Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
full-back
U
عقب ترین بازی کن
full-backs
U
عقب ترین بازی کن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
fullback
U
جای عقب ترین بازی کن
Other Matches
end
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
nethermost
U
پایین ترین زیر ترین
carry
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
combat resolution
U
تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
court rug
U
فرش تالاری یا درباری
[این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
shinny
U
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
harlequinade
U
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame
U
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
misplay
U
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
gamesmanship
U
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat
U
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
game
U
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
dib
U
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
shinney
U
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
kiss in the ring
U
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
to make a trick
U
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
fire fight
U
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
inning
U
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
charlatanic
U
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
harlepuinade
U
نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game
U
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
Bureaucracy . Red tape .
U
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
backmost
U
پس ترین
hindmost
U
عقب ترین
middlemost
U
میان ترین
arrant
U
بدنام ترین
drier
U
: خشک ترین
downmost
U
پایین ترین
foremost
U
پیش ترین
backmost
U
عقب ترین
nethermost
U
پست ترین
lowest
U
پایین ترین
proto
U
مهم ترین
rightmost
U
راست ترین
first and foremost
<adv.>
U
پیش ترین
most important
<adj.>
U
مهم ترین
bottommost
U
پایین ترین
best
U
عظیم ترین
furthest
U
پیشرفته ترین
lower most
U
پایین ترین
driest
U
خشک ترین
rearmost
U
عقب ترین
least significant
U
کم اهمیت ترین
aftmost
U
عقب ترین
undermost
U
زیر ترین
lattermost
U
پست ترین
undermost
U
پایین ترین
lowermost
U
پایین ترین
westernmost
U
غربی ترین
eldest
U
مسن ترین
meritorious
U
شایسته ترین
leftmost
U
سمت چپ ترین
topmost
U
اعلی ترین
most significant
U
پراهمیت ترین
more like;most like
U
شبیه ترین
midmost
U
میان ترین
lattermost
U
عقب ترین
tick
U
سخت ترین مرحله
ticks
U
سخت ترین مرحله
tenth rate
U
از پایین ترین جنس
tenth rate
U
پایین ترین درجه
bottom price
U
پائین ترین قیمت
top flight
U
اعلی ترین مرتبه
least significant digit
U
کم اهمیت ترین رقم
lsb
U
کم اهمیت ترین بیت
easternmost
U
شرقی ترین نقطه
neap tide
U
پائین ترین جزر و مد
neap
U
خفیف ترین جزر و مد
most significant digit
U
با اهمیت ترین رقم
heartstring
U
عمیق ترین احساسات دل
most significant bit
U
با اهمیت ترین بیت
eastermost
U
شرقی ترین نقطه
royal road
U
اسان ترین راه
next
U
نزدیک ترین پس ازان
most significant bit
U
با ارزش ترین بیت
innermost
U
داخلی ترین دراعماق
aftermost
U
عقب ترین واپسین
ticked
U
سخت ترین مرحله
best
U
شایسته ترین پیشترین
most significant digit
U
با ارزش ترین رقم
least significant bit
U
کم اهمیت ترین بیت
Put your warmest clothes on .
U
گرم ترین لباسهایت را تن کرد
lower high water
U
پایین ترین پیشرفت اب دریا
exosphere
U
خارجی ترین لایه اتمسفر
admirals
U
عالی ترین افسرنیروی دریایی
main battle tank
U
قوی ترین تانک رزمی
admiral
U
عالی ترین افسرنیروی دریایی
curtal step
U
پایین ترین پله پلگان
curtail step
U
پایین ترین پله پلگان
sternmost
U
عقب ترین قسمت کشتی
last
U
پایین ترین درجه یا مقام
lasts
U
پایین ترین درجه یا مقام
troposphere
U
پایین ترین بخش اتمسفر
thermosphere
U
خارجی ترین لایه اتمسفر
combat resolution
U
پایین ترین رده رزمی
lasted
U
پایین ترین درجه یا مقام
primitive data type
U
ساده ترین شکل داده
culminant
U
درمرتفع ترین موضع کامل
upmost
U
عالی ترین بالاترین درجه
This is the easisrt way.
