Perdic | عقیده باینکه این جهان روی همرفته بد جهانی است | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	malism U	عقیده باینکه این جهان روی همرفته بد جهانی است

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	atomism U	عقیده باینکه جهان مادی ازذرات ریز ساده تشکیل شده است
	psilanthropism U	عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
	psilanthropy U	عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
	monopsychism U	عقیده باینکه هکه جانهایاارواح یکی است
	restorationism U	عقیده باینکه بشرسرانجام بسعادت نخستین خود خواهدرسید
	monogenism U	عقیده باینکه همه تژادهای ادمی از یک تخم هستند
	kinetic theory of heat U	عقیده نظری نسبت باینکه گرماازجنبش ذرات پیدامیشود
	monophysite U	کسیکه عقیده دارد باینکه مسیح دارای یک ذات است و بس
	nestorianism U	عقیده نسطوریان اعتقاد باینکه عیسی دو ذات جداگانه داشت
	probabiliorism U	عقیده باینکه بهر طرف بیشتراحتمال درستی دارد بایدروی اورد
	metagnosticism U	عقیده باینکه اثبات هستی خدااز گنجایش علم بشر بیرون است
	presentationism U	عقیده باینکه چیزهای واقعی هنگام درک در مغز انسان نمایش داده میشوند
	physiocracy U	حکومت بخکم عوامل طبیعی عقیده باینکه زمین یگانه سرچشمه ثروت است
	internationalism U	روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
	yalta conference U	م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد
	league of nations U	تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
	in the gross U	روی همرفته
	on the whole lot U	روی همرفته
	on the a U	روی همرفته
	over all U	روی همرفته
	globate U	روی همرفته کامل
	universal grid U	مختصات نقشهای جهانی شبکه بندی نقشهای جهانی
	second world U	جهان دوم . کشورهای پیشرفته اقتصادی سوسیالیستی را جهان دوم نامند
	atlases U	فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
	atlas U	فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
	as respects U	نظر باینکه
	as regards U	نظر باینکه
	since U	نظر باینکه
	as U	نظر باینکه در نتیجه
	minimalist U	باینکه تقاضاهایش براورده شود
	iam inclined to think U	متمایلم باینکه خیال کنم
	utilitarianism U	کاربرد گرایی اعتقاد باینکه نیکی
	geocentric U	معتقد باینکه خداوندزمین رامرکز عالم وجودقرارداده
	arianism U	اعتقاد باینکه عیسی باهمه پاکی و تقدس
	pan cosmism U	اعتقاد باینکه هر چه هست همین مادیات است
	modalism U	اعتقاد باینکه پدر وپسر و روح القدس هر سه مظاهرگوتاگون یک خداهستند
	unprofitable servants U	مردمی که خرسندند باینکه تنهاانچه وفیفه ایشان است بکنند
	animism U	همزاد گرایی اعتقاد باینکه روح اساس زندگی است
	monadism U	اعتقاد باینکه گیتی از ذره یاجسم بسیط ساخته شده است
	catastrophism U	اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
	anthropocentric U	معتقد باینکه انسان اشرف مخلوقات و مرکز ثقل موجودات است
	restorationist U	کسیکه معتقداست باینکه بشرعاقبت بسعادت اول خود نائل خواهد شد
	nescience U	اعتقاد باینکه حقایق غایی را نمیتوان بوسیله قیاس عقلانی فکر درک نمود
	infusionism U	اعتقاد باینکه روح پیش از تن موجود است و هنگام زاییمان بتن دمیده میشود
	union shop U	مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
	global U	جهانی
	ecumenical U	جهانی
	other-worldly U	آن جهانی
	globally U	جهانی
	planetary U	جهانی
	worldwide U	جهانی
	premundane U	پیش از جهانی
	world liquidity U	نقدینگی جهانی
	world power U	قدرت جهانی
	world war U	جنگ جهانی
	Univ U	به طور جهانی
	world wars U	جنگ جهانی
	world simulation U	همانندسازی جهانی
	Univ U	مخفف جهانی
	cosmopolite U	سرتاسر جهانی
	international morse code U	مورس جهانی
	cosmopolite U	شخصیت جهانی
	international coulomb U	کولن جهانی
	continental code U	مورس جهانی
	epidemics U	عالمگیر جهانی
	earthliness U	جهانی بودن
	inframundane U	زیر جهانی
	world cup U	جام جهانی
	world bank U	بانک جهانی
	universal set U	مجموعه جهانی
	universal U	جامع جهانی
	universal U	جهانی دنیایی
	fleshly U	جهانی دنیوی
	antemundane U	پیش از جهانی
	sublunar U	این جهانی
	oecumenicity U	شهرت جهانی
	mundane U	این جهانی
	worldly U	این جهانی
	universal time U	ساعت جهانی
	world-class U	در سطح جهانی
	sublunary U	این جهانی
	universalize U	جهانی کردن
	world class U	در سطح جهانی
	epidemic U	عالمگیر جهانی
