English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ultranationalism U عقاید ناسیونالیزم خیلی افراطی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nationalism U ملیت ناسیونالیزم
she has a well poised head U وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
paint oneself into a corner <idiom> U گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
i am very keen on going there U من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
go great guns <idiom> U موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
microfilm U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
sottovoce U صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
extremists U افراطی
out and outer U افراطی
extreme U افراطی
extremist U افراطی
extravagant U افراطی
far out U افراطی
extreme <adj.> U افراطی
drastic <adj.> U افراطی
radical <adj.> U افراطی
intemperate U افراطی
extrimist U افراطی
rigorous <adj.> U افراطی
very low frequency U فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
highflier U ادم افراطی
highflyer U ادم افراطی
sansculotte U انقلابی افراطی
ultra individualism U فردگرایی افراطی
schwarmerei U احساسات افراطی
hardliner U آدم افراطی
radical behaviorism U رفتارگرایی افراطی
hardliners U آدم افراطی
ultra U ماورای افراطی
overgeneralization U تعمیم افراطی
overreaction U واکنش افراطی
go to extreme U افراطی شدن
ultranationalism U ملت پرستی افراطی
young turk U افسر جوان افراطی
spread eagle U میهن پرستی افراطی
go overboard <idiom> U افراطی عمل کردن
radical U افراطی افراط گرا ریشهای
extremism U افراط کاری عقیده افراطی
sansculottism U پیروی از اصول انقلاب افراطی
chauvinism U میهن پرستی افراطی شوونیسم
radical U اصل سیاست مدار افراطی
radicals U افراطی افراط گرا ریشهای
radicals U اصل سیاست مدار افراطی
mendelism U عقاید مندل
multiplicity of creeds U تعد د عقاید
nihilism U عقاید نهیلیستی
inquisitors U مفتش عقاید
dogma U اصول عقاید
inquisitor U مفتش عقاید
feet on the ground <idiom> U عقاید عاقلانه
censorship U سانسور عقاید
dogmas U اصول عقاید
religious tenets U عقاید مذهبی
rattling U خیلی تند خیلی خوب
ponderous U خیلی سنگین خیلی کودن
radicalism U گرایش به سیاست افراطی تندروی و افراط
lunatic fringe U افراد افراطی وتندرو گروههای حزبی
[extreme] right-wing scene U صحنه جناح راست [افراطی] [سیاست]
far-right extremist scene U صحنه جناح راست [افراطی] [سیاست]
radicalism U اجتماعی موجود سا سیستم فکری افراطی
lutheranism U عقاید لوتر وکلیسای او
leninism U عقاید اشتراکی لنین
medievalism U عقاید قرون وسطایی
orientalism U عقاید یا سیاست شرقی
small-minded opinions U عقاید کوته نظر
paradoxical U مخالف عقاید عمومی
soundboard U عامل انتشار عقاید
rationale U توضیح اصول عقاید
symbolic U مط العه دلایل و عقاید
fascism U اصول عقاید فاشیست
sounding board U عامل انتشار عقاید
neologize U دارای عقاید نوین
sounding boards U عامل انتشار عقاید
symbolically U مط العه دلایل و عقاید
sound off <idiom> U عقاید را بیان کردن
mc carthyism U سیاست دست راستی افراطی و مخالفت بالیبرالیزم
doctrinal U عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
orthodox U مطابق عقاید کلیسای مسیح
Machiavellian U وابسته به عقاید سیاسی "ماکیاولی "
junkerism U عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
syncretic U تلفیق کننده عقاید مختلف
syncretism U اعتقاد به توحید عقاید همتایی
junkerdom U عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
self expression U ابراز وتصریح عقاید وخصوصیات خود
russify U دارای عقاید وتمایلات روسی کردن
to turn round U برگشتن عقاید دیگری پیدا کردن
swelled head U دارای عقاید بزرگ خود فروش
public opinion polling U استخراج عقاید و اراء عمومی رفراندوم
His political beliefs are old hat now . U عقاید سیاسی اش دیگه کهنه شده
presbyterianism U پیروی از عقاید کلیسای مشایخی پروتستان
inquisitions U تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
inquisition U تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
chauvinism U افراط کورکورانه در میهن پرستی ناسیونالیسم در حد افراطی و غیر منطقی
ideogram U تجسم و نمایش عقاید و افکارو اجسام با تصویر
interfaith U شامل اشخاصی دارای عقاید وادیان مختلف
