English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
landmark U علامت مشخصه زمینی
landmarks U علامت مشخصه زمینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
characteristic U صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
characteristically U صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
identification character U علامت مشخصه
identify signal U علامت یا سیگنال مشخصه
token U کلمه رمزی علامت مشخصه
tokens U کلمه رمزی علامت مشخصه
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
ground liaison U گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
goldie lock U فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
distinctive U مشخصه صفت مشخصه
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
army commander U فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
symbol U اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
ground signals U سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
yams U سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
yam U سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
army aircraft U هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
symbol U علامت ترسیمی علامت فرمولی
character U نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
characters U نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
characteristically U مشخصه
feature U مشخصه
featured U مشخصه
featuring U مشخصه
attributing U مشخصه
attribute U مشخصه
specification U مشخصه
attributes U مشخصه
characteristic U مشخصه
features U مشخصه
bingo U علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
filter characteristic U مشخصه صافی
spectral characteristic U مشخصه مرئی
spectral response characteristic U مشخصه طیفی
series characteristics U مشخصه سری
speed characteristics U مشخصه سرعت
static characteristic U مشخصه استاتیک
functional specification U مشخصه عملیاتی
arc characteristic U مشخصه قوس
interference characteristic U مشخصه انترفرنس
mutual characteristic U مشخصه متقابل
characteristic strength U مقاومت مشخصه
proper value U مشخصه مقدار
characteristic root U مشخصه مقدار
characteristic number U مشخصه مقدار
characteristic action U عامل مشخصه
identification number U حرف مشخصه
characteristic curve U منحنی مشخصه
characteristic curves U منحنیهای مشخصه
characteristic equation U معادله مشخصه
characteristic function U تابع مشخصه
program specification U مشخصه برنامه
eigenfunction U تابع مشخصه
decay characteristic U مشخصه پستاب
persistence characteristic U مشخصه پستاب
emission characteristic U مشخصه صدور
transfer characteristic U مشخصه متقابل
proper function U مشخصه تابع
dynamic characteristic U مشخصه دینامیک
characteristic values U مقادیر مشخصه
control characteristic U مشخصه فرمان
emergent characteristic U مشخصه نوخاسته
electrode characteristic U مشخصه الکترد
eigenvalue U مقدار مشخصه
characteristic function U مشخصه تابع
number plates U پلاک علائم مشخصه
image impedance U مقاومت مشخصه تصویر
input characteristic U منحنی مشخصه ورودی
accounting symbol U علایم مشخصه حساب
internal characteristic U منحنی مشخصه داخلی
number plate U پلاک علائم مشخصه
grid current characteristic U منحنی مشخصه شبکه
grid characteristic U منحنی مشخصه لامپ
spectral sensitivity characteristic U مشخصه حساسیت مرئی
shunt characteristic U منحنی مشخصه شنت
beach flag U پرچم مشخصه ساحلی
diode characteristic U مشخصه الکترد مرکب
syndromes U علائم مشخصه مرض
load curve U منحنی مشخصه بار
syndrome U علائم مشخصه مرض
frequency characteristic U منحنی مشخصه فرکانس
creep characteristics U منحنی مشخصه خزش
secondary emission characteristic U مشخصه صدور ثانوی
break up U مرز علایم مشخصه هدف
break up U حد فاصل علایم مشخصه هدف
telephone frequency characteristic U منحنی مشخصه فرکانس صحبت
discriminate U با علائم مشخصه ممتاز کردن
discriminated U با علائم مشخصه ممتاز کردن
design speed U سرعت مشخصه تندی پایه
grid current characteristic U منحنی مشخصه جریان شبکه
lineament U خطوط چهره صفات مشخصه
lineaments U خطوط چهره صفات مشخصه
grid characteristic U منحنی مشخصه جریان شبکه
discriminates U با علائم مشخصه ممتاز کردن
low frequency characteristic U مقدار مشخصه فرکانس پایین
graticule U خطوط مشخصه زمین درعکس هوایی
pressmark U حروف رمزی مشخصه کتب کتابخانه
functions U مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت
functioned U مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت
function U مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت
grid anode characteristic U منحنی مشخصه شبکه-جریان اند
device U مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
devices U مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
reserved character U کلمه یاعبارتی که به عنوان مشخصه درزبان برنامه سازی به کارمی رود.
