrated
U
نشان دادن نحوه کار چیزی
demonstrate
U
نشان دادن نحوه کار چیزی
debunk
U
توخالی بودن چیزی را نشان دادن
do a job on
<idiom>
U
بیفایده وزشت نشان دادن چیزی
markers
U
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
marker
U
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
demonstrations
U
عمل نشان دادن نحوه کار چیزی
demonstration
U
عمل نشان دادن نحوه کار چیزی
demo
U
عمل نشان دادن نحوه کار چیزی
direction
U
دستوراتی که نحوه استفاده از چیزی را نشان می دهند
modelled
U
کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد
models
U
کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد
graphical
U
مربوط به چیزی که گرافیکی نشان داده شده است
show one's (true) colors
<idiom>
U
نشان دادن چیزی که شخص واقعا دوست دارد
model
U
کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد
modeled
U
کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد
floating
U
علامت عددی در عدد کسری که با یک نقط ه پس از اولین رقم و بعد توان نشان داده میشود. تا همه اعداد به حالت استاندارد نمایش داده شوند
indicator
U
چیزی که وضعیت فرآیند را نشان دهد. معمولا با صورت یا نور
reach out with an olive branch
<idiom>
U
[انجام دادن کار یا گفتن چیزی که نشان میدهد شما میخواهید به ناسازگاری با دیگری خاتمه دهید.]
simulation
U
عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
reach out with an olive branch
U
[انجام دادن کار یا گفتن چیزی که نشان میدهد شما میخواهید به ناسازگاری با دیگری خاتمه دهید.]
simulations
U
عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
piped
U
نشانهای
pipe
U
نشانهای
to react to something
U
واکنش نشان دادن به چیزی
[مهندسی برق]
[مهندسی ماشین آلات]
to respond to something
U
واکنش نشان دادن به چیزی
[مهندسی برق]
[مهندسی ماشین آلات]
to inlay gems in anything
U
چیزیرا گوهر نشان کردن گوهر در چیزی نشاندن
symbol
U
اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
the peculiarities of mammals
U
نشانهای اختصاصی پستانداران
relational database management system
U
نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
relational database
U
نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
heraldry
U
ایین وتشریفات نشانهای خانوادگی
king of arms
U
متصدی تشخیص وتعیین نشانهای خانوادگی
operators
U
نشانهای که یک عمل ریاضی را بیان کند.
operator
U
نشانهای که یک عمل ریاضی را بیان کند.
pontificalia
U
جامه و نشانهای اسقفی لباس رسمی
flag
U
نشانهای که محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
flags
U
نشانهای که محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
symbol
U
علامت ترسیمی علامت فرمولی
characters
U
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
character
U
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
symbolic
U
دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
symbolically
U
دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
noughts and crosses
U
یکجور دوز بازی که نشانهای صفرو چلیپادران بکارمیرود
role indicator
U
نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
prompts
U
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
prompt
U
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
prompted
U
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
puncuation
U
نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
trashcan
U
نشانهای که مثل سط ل آشغال است و هر فایلی که وارد آن شود پاک میکند
trashcans
U
نشانهای که مثل سط ل آشغال است و هر فایلی که وارد آن شود پاک میکند
symbolically
U
برنامه رفع اشکال که نمایش نشانهای متغیرها و محل ها را هم ممکن می سازد
benchmark
U
نشانهای در اندیس که مهم است و قابل مقایسه با سایر نشانه هاست
benchmarks
U
نشانهای در اندیس که مهم است و قابل مقایسه با سایر نشانه هاست
symbolic
U
برنامه رفع اشکال که نمایش نشانهای متغیرها و محل ها را هم ممکن می سازد
hatchment
U
صفحهای که نشانهای خانوادگی وسلاح شخص تازه مرده راروی ان نمود
garters
U
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garter
U
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
ends
U
نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
ended
U
نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
end
U
نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
bench mark
U
نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
discretionary
U
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
scarry
U
دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
silver star
U
نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
Recycle Bin
U
نشانهای روی صفحه نمایش ویندوزکه مانند محل نگهداری کاغذهای بیهوده است
bingo
U
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
suitcase
U
نشانهای که حاوی نوشتار صفحه نمایش است و امکان نصب راحت نوشتارها روی سیستم را می دهند
suitcases
U
نشانهای که حاوی نوشتار صفحه نمایش است و امکان نصب راحت نوشتارها روی سیستم را می دهند
scope
U
محدوده
spans
U
محدوده
spanning
U
محدوده
range
U
محدوده
span
U
محدوده
ranged
U
محدوده
confine
U
محدوده
ranges
U
محدوده
spanned
U
محدوده
confining
U
محدوده
selection
U
نشانهای در میله ابزار که به کاربر امکان انتخاب یک ناحیه تصویر که بعداگ بریده , کپی یا پردازش میشود میدهد
selections
U
نشانهای در میله ابزار که به کاربر امکان انتخاب یک ناحیه تصویر که بعداگ بریده , کپی یا پردازش میشود میدهد
My Computer
U
نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
number range
U
محدوده اعداد
normal range
U
محدوده عادی
range
U
حدود محدوده
playing area
U
محدوده زمین
floored
U
محدوده زمین
floor
U
محدوده زمین
ranges
U
حدود محدوده
range check
U
بررسی محدوده
ranged
U
حدود محدوده
floors
U
محدوده زمین
time limit
U
محدوده زمانی
time limits
U
محدوده زمانی
fair territory
U
محدوده خطا
transmission limit
U
محدوده فرافرستی
error range
U
محدوده خطا
sin bin
U
محدوده پنالتی
grades
U
سطح یا محدوده
zone
U
حیطه محدوده
soft cell boundaries
U
محدوده ازاد سل
grade
U
سطح یا محدوده
zones
U
حیطه محدوده
delimiter
U
1-حرف یا نشانهای که به زبان یابرنامه شروع و پایان داده یا کورد یا اطلاع بیان میکند. 2-مرز بین دستور و آرگومان
in-
U
توپ در محدوده زمین
bands
U
محدوده فرکانس ها بین دو حد
bank switching
U
راه گزینی محدوده
frequency range
U
محدوده فرکانس نامی
band
U
محدوده فرکانس ها بین دو حد
balking billiard
U
بیلیارد فرانسوی با 4 خط محدوده
in
U
توپ در محدوده زمین
marking
U
نشان دار سازی نشان
markings
U
نشان دار سازی نشان
poniter
U
نشان دهنده نشان گیرنده
flags
U
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag
U
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
trap shot
U
ضربه به گوی از محدوده ماسهای
leg hit
U
ضربه بسمت محدوده توپزن
touch in goal
U
محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
palette
U
محدوده رنگهایی که استفاده می شوند
palettes
U
محدوده رنگهایی که استفاده می شوند
family
U
محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
normal
U
هر محدوده خارج آن خطا محسوب میشود
families
U
محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
outside
U
منطقه دوراز محدوده پرتاب ازاد
outsides
U
منطقه دوراز محدوده پرتاب ازاد
short line
U
محدوده تعیین شده برای فرودتوپ
square out
U
ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
out of bounds
U
خارج شدن توپ از محدوده زمین
infield
U
محدوده زمین کریکت نزدیک میله ها
newton
U
محدوده PDAتوسعه یافته توسط Apple
confidence level
U
احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد
patch
U
محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
patches
U
محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
repertoire
U
محدوده توابع یک وسیله یا نرم افزار
bands
U
محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال
scope
U
محدوده مقادیر که یک متغیر میتواند شامل شود
normal
U
محدوده مورد نظر برای نتیجه یا عدد
in hand
U
گذاشتن گوی بیلیارد در نقطه دلخواه محدوده
UHF
U
محدوده فرکانس برای ارسال سیگنالهای تلویزیون
band
U
محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال
skid pad
U
محدوده روغنکاری شده ازمایش اتومبیل یاموتورسیکلت
to concern something
U
مربوط بودن
[شدن]
به چیزی
[ربط داشتن به چیزی]
[بابت چیزی بودن]
leg theory
U
روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
center of gravity envelope
U
تصویر نموداری محدوده عقب و جلوی تغییرات مجازگرانیگاه
special
U
حرف چاپ اضافی که در محدوده استاندارد نوشتاری نیست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com