English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 140 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
greek catholic U عضو کلیسای شرقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
archimandrite U رئیس دیر در کلیسای شرقی
greek church U کلیسای شرقی
laura U صومعه کلیسای شرقی
cross-in-square U [کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
Other Matches
Oriental rug U فرش شرقی [از آنجا که امروزه فرش های شرقی در همه جا بافته می شوند، این لفظ به فرش دست باف که الهام گرفته از طرح های شرقی است اطلاق می شود.]
feria U کلیسای کاتولیک و کلیسای انگلیس روزهای عادی هفته
lady-chapel U [کلیسای کوچک در کلیسای اصلی برای تکریم]
reunionism U دلبستگی به پیوند کلیسای کاتولیک با کلیسای انگلیس
rhaeto romanic U زبان لاتین سوئیس شرقی وایتالیای شمال شرقی
warsaw treaty U پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
cathedral U کلیسای جامع
kirk U کلیسای اسکاتلند
greek church U کلیسای خاور
cross-doomed U کلیسای گنبددار
cross-church U کلیسای صلیبی
Coptic Church U کلیسای قبطی
chapel U کلیسای کوچک
chapels U کلیسای کوچک
the orthodox church U کلیسای ارتودوکس
popery U کلیسای کاتولیک رم
the orthodox church U کلیسای خاور
romanist U عضو کلیسای رم
st peter's U کلیسای سن پیر
Church of England U کلیسای انگلستان
cathedrals U کلیسای جامع
minster U کلیسای بزرگ
eastward U شرقی
oriental U شرقی
eastern U شرقی
levantine U شرقی
levanter U شرقی
C. of E U مخفف کلیسای انگلیس
orthodoxly U بشیوه کلیسای خاور
episcopalianism U پیروی از کلیسای اسقفی
established church U کلیسای قانونی و شرعی
Collegiate church U کلیسای وقف ایتام
power of the keys U اختیارات کلیسای پاپ
greed orthodox U کلیسای ارتدکس یونانی
canon low U قانون کلیسای کاتولیک
nonconformist U مخالف کلیسای رسمی
nonconformists U مخالف کلیسای رسمی
Catholics U عضو کلیسای کاتولیک
Catholic U عضو کلیسای کاتولیک
episcopalian U پیرو کلیسای اسقفی
episcopalians U پیرو کلیسای اسقفی
mongolian draw U کشیدن شرقی
southeast U جنوب شرقی
south eastern U جنوب شرقی
northeastern U شمال شرقی
northeastward U شمال شرقی
turkish closet U مستراح شرقی
orientalizing style U سبک شرقی
orientally U بسبک شرقی ها
north easterly U شمال شرقی
turkey bath U حمام شرقی
south-eastern U جنوب شرقی
to lie east and west U شرقی غربی
north-easterly U شمال شرقی
bagnio U زندان شرقی
eastern hemisphere U نیمکره شرقی
episcopal U مربوط به کلیسای اسقفی درمسیحیت
parochial school U مدرسه وابسته به کلیسای بخش
presbyterian U وابسته به کلیسای مشایخی پروتستان
Roman Catholic U وابسته به کلیسای کاتولیک روم
Roman Catholics U وابسته به کلیسای کاتولیک روم
anglicanism U اصول و انتقادات کلیسای انگلیس
gregorian U وابسته به کلیسای گریگوریان ارمنستان
dominie U عنوان کشیشان کلیسای هلند
nestorian U کلیسای نسطوری قدیم ایران
Coptic Church U کلیسای بومی مصر و اتیوپی
orthodox U مطابق عقاید کلیسای مسیح
Cluny U [کلیسای کلونی به سبک رنسانس]
dinghy U قایق هند شرقی
dinghies U قایق هند شرقی
southeaster U توفان جنوب شرقی
Hindoo U سبک شرقی [معماری]
eastermost U اقصی نقطهء شرقی
the old world U نیم کره شرقی
southeastward U بطرف جنوب شرقی
east end U قسمت شرقی لندن
southeaster U باد جنوب شرقی
easternmost U شرقی ترین نقطه
northeaster U نسیم شمال شرقی
tussah U کرم ابریشم شرقی
tussore U کرم ابریشم شرقی
eastermost U شرقی ترین نقطه
northeastern U مربوط به شمال شرقی
tusseh U کرم ابریشم شرقی
northeastward U بطرف شمال شرقی
byzantine U وابسته بروم شرقی
orientalism U عقاید یا سیاست شرقی
easternmost U اقصی نقطهء شرقی
lutheran U وابسته به مارتین لوتر کلیسای لوتران
abbey U کلیسا نام کلیسای وست مینستر
lector U قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
abbeys U کلیسا نام کلیسای وست مینستر
jacobite U عضو کلیسای قدم سوریه و عراق
presbyterianism U پیروی از عقاید کلیسای مشایخی پروتستان
lateran U نام کلیسای جامع رم نامیده میشود
OCM U شرکت او سی ام تولیدکننده فرش شرقی
southeasterner U ساکن نواحی جنوب شرقی
euroclidon U بادطوفانی شمال شرقی درمدیترانه
breezing U بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
breezes U بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
breezed U بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
soputheasternmost U در دورترین نقطه جنوب شرقی
breeze U بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
gregorian chant U سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
romanism U اصول عقاید کلیسای کاتولیک معتقدات کاتولیکی
ORIA U اتحادیه واردکنندگان فرش های شرقی
neo platonism U فلسفه افلاطونی امیخته با تصوف شرقی
The Catholic Church springs [comes] to mind as an obvious example. U کلیسای کاتولیک به عنوان یک نمونه بارز به ذهن می آید.
mantelletta U شنل بلند تا سر زانو مخصوص کاردینال کلیسای کاتولیک
the r. U مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
ASEAN U مخفف همبستگی ملل جنوب شرقی آسیا
fox grape U انگور ترش نواحی شمال شرقی امریکا
seato forces U نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
Eastern design U طرح های شرقی [مربوط به شرق آسیا ]
Monaco U ناحیه " موناکو" واقع در جنوب شرقی فرانسه
lascar U نظامی وملوان هند شرقی توپچی هندشرقی
nonagium U عشر ماترک متوفی که به کشیش کلیسای محل می رسیده است
biretta U یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
parish clerk U کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
eastern european mutual assisstance trea U پیمان کمک متقابل اروپای شرقی treaty warsaw
razorback U خوک نیمه وحشی دورگه جنوب شرقی اتازونی
joshua tree U درخت خنجری یا ابره ادم جنوب شرقی امریکا
golden horde U سپاهیان مغول که در قرن سیزدهم اروپای شرقی رامورد تاخت و تاز قرار دادند
Ivy League U نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
Persian rug U [فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
episcopacy U مقام اسقفی پیروی از کلیسای اسقفی
orientalize U خاوری شدن شرقی ماب شدن
south-east U جنوب شرقی سوی جنوب شرق
north by cast U میان شمال و شمال شرقی
north-east U شمال شرقی در شمال شرق
northeast U شمال شرقی شمال شرق
north east U شمال شرق شمال شرقی
south east U جنوب خاوری جنوب شرقی
colombo plan U طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
to lie east and west U واقع شدن شرقی وغربی واقع شدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com