English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
error U عقیده نادرست
errors U عقیده نادرست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . U این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
alternative U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternatives U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
NAND function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
dispersion U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dishonest U نادرست
inconsecutive U نادرست
unfair U نادرست
unfairly U نادرست
phoney U نادرست
unsafe U نادرست
inconsequent U نادرست
in error <adj.> U نادرست
out of trim U نادرست
out of a U نادرست
out of order U نادرست
inexact U نادرست
imprecise U نادرست
phony U نادرست
infirmly U نادرست
phoneys U نادرست
inaccurate U نادرست
erroneous U نادرست
fouler U نادرست
fouled U نادرست
amiss U نادرست
wrongful U نادرست
sinister U کج نادرست
false code U کد نادرست
foul U نادرست
trumped-up U نادرست
phonies U نادرست
trumped up U نادرست
crooked U نادرست
fouls U نادرست
impure U نادرست
spurious U نادرست
false U نادرست
foulest U نادرست
false <adj.> U نادرست
false U ساختگی نادرست
chucked U پرتاب نادرست
inaccurate U نادرست یا غلط
wrong answers U پاسخهای نادرست
misconstruction U تعبیر نادرست
misconstruction U تفسیر نادرست
misconstructions U تعبیر نادرست
misconstructions U تفسیر نادرست
wrong information U اطلاعات نادرست
mispronunciation U تلفظ نادرست
mispronunciations U تلفظ نادرست
chuck U پرتاب نادرست
chucks U پرتاب نادرست
paralogism U قیاس نادرست
distractor U گزینه نادرست
vicious U بدطینت نادرست
improper U نامناسب نادرست
inaccurately U بطور نادرست
heterography U املای نادرست
foul bill of lading U بارنامه نادرست
foul play U کار نادرست
false code U رمز نادرست
untrue U نادرست خائن
fallacy of composition U تعمیم نادرست
wrongfully U بطور نادرست
misinformation U خبر نادرست
unsound U ناخوش نادرست
missatement U گفته نادرست
mispronounciation U تلفظ نادرست
miscue U ضربه نادرست
by indirection U با وسائل نادرست
false information U خبر نادرست
mistranslation U ترجمه نادرست
false information U اطلاعات نادرست
inexactly U بطور نادرست
jackleg U ناشی نادرست
suggestio falsi U افهار و اعلام نادرست
foozle U بدساختن ضربت نادرست
mininformation U اطلاع یا خبر نادرست
sigmatism U تلفظ نادرست حرف " س "
misallocation of resources U تخصیص نادرست منابع
malfunctions U نادرست عمل کردن
prismatic spectacles U عینک نادرست نما
paralpgize U قیاس نادرست ساختن
malfunction U نادرست عمل کردن
true false questions U پرسشهای درست- نادرست
wild cat U بی اعتبار بی پشتوانه نادرست
off base <idiom> U غیر دقیق ،نادرست
malfunctioned U نادرست عمل کردن
lies U سخن نادرست گفتن
lied U سخن نادرست گفتن
lie U سخن نادرست گفتن
unfair trade practice U اعمال تجاری نادرست
incorrect U نادرست یا به همراه خطا
paralogist U کسیکه قیاس نادرست میسازد
false start U اغاز نادرست خطا در شروع
wide of the mark <idiom> U از هدف به دور بردن ،نادرست
mal U خطا نادرست و متقلبانه را می رساند
an i calculation U حساب نادرست یا غیر دقیق
ungrammatical U مخالف ایین دستور نادرست
false starts U اغاز نادرست خطا در شروع
i am not of his mind U با او هم عقیده
ism U عقیده
viewpoint U عقیده
impressions U عقیده
impression U عقیده
creeds U عقیده
creed U عقیده
concepts U عقیده ها
internal conception U عقیده
creedless U بی عقیده
idea U عقیده
conception U عقیده
brainchild U عقیده
concepts U عقیده
concept U عقیده
viewpoints U عقیده
advice U عقیده
faith U عقیده
belief U عقیده
thoughts U عقیده
opinion U عقیده
credos U عقیده
thought U عقیده
credo U عقیده
tenet U عقیده
doctrine U عقیده
faiths U عقیده
opinions U عقیده
ideas U عقیده ها
doctrines U عقیده
boolean operation U یکی از دو مقدار ممکن درست یا نادرست
logical U معادل وضعیت منط قی نادرست یا صفر
skew U میزان کردن چیزی به صورت نادرست
skews U میزان کردن چیزی به صورت نادرست
skewing U میزان کردن چیزی به صورت نادرست
to agree in opinion U هم عقیده بودن
counterview U عقیده مخالف
swear by U عقیده زیادداشتن به
the belief that U با این عقیده که
so many menŠso many minds U عقیده بیشتر
cogency U قدرت عقیده
pythagoreanism U عقیده به تناسخ
coniviction U عقیده اطمینان
irreconcilableness U سختی در عقیده
abjuration U ترک عقیده
turnabout U تغییر عقیده
turnabouts U تغییر عقیده
folkway U عقیده عامه
irreconcilability U سختی در عقیده
to be of [or share] the same view [or opinion] U هم عقیده بودن
outside opinion U عقیده مردم
to think [of] U عقیده داشتن
iam of the opinion that U من براین عقیده ام که
theosophism U عقیده به عرفان
fortuitism U عقیده به اتفاق
freedom of belief U ازادی عقیده
hit off U هم عقیده شدن
i maintain U بر این عقیده ام که ...
i maintain U عقیده دارم که ...
my sentiment toward him U عقیده من درباره او
impressions U عقیده خیال
suggestions U افهار عقیده
views U نظریه عقیده
having U عقیده داشتن
convictions U عقیده محکم
espousing U عقیده داشتن به
tradition U عقیده رایج
espouse U عقیده داشتن به
espoused U عقیده داشتن به
espouses U عقیده داشتن به
conviction U عقیده محکم
Marxism U عقیده مارکس
dissension U اختلاف عقیده
impression U عقیده خیال
divarication U اختلاف عقیده
viewing U نظریه عقیده
dogmas U عقیده دینی
view U نظریه عقیده
have U عقیده داشتن
suggestion U افهار عقیده
dogma U عقیده دینی
viewed U نظریه عقیده
out of square U خارج از چهار گوش بطور نامنظم یا نادرست
Everybody condemned his foolish behaviour . U همه رفتار نادرست اورا محکوم کردند
ambiguities U خطای ناشی از انتخاب نادرست داده مبهم
zeros U 1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
zero U 1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
zeroes U 1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
contamination U ذخیره کردن اطلاعات در جای نادرست در حافظه
ambiguity U خطای ناشی از انتخاب نادرست داده مبهم
liberty of conscience U ازادی عقیده یا فکر
I find it's ... U به نظر [عقیده] من این ...
john's own opinion U عقیده خود جان
synecologic U دارای عقیده به استمرار
karaism U عقیده به نص تورات رداحادیث
irrationalism U عقیده نامعقول یا چرند
epicure U پیرو عقیده اپیکور
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com