Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
special character
U
علامت ویژه کاراکتر مخصوص
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
favourite or vor
U
ویژه مخصوص
special operations
U
عملیات مخصوص یا ویژه
special ammunition
U
مهمات مخصوص یا ویژه
characteristic
U
آنچه مخصوص یا ویژه است
characteristically
U
آنچه مخصوص یا ویژه است
marque
U
علامت مخصوص
red carpet
U
علامت پذیرایی مخصوص
state flower
U
گل علامت مخصوص هر استان یا کشور
ideograph
U
امضاء یا علامت مخصوص شخص
hunting horn
U
بوق مخصوص علامت دادن به شکارچیان
gap marker
U
علامت مخصوص نشاندادن رخنه در میدان مین
tailor's chalk
U
گچ یا صابون خیاطی مخصوص علامت گذاری روی پارچه
idiosyncrasy
U
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasies
U
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
mark
U
وسیلهای که داده را کارتهای مخصوص که حاوی علامت هدایت یا مغناطیسی است می خواند
marks
U
وسیلهای که داده را کارتهای مخصوص که حاوی علامت هدایت یا مغناطیسی است می خواند
characteristic
U
صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
characteristically
U
صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
yoicks
U
علامت تعجب درهیجان و خشم و خوشی ووجد.فریاد تحریک و تشویق برای تازی شکاری مخصوص
special forces
U
نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
to watch for certain symptoms
U
توجه کردن به نشانه های ویژه
[علایم ویژه مرض ]
special interest groups
U
گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
specialities
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy
U
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
black designation
U
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
symbol
U
اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
lutes
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
U
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
illigal character
U
کاراکتر غیرقانونی
enquiry character
U
کاراکتر پرس و جو
numeric character
U
کاراکتر عددی
esc
U
کاراکتر گریز
global character
U
کاراکتر سراسری
blank character
U
کاراکتر تهی
escape character
U
کاراکتر گریز
character
U
دخشه کاراکتر
magnetic character
U
کاراکتر مغناطیسی
null character
U
کاراکتر تهی
control character
U
کاراکتر کنترلی
check character
U
کاراکتر مقابلهای
character recognition
U
تشخیص کاراکتر
character per second
U
کاراکتر درثانیه
character per inch
U
کاراکتر دراینچ
character generator
U
مولد کاراکتر
crc character
U
کاراکتر CRC
character code
U
رمز کاراکتر
characters
U
دخشه کاراکتر
metacharacter
U
فوق کاراکتر
optical character
U
کاراکتر نوری
sync
U
کاراکتر همگام
sync character
U
کاراکتر همگام
graphics
U
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
cps
U
Second Per Characters کاراکتر بر ثانیه
blank character
U
کاراکتر جای خالی
ocr
U
شناخت کاراکتر نوری
communication control character
U
کاراکتر کنترل ارتباطی
aknowledge character
U
کاراکتر مورد قبول
character based program
U
برنامه مبتنی بر کاراکتر
print control character
U
کاراکتر کنترل چاپ
negative acknowledge character
U
کاراکتر تصدیق منفی
illigal character
U
کاراکتر غیر مجاز
nongraphic character
U
کاراکتر غیر گرافیکی
figure shift
U
کلید یا کد مبدل کاراکتر
lsc
U
کاراکتر با کمترین ارزش
dot matrix character
U
کاراکتر ماتریس نقطهای
form feed character
U
کاراکتر تغذیه فرم
caracter addressable
U
کاراکتر نشانی پذیر
error control character
U
کاراکتر کنترل خطا
praetorial
U
متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
symbol
U
علامت ترسیمی علامت فرمولی
characters
U
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
character
U
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
enq
U
character ENQuiry کاراکتر پرس و جو
accuracy control character
U
دخشه یا کاراکتر کنترل دقت
variable length character encoding
U
رمزگذاری کاراکتر با طول متغیر
fully formed character
U
کاراکتر تمام شکل یافته
ampersand
U
کاراکتر & است که بجای and بکار می رود
type bar
U
تمام کاراکترها در یک مجموعه کاراکتر معین