BAK file extension U مشخصه سه حرف استاندارد در سیستم MS DOS برای بیان یک پشتیبان یا کپی از فایل
sanitize U حفظ کردن اسناد و مدارک بااهمیت با تغییر اسامی یامحلها یا علایم مشخصه ان
iee /s 00 U مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
design strength U مقاومتی که در محاسبات مورداستفاگه قرار میگیرد و برابراست با مقاومت مشخصه تقسیم بر ضریب تقلیل
terrene U زمینی
agrarian U زمینی
predial or prae U زمینی
sub astral U زمینی
sublunar U زمینی
territorial U زمینی
earth-bound U زمینی
terraneous U زمینی
tellurian U زمینی
subaerial U رو زمینی
earthly U زمینی
sublunary U زمینی
tumbling U زمینی
landed a U زمینی
terrestrial U زمینی
overland mail U پست زمینی
perigee U حضیض زمینی
ground waves U امواج زمینی
earthy U زمینی دنیوی
terrestrial refraction U شکست زمینی
groundling U گیاه زمینی
groundnuts U بادام زمینی
groundnut U بادام زمینی
potato U سیب زمینی
potatoes U سیب زمینی
land force n U نیروی زمینی
land mine U مین زمینی
land forces U نیروی زمینی
terrestrial radiation U تابشهای زمینی
infernal regions U دیارزیر زمینی
praties U سیب زمینی
subterraneous U زیر زمینی
peanuts U بادام زمینی
murphy U سیب زمینی
mail gram U پست زمینی
land tail U بنه زمینی
peanut U بادام زمینی
peanut U پسته زمینی
terrestrial U وضعیت زمینی
tellurian matter U ماده زمینی
terraqueous U زمینی ودریایی
terrain return U اکوی زمینی
terrain corridor U دالان زمینی
hypogeal U زیر زمینی
hypogeous U زیر زمینی
hypogean U زیر زمینی
land combat U نبرد زمینی
tater U سیب زمینی
suberranean U زیر زمینی
peanuts U پسته زمینی
army U نیرو زمینی
army general staff U ستادنیروی زمینی
ground fire U تیر زمینی
ground force U نیروی زمینی
ground forces U نیروی زمینی
ground forces U نیروهای زمینی
bonus pass U پاس زمینی
ground liaison U رابط زمینی
ground nut U بادام زمینی
landmines U مین زمینی
ground observation U دیدبانی زمینی
landmine U مین زمینی
gulleys U دالان زمینی
ground control U کنترل زمینی
ground circuit U مدار زمینی
army forces U نیروهای زمینی
graze burst U ترکش زمینی
army attache U وابسته زمینی
apogee U اوج زمینی
ground antenna U انتن زمینی
earth antenna U انتن زمینی
floor lamp U اباژور زمینی
antenna ground U انتن زمینی
monkey nut U بادام زمینی
gullies U دالان زمینی
gully U دالان زمینی
ground return U بازتاب زمینی
ground return U برگشت زمینی
ground speed U سرعت زمینی
ground surveillance U مراقبت زمینی
floor lamp [American] U آباژور زمینی
ground surveillance U تجسس زمینی
ground track U مسیر زمینی
standard lamp [British] U آباژور زمینی
standard lamps [British] U آباژورهای زمینی
ground wave U موج زمینی
armies U نیرو زمینی
floor lamps [American] U آباژورهای زمینی
ground position U موقعیت زمینی
ground observer U دیدبان زمینی
ground position U ایستگاه زمینی
earth nut U بادام زمینی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com