English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
cover point U عضو دفاع نزدیک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
samisch variation U واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
schleman defence U دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
russian defence U دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
find touch U بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
inside U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
insides U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
close U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closer U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closes U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closest U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
point bland U بسیار نزدیک در مسافت نزدیک
inshore U نزدیک کرانه نزدیک ساحل
one on one U دفاع یارگری دفاع تک به تک
defense U دفاع وزارت دفاع
approached U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approaches U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
self defense U دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
mid wicket U توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
approach lane U مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
best gold U تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
answers U دفاع
vindication U دفاع
advocation U دفاع
defending U دفاع
pleading U دفاع
one man block U تک دفاع
defends U دفاع
defenses U دفاع
defence U دفاع
munition U دفاع
advocacy U دفاع
defended U دفاع
defend U دفاع
czech defence U دفاع چک
defense U دفاع
tae U دفاع با پا
parry U دفاع
parrying U دفاع
blocked U دفاع
answer U دفاع
block U دفاع
answered U دفاع
answering U دفاع
blocks U دفاع
parries U دفاع
uncovered U بی دفاع
fencing U دفاع
apologias U دفاع
parried U دفاع
apologia U دفاع
catenaccio U دفاع بتونی
defensible U دفاع کردنی
fend U دفاع کردن
fencible U قابل دفاع
buckler U دفاع کردن
fullback U دفاع پوششی
benoni defence U دفاع بنونی
defensible U دفاع پذیر
backfield U دفاع نفوذی
defensible U قابل دفاع
ball hawking U دفاع خوب
classical variation U دفاع ارتدوکس
defense in place U دفاع در محل
defensive board U دفاع سبد
deliberate defense U دفاع بافرصت
defense in depth U دفاع در عمق
department of defense U وزارت دفاع
deraign U دفاع کردن
dory defence U دفاع دوری
d. armour U اسلحه دفاع
double guard U دفاع با دو دست
dutch attack U دفاع برد
composite defense U دفاع مرکب
ego defence U دفاع خود
extended defense U دفاع گسترده
closed variation U دفاع تاراش
damiano's defence U دفاع دامیانو
asserted U دفاع کردن از
open U بی دفاع واریز نش
open U خط بازبی دفاع
pleaded U دفاع کردن
pleads U دفاع کردن
dog U دفاع بسته
dogging U دفاع بسته
dogs U دفاع بسته
assert U دفاع کردن از
defendant U دفاع کننده
opened U خط بازبی دفاع
opened U بی دفاع واریز نش
asserting U دفاع کردن از
asserts U دفاع کردن از
advocating U دفاع کردن
advocates U دفاع کردن
advocated U دفاع کردن
advocate U دفاع کردن
plead U دفاع کردن
opens U بی دفاع واریز نش
opens U خط بازبی دفاع
stand U دفاع مداوم
coverage U دفاع پوششی
defend U دفاع کردن از
daylight U نفوذ در دفاع
penetrates U نفوذ در دفاع
penetrated U نفوذ در دفاع
penetrate U نفوذ در دفاع
achi komi U دفاع فشاری
active defense U دفاع عامل
age ake U دفاع بالارونده
alekhine's defence U دفاع الخین
defend U دفاع کردن
defended U دفاع کردن از
defendants U دفاع کننده
indefensible U غیرقابل دفاع
defensive U منطقه دفاع
untenable U غیرقابل دفاع
defends U دفاع کردن
defends U دفاع کردن از
defending U دفاع کردن
defending U دفاع کردن از
defended U دفاع کردن
anti menchanized defense U دفاع ضدمکانیزه
self-defence U دفاع از خود
scandinavian defence U دفاع اسکاندیناویایی
secretary of defence U وزیر دفاع
secretary of state for defence U وزیر دفاع
secretary of defense U وزیر دفاع
self defence U دفاع مشروع
self protection U دفاع از نفس
semi circular parry U دفاع نیمدایره
sham plea U دفاع پوچ
simple parry U دفاع ساده
soto uke U دفاع از خارج
special plea U دفاع خاص
say a good word for U دفاع کردن
opening U شکافتن دفاع
polish defence U دفاع لهستانی
position defense U دفاع موضعی
position defense U دفاع یا پدافندثابت
propugn U دفاع کردن از
replication U رونوشت دفاع
zones U دفاع منطقهای
zone U دفاع منطقهای
right of self defence U حق دفاع مشروع
right of self preservation U حق دفاع از خود
robatsch defence U دفاع روباتش
russian defence U دفاع روسی
openings U شکافتن دفاع
summetrical defence U دفاع متقارن
tenability U دفاع پذیری
three man block U دفاع سه نفره
the right of self-defence U حق دفاع از خود
answers U دفاع کردن
answering U دفاع کردن
answered U دفاع کردن
answer U دفاع کردن
to make a d. U دفاع کردن
to stick up for U دفاع کردن از
two knights' defence U دفاع دو اسب
two man block U دفاع دونفره
uchi uke U دفاع از داخل
vindicative U دفاع کننده
ward off U دفاع کردن
war department U وزارت دفاع
yogoslav defence U دفاع یوگوسلاو
yogoslav defence U دفاع پیرک
zone defence U دفاع منطقهای
to defend [from] U دفاع کردن [از]
makki U دفاع کردن
internal defense U دفاع داخلی
janisch defence U دفاع یانیش
national defense U دفاع ملی
national defence U دفاع ملی
janisch defence U دفاع شلیمان
nagashi uke U دفاع پرسی
juji uke U دفاع ضربدری
morote uke U دفاع با دست
kake uke U دفاع قلابی
morote uke U دفاع دوتایی
kwon U دفاع با دست
mikazuki uke ushiro geri U دفاع هلالی
meran defence U دفاع مران
legitimate defence U دفاع مشروع
offensive block U دفاع تهاجمی
indefensibility U دفاع ناپذیری
pillsbury defence U دفاع پیلزبری
implead U دفاع کردن
sham plea U دفاع ناموجه
pierce the block U شکافتن دفاع
hasty defense U دفاع تعجیلی
philidor's defence U دفاع فیلیدور
perceptual defense U دفاع ادراکی
plea of accused U دفاع متهم
in self defence U برای دفاع
parry of debate U دفاع درمنافره
pirc defence U دفاع پیرک
geitja makki U دفاع دوبله بحالت
speak out <idiom> U دفاع کردن از چیزی
hold one's own (in an argument) <idiom> U دفاع از موقعیت خود
kake uke U دفاع قلاب وار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com