ack
U
Character Ackowledge کاراکتر مورد قبول
micr
U
بازشناسی کاراکتر با جوهرمغناطیسی Recognition InkCharacter agnetic
pad character
U
کاراکتر میانگیر برای پر کردن فصای خالی
elite type
U
یک اندازه تحریر که دوازده کاراکتر را در هر اینچ تحریرقرار میدهد
blanking
U
نشان ندادن یک کاراکتر یا ترک یک فضا در صفحه نمایش
register
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
bingo
U
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
typematic
U
هر کاراکتر صفحه کلید که تاوقتی بر ان فشار وارد میشود تکرار می گردد
code level
U
تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
deleted
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
optical character recognition
U
تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
embedded code
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
wands
U
دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
wand
U
دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
framing error
U
خطایی که در اثر عدم موفقیت و خرابی دستگاه پذیرش دربازشناسی صحت بیتهایی که تشکیل یک کاراکتر را میدهندپیش می اید
backslash
U
کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
prompt
U
کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
prompted
U
کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
prompts
U
کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
asynchronous transmission
U
اطلاعات در فواصل زمانی بدون قاعده و نامنظم به وسیله قراردادن یک بیت شروع قبل از هر کاراکتر ویک بیت خاتمه پس از ان انتقال می یابند
typeover
U
توانایی یک چاپگر تماسی درضربه زدن بیش از یکبار به کاراکتر و در نتیجه ایجاد اثردرشت و برجستهای از ان روی نسخه چاپی تایپ روی مطلب
framing
U
یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
specialist
U
ویژه گر
expert
U
ویژه گر
extra special
U
ویژه
specifics
U
ویژه
special character
U
ویژه
peculiar
U
ویژه
particular
U
ویژه
specific
U
ویژه
specialists
U
ویژه گر
experts
U
ویژه گر
privilege
U
حق ویژه
nett
U
ویژه
adhoc
U
ویژه
prerogative
U
حق ویژه
nets
U
ویژه
express
U
ویژه
expressed
U
ویژه
expresses
U
ویژه
prerogatives
U
حق ویژه
expressing
U
ویژه
special
U
ویژه
net
U
ویژه
particulars
U
ویژه
priviege
U
حق ویژه
paticular
U
ویژه
specially
U
ویژه
specific humidity
U
نم ویژه
idiocrasy
U
ویژه
extra
<adj.>
U
ویژه
special
<adj.>
U
ویژه
specific weight
U
سنگینی ویژه
specific heat
U
دمای ویژه
specific volume
U
حجم ویژه
stalling
U
لژ جایگاه ویژه
specific resistance
U
مقاومت ویژه
stall
U
لژ جایگاه ویژه
specific viscosity
U
گرانروی ویژه
specialization
U
ویژه کاری
specific rotation
U
چرخش ویژه
specific humidity
U
رطوبت ویژه
specific lattice
U
شبکه ویژه
specialization
U
ویژه گری
lineament
U
نشان ویژه
juveniles
U
ویژه نو جوانان
specific cost
U
هزینه ویژه
nutritionists
U
ویژه گر تغذیه
nutritionist
U
ویژه گر تغذیه
speciality
U
ویژه گری
specific donor
U
دهنده ویژه
specialities
U
ویژه گری
specific drawdown
U
افت ویژه
prerogatives
U
دارای حق ویژه
prerogatives
U
حق یا امتیاز ویژه
specific heat
U
گرمای ویژه
prerogative
U
دارای حق ویژه
prerogative
U
حق یا امتیاز ویژه
lineaments
U
نشان ویژه
version
U
شرح ویژه
specific weight
U
وزن ویژه
characteristic
U
نشان ویژه
specialty
U
ویژه گری
specialists
U
ویژه کار
specialist
U
ویژه کار
monographs
U
ویژه نگاشت
monograph
U
ویژه نگاشت
garb
U
پوشاک ویژه
dead weights
U
ویژه وزن
dead weight
U
ویژه وزن
experts
U
ویژه کار
expert
U
ویژه کار
physiologists
U
ویژه گر فیزیولوژی
characteristically
U
نشان ویژه
specific yield
U
ابدهی ویژه
speleologist
U
ویژه گر غارشناسی
special effects
U
جلوههای ویژه
juvenile
U
ویژه نو جوانان
(not one's) cup of tea
<idiom>
U
علاقه ویژه
specializing
U
ویژه گری
specializes
U
ویژه گری
specialize
U
ویژه گری
specialising
U
ویژه گری
specialises
U
ویژه گری
lingoes
U
زبان ویژه
lingo
U
زبان ویژه
extraordinary meeting
U
نشست ویژه
special session
U
نشست ویژه
physiologist
U
ویژه گر فیزیولوژی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com