U
این آسان ترین راه است
supremum
U
کوچک ترین کران بالا
[ریاضی]
smallest common multiple
U
کوچک ترین مضرب مشترک
[ریاضی]
lowest common multiple
U
کوچک ترین مضرب مشترک
[ریاضی]
least common multiple
U
کوچک ترین مضرب مشترک
[ریاضی]
heart strings
U
عمیق ترین احساسات دل رشته هایاریسمانهای دل
last but not least
<idiom>
U
آخرین موقعیت وپر اهمیت ترین
skirting armor
U
ضخیم ترین قسمت زره تانک
next of kin
U
نزدیک ترین خویشاوندان منسوب بلافصل
lower low water
U
پایین ترین پست رفت اب دریا
subcutis
U
عمیق ترین قسمت زیر پوست
least common multiple
U
کوچک ترین مضرب مشترک
[ک.م.م]
[ریاضی]
lowest common multiple
[LCM]
U
کوچک ترین مضرب مشترک
[ک.م.م]
[ریاضی]
least developed countries
U
پائین ترین کشورهای در حال توسعه
master pick
U
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
master tooth
U
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
least upper bound
[lub, LUB]
U
کوچک ترین کران بالا
[ریاضی]
bottoms
U
با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
bellies
U
کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
bottom
U
با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
belly
U
کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
msd
U
با اهمیت ترین رقم Digit Significant ost
water collecting sump
U
پایین ترین نقطه در یک سیستم که در ان اب جمع میشود
msb
U
با اهمیت ترین بیت Bit Significant ost
rock-bottom
U
کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
knight bachelor
U
پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
greatest common divisor
[gcd]
U
بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک
[ریاضی]
aftermost
U
نزدیکترین دگل عقب کشتی پست ترین
greatest common factor
[GCF]
U
بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک
[ریاضی]
highest common factor
[HCF]
U
بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک
[ریاضی]
white wool
U
[مرغوب ترین نوع پشم از لحاظ رنگ]
greatest common divisor
U
بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک
[ریاضی]
best-sellers
U
پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
rock bottom
U
کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
endodermis
U
داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
best-seller
U
پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
This is the oldest Persian script in existence.
U
این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
best seller
U
پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
intima
U
درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
Milco
U
میلکو
[مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای]
The box office star of 1980.
U
پول ساز ترین هنر پیشه سال 1980
dynamic
U
ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
physical
U
پایین ترین لایه استاندارد شبکه ISO/OSI
dynamically
U
ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
ahmad
U
اسم حضرت رسول اکرم -ستوده تر- برگزیده ترین
batting order
U
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
master
U
مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
mastered
U
مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
geodetic
U
کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه در روی سطح
masters
U
مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
geodesic
U
کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه درروی سطح
bilge
U
پایین ترین قسمت ساختمان هواپیما که اب کثافات و دیگرضایعات در ان جمع میشود
garboard
U
پایین ترین حاشیه چوبی یااهنی که روی حمال کشتی قرارمیدهند
high fidelity
U
ایجاد صدا با عالی ترین درجه وشباهت زیاد به اصل ومبداء ان
geodetical
U
کوتاه ترین خطی که دونقطه رادر روی سطحی بهم میپوند د
geodeticline
U
کوتاه ترین خطی که دونقطه رادر روی سطحی بهم میپوند د
weakest maintained
U
ضعیف ترین مخلوط سوخت که تحت شرایط معین میتواندتوان را بیشینه نگهدارد
hyperfocal distance
U
نزدیک ترین فاصلهای که ازانجا میتوان عکس برداری واضح وروشن نمود
optimum
U
سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و بازیابی را به داده ذخیره شده دارد
circular carpet
U
قالی مدور یا دایره ای شکل که قدیمی ترین آن مربوط به قرن شانزدهم میلادی می باشد
silicon valley
U
محلی در دره سانتاکلارای کالیفرنیا باگسترده ترین تمرکز تجارت وکار تکنولوژی عالی در جهان
minimum
U
سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و زمان بازیابی را برای داده ذخیره شده دارد
round robin (tournament or contest)
<idiom>
U
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
Pentium Pro
U
قوی ترین پردازنده موجود سافت Intel. که جایگزین Pentium میشود برای PCهای با کارایی بالا
billiard point
U
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
The darkest hour is that before the down.
<proverb>
U
تاریک ترین لیظه هنگامی است که چیزی به فجر نمانده است .
garters
U
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
proletary
U
عضو پست ترین گروه مردم مزدور پست
garter
U
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
zero
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
contralto
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
zeroes
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
madder
U
گیاه روناس
[از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
distance vector protocols
U
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
hierarchies
U
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchy
U
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
set the score
U
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the game
U
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
zara design
U
نقش محرمات
[قدیمی ترین نقش شناخته شده فرش بصورت ساده و نوارهای موازی در طول فرش بافته می شود.]
Fustat rug
U
فرش فسطاط
[فرش فسطاط پس از آزمایش کربن قدیمی ترین فرش دنیا بعد از پازیریک شناخته شده و به قرن هفدهم میلادی نسبت داده می شود.]
salor
U
سالور
[از قدیمی ترین ایل های ترکمن که به قرن چهارم هجری شمسی باز می گردند. عده ای هم در افغانستان زندگی می کنند. نگاره خاص فرش های آنها گل های هشت ضلعی است.]
economic order quantity
U
کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
basic
U
بازی
clearance
U
بازی
patulousness
U
بازی
fun
U
بازی
grey hound
U
سگ بازی
partie
U
بازی
slackness
U
بازی
playing
U
بازی
action
U
بازی
home
U
بازی
watermanship
U
اب بازی
dibasic
U
دو بازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com