English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
long recoil U عقب نشینی طولانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fibre U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fiber U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
withdrawals U عملیات عقب نشینی اختیاری عقب نشینی
withdrawal U عملیات عقب نشینی اختیاری عقب نشینی
backpedal U عقب نشینی در مقابل حریف عقب نشینی
extensions U طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
extension U طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
recoilless U جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
variable recoil U سیستم عقب نشینی متغیر دستگاه عقب نشینی متغیر
long- U طولانی
longed U طولانی
longsome U طولانی
longer U طولانی
of long standing U طولانی
longest U طولانی
longs U طولانی
shortest U طولانی نه
prolong U طولانی
agelong U طولانی
prolonging U طولانی
prolix U طولانی
prolongs U طولانی
shorter U طولانی نه
greatest U طولانی
short U طولانی نه
long U طولانی
great U طولانی
great- U طولانی
protracted U طولانی
telephoned U در یک مسافت طولانی
telephones U در یک مسافت طولانی
telephoning U در یک مسافت طولانی
prolong U طولانی کردن
long- U طولانی طویل
telephone U در یک مسافت طولانی
hold over <idiom> U طولانی نگهداشتن
blue moon U مدت طولانی
as long as U بمدت طولانی
prolongs U طولانی کردن
long play U صفحه طولانی
elongation U طولانی کردن
periphrastically U بطور طولانی
gangling U طولانی و دراز
long U طولانی طویل
longest U طولانی طویل
longed U طولانی طویل
extends U طولانی تر کردن
extending U طولانی تر کردن
longs U طولانی طویل
longer U طولانی طویل
extend U طولانی تر کردن
prolonging U طولانی کردن
long thrust U تک نفوذی طولانی یادوردست
lengthened U طولانی کردن کشیدن
lengthening U طولانی کردن کشیدن
lengthen U طولانی کردن کشیدن
lengthens U طولانی کردن کشیدن
symphony U قطعه طولانی موسیقی
marathon U جلسه گروهی طولانی
marathons U جلسه گروهی طولانی
symphonies U قطعه طولانی موسیقی
scroll U نوشته یافهرست طولانی
long tail liability U تعهد طولانی مدت
prolegomenous U دارای مقدمه طولانی
protracted war U استراتژی نبرد طولانی
strip U ماده طولانی نازک
prolongation U طولانی کردن تطویل
heatwave U هوای گرم طولانی
heatwaves U هوای گرم طولانی
long-drawn-out U بیش از اندازهی طولانی
gabfest U محاوره طولانی و مفصل
slot U سوراخ طولانی و باریک
slotting U سوراخ طولانی و باریک
degressive burning U سوختن طولانی خرج
scrolls U نوشته یافهرست طولانی
livelong U طولانی وخسته کننده
slots U سوراخ طولانی و باریک
evening party U شب نشینی
an eveing party U شب نشینی
adsorption U رو نشینی
nightlife U شب نشینی
wakes U شب نشینی
waked U شب نشینی
wake U شب نشینی
retrocedence U پس نشینی
recoiling U پی نشینی
recoiled U پی نشینی
illuviation U ته نشینی
recoil U پی نشینی
recoils U پی نشینی
sedimentary U ته نشینی
settling U ته نشینی
sedinentation U ته نشینی
sedimentation U ته نشینی
soirTes U شب نشینی
soirees U شب نشینی
soiree U شب نشینی
sedimentation U ته نشینی
subsidence U ته نشینی
deposits U ته نشینی
precipitation U ته نشینی
deposit U ته نشینی
streamed U جریان طولانی داده سری
To live a long life . U عمر طولانی (زیاد ) کردن
long distance U با شعاع عمل زیاد طولانی
long-distance U با شعاع عمل زیاد طولانی
prolongate U طولانی کردن امتداد دادن
