English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
puncuation U نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
punctuates U نشان گذاری کردن نقطه دار
punctuating U نشان گذاری کردن نقطه دار
punctuate U نشان گذاری کردن نقطه دار
punctuated U نشان گذاری کردن نقطه دار
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
puncuation U نقطه گذاری
punctuation U نقطه گذاری
pointing U نقطه گذاری
punctuating U نقطه گذاری کردن
punctuation symbol U نماد نقطه گذاری
punctuated U نقطه گذاری کردن
punctuate U نقطه گذاری کردن
point U نقطه گذاری کردن
punctuates U نقطه گذاری کردن
punctuative U وابسته به نقطه گذاری
point U نقطه گذاری کردن ممیز
dotting U نقطه گذاری [نقشه فرش]
junctions U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
impressions U نشان گذاری
idegraphy U نشان گذاری
notations U نشان گذاری
mark sensing U نشان گذاری
impression U نشان گذاری
notation U نشان گذاری
binary notation U نشان گذاری دودوئی
positional notation U نشان گذاری مکانی
positional notation U نشان گذاری مرتبهای
iinfix notation U نشان گذاری میانوندی
binary notation U نشان گذاری دودویی
polish notation U نشان گذاری لهستانی
scientific notation U نشان گذاری علمی
excess n notation U نشان گذاری با افزونی n
postfix notation U نشان گذاری پسوندی
decimal notation U نشان گذاری دهدهی
radix notation U نشان گذاری مبنایی
infix notation U نشان گذاری میانوندی
prefix notation U نشان گذاری پیشوندی
punctuation U نشان گذاری تاکید
floating point notation U نشان گذاری با ممیز شناور
fixed point notation U نشان گذاری با ممیز ثابت
rubrication U نشان گذاری برنگ قرمز
phraseography U نشان گذاری بجای عبارت
octal notation U نشان گذاری هشت هشتی
reverse polish notation U نشان گذاری لهستانی معکوس
mixed radix notation U نشان گذاری امیخته مبنا
milestones U بامیل خود شمار نشان گذاری کردن
milestone U بامیل خود شمار نشان گذاری کردن
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
pull up point U نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
bearing U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision U خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism U شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
marking ink U مداد رنگی پاک نشدنی که برای رنگ زنی و نشان گذاری بکارمیرود
residential investments U سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
approaches U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
marks U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
azimuth U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
load point U نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
overcapitalization U سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment U سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
absolute address مختصاتی که فاصله یک نقطه از محل تقاطع بردارها را نشان میدهد
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point U نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
cooperative scorer U بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
litter relay point U نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
public U روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
point to point network U شبکه نقطه به نقطه
point-to-point connection U اتصال نقطه به نقطه
pointillism U نقاشی نقطه نقطه
fuze U ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing U چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
break up point U نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
polkadot U طرح نقطه نقطه خال خال
speckle U نقطه نقطه یا خال خال کردن
pictograph U نشان یا علائم تصویری
emblazonment U تزئین با نشان و علائم
indention U تو گذاری
lineation U خط گذاری
coding U کد گذاری
indenting U دندانه گذاری
sedimentation U رسوب گذاری
sequencing U ترتیب گذاری
dimensioning U اندازه گذاری
disposure U درمعرض گذاری
signallzation U علامت گذاری
collocation U باهم گذاری
indent U دندانه گذاری
cupellation U قال گذاری
dateline U تاریخ گذاری
grading U نمره گذاری
pagination U صفحه گذاری
scoring U نمره گذاری
tubing U لوله گذاری
sedimentation U لایه گذاری
demomination U نام گذاری
synthesized U هم گذاری کردن
synthesizes U هم گذاری کردن
insertion U جوف گذاری
synthesizing U هم گذاری کردن
financing U سرمایه گذاری
finances U سرمایه گذاری
financed U سرمایه گذاری
enterprises U سرمایه گذاری
synthesize U هم گذاری کردن
enterprise U سرمایه گذاری
frustrations U عقیم گذاری
scale factor U مقیاس گذاری
undervaluation U کم ارزش گذاری
synthesised U هم گذاری کردن
frustration U عقیم گذاری
synthesises U هم گذاری کردن
synthesising U هم گذاری کردن
finance U سرمایه گذاری
indents U دندانه گذاری
costing U قیمت گذاری
sanding U ماسه گذاری
ovulation U تخمک گذاری
scaling U مقیاس گذاری
policy making U سیاست گذاری
costing U هزینه گذاری
investments U سرمایه گذاری
structuralization U بنیان گذاری
prefixion U پیش گذاری
prefixion U جلو گذاری
synthesis U هم گذاری اختلاط
syntheses U هم گذاری اختلاط
preterition U فرو گذاری
nominations U نام گذاری
nomination U نام گذاری
prochronism U جلوترتاریخ گذاری
codes and codification U علامت گذاری
prefixture U پیش گذاری
casings U لوله گذاری
masking U نقاب گذاری
prefixture U سرواژه گذاری
pricing U قیمت گذاری
policy-making U سیاست گذاری
coronations U تاج گذاری
coronation U تاج گذاری
legislation U قانون گذاری
insulation U عایق گذاری
prefixion U سرواژه گذاری
prefixture U جلو گذاری
casing U لوله گذاری
ingravescence U رو بشدت گذاری
numbering U شماره گذاری
mining U مین گذاری
minelaying U مین گذاری
marks U علامت گذاری
encoding U رمز گذاری
loading U بار گذاری
nomography U فن قانون گذاری
nomographer U قانون گذاری
weft insertion U پود گذاری
nomenclauture U نام گذاری
loads U فشنگ گذاری
load U فشنگ گذاری
headings U عنوان گذاری
heading U عنوان گذاری
interposition U پا میان گذاری
inunction U مرهم گذاری
markings U علامت گذاری
marking U علامت گذاری
lable U جهت گذاری
indexing U شاخص گذاری
lodgment U ودیعه گذاری
lodgement U ودیعه گذاری
lettering U حروف گذاری
spacing U فاصله گذاری
limit of load U حد بار گذاری
devising U ارث گذاری
devises U ارث گذاری
denomination U نام گذاری
denominations U نام گذاری
aggradation U ابرفت گذاری
settings U کار گذاری
setting U کار گذاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com