Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
prodrome
U
علائم اولیه مرض
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
legend
U
شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
legends
U
شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
Ideal City
U
[شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
basic communication
U
گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
basic data
U
دادههای اولیه عناصر اولیه
restoration
U
احیا و مرمت فرش
[برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
basic issue list
U
اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism
U
مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
zaph dignbats
U
علائم زف
symbols
U
علائم
signalman
U
متصدی علائم
signal man
U
متصدی علائم
shading symbols
U
علائم سایهای
signal fidelity
U
وفاداری علائم
symbolic string
U
رشته علائم
symptom
U
علائم مرض
supervisory signals
U
علائم نظارتی
sinusoidal signals
U
علائم سینوسی
signal transformation
U
ترادیسی علائم
symbolic table
U
جدول علائم
mathematical symbols
U
علائم ریاضی
indication signs
U
علائم راهنمائی
facing
U
علائم ریاضی
facings
U
علائم ریاضی
identification signs
U
علائم تشخیص
hazard signs
U
علائم خطر
erection marks
U
علائم نصب
schematic symbols
U
علائم الگویی
epiphenomenon
U
علائم ثانویه
economic indicator
U
علائم اقتصادی
sound signal
علائم صدا
signal regeneration
U
باززایی علائم
control signals
U
علائم کنترلی
symptoms
U
علائم مرض
The symptoms ( of a disease) .
U
علائم بیماری
character set
U
مجموعه علائم
staggy
U
دارای علائم ونشانههای نر
number plate
U
پلاک علائم مشخصه
nomenclature
U
فهرست علائم واختصارات
symptomatic
U
حاکی از علائم مرض
tablature
U
نوعی علائم موسیقی
number plates
U
پلاک علائم مشخصه
baud rate
U
نسبت علائم درثانیه
emblazonment
U
تزئین با نشان و علائم
semeiotic
U
مکتب علائم رمزی
semeiotic
U
وابسته به علائم مرض
semiotic
U
مکتب علائم رمزی
syndromes
U
علائم مشخصه مرض
syndrome
U
علائم مشخصه مرض
pictograph
U
نشان یا علائم تصویری
semiotic
U
وابسته به علائم مرض
legends
U
فهرست علائم واختصارات
dual intensity
U
تاکید علائم خاص
legend
U
فهرست علائم واختصارات
sigil
U
علامت نجومی علائم رمزی
discriminated
U
با علائم مشخصه ممتاز کردن
discriminates
U
با علائم مشخصه ممتاز کردن
sign of aggregation
U
علائم مخصوص جمله جبری
symbolization
U
استعمال علائم ونشانهای رمزی
signal box
U
توقف گاه متصدی علائم
signal boxes
U
توقف گاه متصدی علائم
discriminate
U
با علائم مشخصه ممتاز کردن
accent mark
U
یکی از علائم تکیه در موسیقی
epiphenomenon
U
علائم بعدی و ثانوی مرض
morsecode
U
علائم رمز تلگرافی مرس
Road signs
U
علائم راهنمایی و رانندگی جاده
insignia
U
علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
syndrome
U
مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
syndromes
U
مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
insigne
U
علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
Follow signs for York.
به علائم شهر یورک توجه کنید.
symbolism
U
نمایش بوسیله علائم مکتب رمزی
symbology
U
مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
accidentalism
U
تشخیص علائم گمراه کننده مرض
traffic signal
U
علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
monitored
U
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
signalment
U
تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
monitors
U
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitor
U
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
zoomorphism
U
استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
lights out
U
علائم مخابرات بوسیله نور هنگام خاموشی
typographies
U
فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
typography
U
فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
pragmatics
U
مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
closed circuit
U
تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
flowchart text
U
اطلاعات توضیحی که مربوط است به علائم نمودار گردش کار
closed circuits
U
تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
annular
U
وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
front panel
U
مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
homeopathy
U
معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
phonetician
U
متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
umbrella
U
طرح چتر
[یکی از علائم هشتگانه بودا که در فرش های چینی بکار رفته و نشانه قدرت و اقتدار دولت است.]