prolonger U تاخیر دهنده طولانی کننده
trench U استحکامات خندقی شیار طولانی
swiped U حرکت جاروبی جرعه طولانی
streams U جریان طولانی داده سری
swigs U جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
swiping U حرکت جاروبی جرعه طولانی
swigging U جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
swigged U جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
macrobiotics U دانش طولانی کردن عمر
We have a long journey before us . U مسافرت طولانی در پیش داریم
swig U جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
go long U تلاش درپاس طولانی بجلو
stream U جریان طولانی داده سری
trenches U استحکامات خندقی شیار طولانی
T link U اتصال سریع و طولانی داده
long game U بازی با لزوم ضربههای طولانی
swipe U حرکت جاروبی جرعه طولانی
solitariness U گوشه نشینی
tenantry U اجاره نشینی
silting U رسوب ته نشینی
sequestered life U گوشه نشینی
recoiled U عقب نشینی
sedimentation pond U حوضچه ته نشینی
suburbia U حومه نشینی
ruralize U ده نشینی کردن
retrocession U عقب نشینی
eremitic life U گوشه نشینی
eremitism U گوشه نشینی
break ground U عقب نشینی
hutment U کلبه نشینی
hypostatic U ناشی از ته نشینی
cotenancy U هم اجاره نشینی
katabasis U عقب نشینی
line of retreat U خط عقب نشینی
settlements U ته نشینی مسکن
settlement U ته نشینی مسکن
nomadism U کوچ نشینی
reclvsion U گوشه نشینی
recoils U عقب نشینی
recoiling U عقب نشینی
retrocedence U عقب نشینی
electrostatic procipitation U ته نشینی الکترواستاتیک
to burn the midnighoil U شب نشینی کردن
urbanization U شهر نشینی
retreat U عقب نشینی
recesses U عقب نشینی
recess U عقب نشینی
seclusion U گوشه نشینی
sanctuary U حق بست نشینی
sanctuaries U حق بست نشینی
retreats U عقب نشینی
fallback U عقب نشینی
recoil U عقب نشینی
retreating U عقب نشینی
retreated U عقب نشینی
to burn the midnight oil شب نشینی کردن
urbanism U شهر نشینی
grand touring car U نوعی اتومبیل مسابقه مسافتهای طولانی
long iron U چوبهای شماره 1 و 2 و 3برای ضربههای طولانی
stall U حفظ گوی برای مدت طولانی
stalling U حفظ گوی برای مدت طولانی
to give a long recital of something U دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
dromos U [راهروی باریک و طولانی به گذرگاه کندویی]
The outcome of the long struggle . U نتیجه این مبا رزه طولانی
sinks U ته نشینی حفره یاگودال
ebb current U عقب نشینی اب دریا
forced withrawal U عقب نشینی اجباری
sink U ته نشینی حفره یاگودال
To retreat. To withdraw. U عقب نشینی کردن
to fall back U عقب نشینی کردن
to give ground U عقب نشینی کردن
subornation U زیر پا نشینی اغواء
to lose ground U عقب نشینی کردن
to sound the retreat U شیپورعقب نشینی زدن
urbanist U وابسته بشهر نشینی
urbanistic U وابسته بشهر نشینی
sedimentation analysis U تجزیه بروش ته نشینی
to beat a retreat U کوس عقب نشینی
rocket propulsion U فشارعقب نشینی موشک
drop back <idiom> U عقب نشینی کردن
give ground <idiom> U عقب نشینی کردن
recoil mechanism U مکانیسم عقب نشینی
recoil mechanism U دستگاه عقب نشینی
pull away U عقب نشینی کردن
colonial U معماری کوچ نشینی
short recoil U عقب نشینی کوتاه
to beat a retreat U عقب نشینی کردن
back pressure U فشار عقب نشینی
scuttle U عقب نشینی روزنه
backblast U شعله عقب نشینی
setbacks U فشار عقب نشینی
scuttling U عقب نشینی روزنه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com