shavian U پیرو عقاید اجتماعی وسیاسی وادبی برناردشاو
brainwashing U تلقین عقاید و افکارسیاسی ومذهبی واجتماعی درشخص
heterodox U دارای مذهب وعقایدی مخالف عقاید عمومی
romanism U اصول عقاید کلیسای کاتولیک معتقدات کاتولیکی
stalinize U کسی را پیرو عقاید ونظرات استالین کردن
naturism U عریان گری [پیروی از عقاید جماعت برهنگان]
fundamentalism U اعتقاد به عقاید نیاکانی مسیحیت واصول دین پروتستان
modernism U نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
brainwashes U تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
brainwashed U تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
brainwash U تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
Hungarian Activism U [جنبشی مربوط به عقاید سازندگی گرایی، کوبیستم و غیره]
shamanism U پیروی از عقاید جادوگران وکاهنان دوران اولیه تمدن بشر
censeur U ممانعت قدرت حاکمه یک کشور ازنشر عقاید مخالفین به هرشکلی که باشد
emergency U خیلی خیلی فوری
emergencies U خیلی خیلی فوری
jim dandy U ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
ideology U بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
ideologies U بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
conspicuious consumption U مصرف افراطی مصرفی که هدفش خودنمائی به دیگران است این اصطلاح اولین بار بوسیله تورستین وبلن اقتصاددان امریکائی
owenism U اصول عقاید رابرت اون کارخانه دار انگلیس در قرن 91 که شاید بتوان منشاء سوسیالیزم نوینش دانست
economic determinism U یکی ازاصول عقاید مارکس که به موجب ان جمیع تحولات اجتماعی وسیاسی ناشی ازجبر اقتصادی تلقی می گردد
leninism U اصول عقاید لنین مارکسیسم با تفسیر واستنباطی که لنین از ان به منظور انطباق با ایدئولوژی مذکور با وضع روسیه کرده است
bakuninism U اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
fascism U نام حزبی است که موسولینی در فاصله دو جنگ عالمگیر در ایتالیا تاسیس کردو اصول عقاید و فلسفه ان رااز سیستمهای سیاسی مختلف اخذ و بر حسب احتیاج تحریف و تفسیر نمود
ideological war U جنگ عقیدتی جنگ عقاید
overcapitalization U سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
abysmal <adj.> U خیلی بد
dumpiness U خیلی
villainous U خیلی بد
copious U خیلی
dammit U خیلی
damn U خیلی
ten U خیلی
very little U خیلی کم
many U خیلی
highly U خیلی
not a few U خیلی ها
far and away U خیلی
in large quantities U خیلی خیلی
for long U خیلی
routh U خیلی
very U خیلی
to a large extent U خیلی
much was said U خیلی حرفهازده شد
in seventh heaven <idiom> U خیلی خوشحال
mad as a hornet <idiom> U خیلی عصبانی
iam in bad U خیلی محتاجم
She is very pretentious. U خیلی ادعادارد
oftentimes U خیلی اوقات
in cold blood <idiom> U خیلی خونسرد
of vital importance U خیلی ضروری
much worse U خیلی بدتر
stentorian U خیلی بلند
Many thanks! U خیلی ممنون!
many persons U خیلی اشخاص
Nothing more, thanks. خیلی متشکرم.
number one U خیلی خوب
not so hot <idiom> U نه خیلی خوب
too tough U خیلی سفت
thank you very much U خیلی متشکرم
level best U خیلی عالی
level best U خیلی خوب
lily white U خیلی سفید
lower most U خیلی پست تر
in no time U خیلی زود
immensurable U خیلی قدیم
it is very easily done U خیلی به اسانی
many people U خیلی از مردم
many people U خیلی اشخاص
to pieces <idiom> U خیلی زیاده
to spread like wildfire U خیلی زودمنتشرشدن
rotundily U چاقی خیلی
toploftiness U خیلی متکبر
ritzy U خیلی شیک
I had an awful time . U به من خیلی بد گذشت
He is a loose card . U خیلی ول است
sappy U خیلی احساساتی
wicked <adj.> U خیلی خوب
superrabundant U خیلی زیاد
subminiature U خیلی کوچک
great <adj.> U خیلی خوب
span new U خیلی تازه
awesome <adj.> U خیلی خوب
cool <adj.> U خیلی خوب
skinless U خیلی حساس
sick [British E] <adj.> U خیلی خوب
swith U خیلی عظیم
senseful U خیلی حساس
really sick U خیلی محشر
(as) old as the hills <idiom> U خیلی قدیمی
bone dry U خیلی خشک
skin and bones <idiom> U خیلی لاغر
pixilated U خیلی حساس
(a) snap <idiom> U خیلی ساده
pianissmo U خیلی نرم
overstrung U خیلی حساس
tickled pink <idiom> U خیلی شادوخوشحال
very light U خیلی سبک
hit bottom <idiom> U خیلی پست
precisian U خیلی دقیق
hand and glove U خیلی صمیمی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com