lockjaw
U
قفل شدن یا کلید شدن دهان که از علائم زودرس کزاز است
external symbol dictionary
U
فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
initialed
U
اولیه
initials
U
اولیه
initialing
U
اولیه
initialled
U
اولیه
initialling
U
اولیه
fundamental
U
اولیه
primeval
U
اولیه
rudimentary
U
اولیه
primary
U
اولیه
preliminary
U
اولیه
initial
U
اولیه
elementary
U
اولیه
first generation
U
اولیه
primal
U
اولیه
primitive
U
اولیه
early
U
اولیه
earliest
U
اولیه
preliminaries
U
اولیه
raw
U
اولیه
dispersion
U
اولیه
basic
U
اولیه
basics
U
اولیه
input translator
U
مترجم اولیه
input transformer
U
ترانسفورماتور اولیه
elementary cell
U
پیل اولیه
input unit
U
واحد اولیه
drawing key
U
طرح اولیه
originals
U
نسخه اولیه
original
U
نسخه اولیه
feed stock
U
مواد اولیه
first cost
U
هزینه اولیه
first cause
U
علت اولیه
first aids
U
کمکهای اولیه
input terminal
U
ترمینال اولیه
input time
U
زمان اولیه
input voltage
U
ولتاژ اولیه
primery voltage
U
ولتاژ اولیه
cogging train
U
مسیر اولیه
basic speed
U
سرعت اولیه
basic size
U
اندازه اولیه
basic requisition number
U
درخواست اولیه
velocities
U
سرعت اولیه
velocity
U
سرعت اولیه
pre load
U
بار اولیه
pre loading
U
بارگیری اولیه
basic data
U
اطلاعات اولیه
parent
U
یکان اولیه
initial speed
U
سرعت اولیه
input speed
U
سرعت اولیه
basic standard
U
استاندارد اولیه
prime
U
نخستین اولیه
primed
U
نخستین اولیه
primes
U
نخستین اولیه
layout
U
طرح اولیه
layouts
U
طرح اولیه
breaking down train
U
راه اولیه
pre assembly
U
نصب اولیه
integral
U
تابع اولیه
preliminiary work
U
کار اولیه
input tape
U
نوار اولیه
input capacitance
U
فرفیت اولیه
initial velocity
U
سرعت اولیه
input diode
U
دیود اولیه
initial value
U
مقدار اولیه
input drift
U
رانش اولیه
input electrode
U
الکترود اولیه
initial strength
U
استحکام اولیه
input frequency
U
فرکانس اولیه
input data
U
دادههای اولیه
input attenuation
U
دمفونگ اولیه
input attenuation
U
میرائی اولیه
input capacitor
U
خازن اولیه
input circuit
U
مدار اولیه
input coordinate
U
مختصات اولیه
input admittance
U
ادمیتانس اولیه
input coupling
U
تزویج اولیه
input current
U
جریان اولیه
initialize
U
مقداردهی اولیه
initial reserves
U
ذخایر اولیه
initial point
U
نقطه اولیه
incunabula
U
مراحل اولیه
input information
U
اطلاعات اولیه
input noise
U
پارازیت اولیه
i.c.
U
حالت اولیه
historical costs
U
هزینه اولیه
input reactance
U
راکتانس اولیه
input signal
U
سیگنال اولیه
first notions
U
تصورات اولیه
input gap
U
فاصله اولیه
initial acceleration
U
شتاب اولیه
initial mass
U
جرم اولیه
initial level
U
سطح اولیه
initial cost
U
هزینه اولیه
initial condition
U
شرط اولیه
initial condition
U
شرایط اولیه
opening capital
U
سرمایه اولیه
initial capital
U
سرمایه اولیه
input function
U
تابع اولیه
input stage
U
طبقه اولیه
first aid
U
کمکهای اولیه
blueprint
U
طرح اولیه
blueprints
U
طرح اولیه
primary track
U
شیار اولیه
prime cost
U
ارزش اولیه
stock
U
ذخیره اولیه
prime costs
U
هزینههای اولیه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com