	ski world cup U	جام جهانی اسکی
	universal character set U	مجموعه کاراکترهای جهانی
	atlas grid U	شبکه بندی جهانی
	world federalist U	طرفدار حکومت جهانی
	time zones U	منطقه ساعتی جهانی
	time zone U	منطقه ساعتی جهانی
	world war ii U	جنگ جهانی دوم
	world war i U	جنگ جهانی اول
	terrestrial U	این جهانی دنیوی
	world health organization U	سازمان بهداشت جهانی
	georef grid U	مختصات جغرافیایی جهانی
	great power U	قدرت بزرگ جهانی
	world record holder U	دارنده رکورد جهانی
	golf world cup U	جام جهانی گلف
	To be world famous . To enjoy an international reputation. U	شهرت جهانی داشتن
	international units U	واحدهای جهانی برق
	Internet U	شبکه جهانی اینترنت
	universal declaration of human rights U	اعلامیه جهانی حقوق بشر
	avco cup U	جام جهانی انجمن هاکی
	universal transverse mercator U	سیستم تصویر جهانی مرکاتور
	international bill of the right of man U	اعلامیه جهانی حقوق بشر
	world federation of trade unions U	فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری
	world federalism U	طرفداری از حکومت جهانی ائتلاف دول
	post war consumption functions U	توابع مصرف پس از جنگ جهانی دوم
	wcce U	کنفرانس جهانی کامپیوترها در تعلیم و تربیت
	Italian stucco is world famous . U	گچ برای ایتالیا شهرت جهانی دارد
	grid U	مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
	campaign clasp U	نشان فلزی شرکت درجنگ جهانی اول
	grids U	مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
	worlds U	جهان
	world U	جهان
	vales U	جهان
	vale U	جهان
	macrocosm U	جهان
	macrocosms U	جهان
	universe U	جهان
	Where shall we be if another world war breaks out ? U	اگر جنگ جهانی دیگری رخ دهد کارما بکجا می کشد ؟
	letter de chancellerie U	نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
	inanimate nature U	جهان جمادات
	world creating U	جهان افرین
	animal kingdom U	جهان جانوران
	infinite universe U	جهان باز
	animals kingdom U	جهان جانوران
	demiurge U	جهان افرین
	infinite universe U	جهان نامتناهی
	the lower world U	جهان پایین
	cosmorama U	جهان نما
	the lower regions U	جهان مردگان
	the invisible world U	جهان ناپدید
	the invisible U	جهان ناپدید
	the future U	جهان اینده
	all over the world U	در سراسر جهان
	all the world over U	در سراسر جهان
	creator the world U	جهان افرین
	internationalist U	جهان گرا
	nether world U	این جهان
	nether world U	جهان پایین
	first world U	جهان اول
	finite universe U	جهان متناهی
	finite universe U	جهان بسته
	open universe U	جهان باز
	orrery U	جهان نما
	free world U	جهان ازاد
	outworld U	جهان بیرونی
	peregrinator U	جهان گرد
	filmdom U	جهان سینما
	faerie U	جهان پریان
	earthling U	ساکن جهان
	nether world U	جهان اینده
	here below U	دراین جهان
	mineral kingdom U	جهان جمادات
	cosmography U	شرح جهان
	closed universe U	جهان بسته
	screenland U	جهان سینما
	expansion of universe U	انبساط جهان
	closed universe U	جهان متناهی
	Third World U	جهان سوم
	microcosms U	جهان کهین
	Christendom U	جهان مسیحیت
	universe U	جهان کیهان
	microcosm U	جهان کهین
	microcosm U	جهان کوچک
	worldview U	جهان بینی
	this world of ours U	این جهان ما
	universe of system U	جهان سیستم
	christenings U	جهان مسیحیت
	worldly-wise U	جهان دیده
	creator of the world U	جهان آفرین
	underworld U	زیرین جهان
	world test U	ازمون جهان
	world power U	جهان نیرو
	worldly wise U	جهان دیده
	weltanschauung U	جهان بینی
	panorama U	جهان نما
	the next world U	جهان اینده
	the old world U	جهان کهنه
	panoramas U	جهان نما
	the vanity of the world U	پوچی جهان
	world view U	جهان بینی
	the whole world U	سراسر جهان
	worldwide U	در سرتاسر جهان
	microcosms U	جهان کوچک
	demimonde U	جهان زنان هرجایی
	georama U	جهان نمای پوک
	outward things U	جهان برونی یا فاهر
	oscillating universe U	جهان نوسان کننده
	the art of the Ancient world U	هنر جهان باستان
	atlas U	کتاب نقشهء جهان
	atlases U	کتاب نقشهء جهان
	extramundane U	بیرون از جهان یادنیا
	vale U	زمین جهان خاکی
	the Classical World [the Ancient World] U	جهان باستانی [تاریخ]
	vales U	زمین جهان خاکی
	Antiquity U	جهان باستانی [تاریخ]
	in ancient times U	در اوقات جهان باستانی
	the church militant U	قاطبه مسیحیان جهان