English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 187 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
jitters U عصبانیت فوق العاده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
field allowance U فوق العاده ماموریت رزمی فوق العاده جنگی
heat U عصبانیت
heats U عصبانیت
ire U عصبانیت
boiling point U عصبانیت
boiling points U عصبانیت
snit U عصبانیت
heebie jeebies U عصبانیت
infuriation U عصبانیت
willies U عصبانیت
huff U عصبانیت
thraw U درد عصبانیت
to soften one's anger U فرونشاندن عصبانیت
on the warpath <idiom> U عصبانیت زیاد
tell (someone) off <idiom> U با عصبانیت صحبت کردن
cut off one's nose to spite one's face <idiom> U به حدنهایت رسیدن عصبانیت
for crying out loud <idiom> U نشان دادن عصبانیت
take it out on <idiom> U بی محلی به خاطر عصبانیت
jitter U با عصبانیت سخن گفتن
jitter U با عصبانیت رفتار کردن
ill at ease <idiom> U احساس عصبانیت وناراحتی
hangry <adj.> U گشنگی که دچار عصبانیت میشود
stir up a hornet's nest <idiom> U باعث عصبانیت مردم شدن
chafing U اوقات تلخی کردن به عصبانیت
chafes U اوقات تلخی کردن به عصبانیت
chafe U اوقات تلخی کردن به عصبانیت
turn over in one's grave <idiom> U از عصبانیت سکته میکنددق میکند
nettle U ایجاد بی صبری و عصبانیت کردن برانگیختن
nettles U ایجاد بی صبری و عصبانیت کردن برانگیختن
to snap at someone U یکدفعه سر کسی [با عصبانیت] داد زدن
to make ones blood run cold U کسی را از عصبانیت در اوردن یا کسی را کشتن
marvellous [British] <adj.> U خارق العاده
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.> U خارق العاده
extraordinary U فوق العاده
astounding <adj.> U خارق العاده
astonishing <adj.> U خارق العاده
amazing <adj.> U خارق العاده
admirable <adj.> U خارق العاده
extra special U فوق العاده
metaphsical U خارق العاده
nonpar <adj.> U خارق العاده
nonpar <adj.> U فوق العاده
ripsnorting U فوق العاده
out of the ordinary U فوق العاده
rewardable U فوق العاده
transnormal U فوق العاده
fantastic U خارق العاده
strenuous U فوق العاده
weird U خارق العاده
weirder U خارق العاده
weirdest U خارق العاده
wondrous <adj.> U فوق العاده
wonderful <adj.> U فوق العاده
stupendous <adj.> U فوق العاده
startling <adj.> U فوق العاده
singular U فوق العاده
allowances U فوق العاده
inestimable U فوق العاده
allowance U فوق العاده
singular U خارق العاده
marvelous [American] <adj.> U خارق العاده
phenomenal U فوق العاده
phenomenal U خارق العاده
phenomenally U فوق العاده
phenomenally U خارق العاده
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.> U فوق العاده
astounding <adj.> U فوق العاده
astonishing <adj.> U فوق العاده
amazing <adj.> U فوق العاده
admirable <adj.> U فوق العاده
wondrous <adj.> U خارق العاده
wonderful <adj.> U خارق العاده
stupendous <adj.> U خارق العاده
startling <adj.> U خارق العاده
prodigious <adj.> U خارق العاده
fantastical U خارق العاده
precious U فوق العاده
supernatural U فوق العاده
remarkably U فوق العاده
rewards U فوق العاده
prodigious <adj.> U فوق العاده
marvelous [American] <adj.> U فوق العاده
marvellous [British] <adj.> U فوق العاده
rewarded U فوق العاده
reward U فوق العاده
terrific U فوق العاده
an outstanding time U مدت فوق العاده
emolument U حق الزحمه فوق العاده
a terrific time U مدت فوق العاده
special session U نشست فوق العاده
extraordinary meeting U نشست فوق العاده
invaluable U فوق العاده گرانبها
combat pay U فوق العاده رزمی
emergency loading U بارگذاری فوق العاده
emergency ration U جیره فوق العاده
envoy extraordiinary U فرستاده فوق العاده
envoy extraordiinary U نماینده فوق العاده
extra charge U هزینه فوق العاده
extreme values U ارزشهای فوق العاده
extremely high U فوق العاده زیاد
fitting allowance U فوق العاده مناسب
flight pay U فوق العاده پرواز
monstrous cruelly U بیرحمی فوق العاده
overactive U فوق العاده فعال
overhelming U زیاد فوق العاده
overrider U حق دلالی فوق العاده
combat pay U فوق العاده جنگی
aviation pay U فوق العاده پرواز
emergencies U فوق العاده اضطراری
emergency U فوق العاده اضطراری
ice cold U فوق العاده سرد
ice-cold U فوق العاده سرد
breakneck U فوق العاده خطرناک
freezing U فوق العاده سرد
enormously U فوق العاده زیاد
extra U فوق العاده اضافی
extra- U فوق العاده اضافی
extras U فوق العاده اضافی
extraordinarily U بطور فوق العاده
unusually U بطور فوق العاده
wonderfully U عجیبانه فوق العاده
rarely U بطور فوق العاده
ambasador extraordinary U سفیر فوق العاده
rarely beautiful U استثنائی یافوق العاده
supernaturally U بطور خارق العاده
supersensitive U فوق العاده حساس
supersubtlety U فرافت فوق العاده
thaumaturgy U کار خارق العاده
supersubtle U فوق العاده فریف
wonderfully well U فوق العاده خوب
thaumaturgic U خارق العاده سحر
whizzbang U ممتاز خارق العاده
special session U جلسه فوق العاده
whizbang U ممتاز خارق العاده
emoluments U حق الزحمه فوق العاده
ripsnorter U چیز فوق العاده
ultrahigh frequency U فرکانس فوق العاده زیاد
extraordinary general meeting U مجمع عمومی فوق العاده
costs an arm and a leg <idiom> U [فوق العاده پرخرج یا گران]
allowance U فوق العاده و هزینهء سفر
allowances U فوق العاده و هزینهء سفر
undercool U فوق العاده سرد کردن
unco U غیر عادی خارق العاده
thaumaturgic U مربوط به معجزه یا کارخارق العاده
She eats extraordinary quantities. U او [زن] مقدار فوق العاده ای را می خورد.
forcemajeure U حادثه فوق العاده یا غیرمترقبه
it is unusually large U فوق العاده بزرگ است
he is no grat shakes U انقدرهاخوب یافوق العاده نیست
emergencies U امر فوق العاده و غیره منتظره
emergence U امر فوق العاده و غیره منتظره
wonder worker U ادم خارق العاده و صاحب کرامت
monstrously U بطور شگفت انگیز یا خارق العاده
supersensitive U ماسوره یا مین فوق العاده حساس
set the world on fire <idiom> کاری فوق العاده انجام دادن
emergency U امر فوق العاده و غیره منتظره
hyperirritability U حساسیت واستعداد تحریک فوق العاده
green thumb U استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
hyperphysical U خارق العاده مافوق قوه بدنی ومادی
base pay U حقوق ثابت بدون مزایا وفوق العاده
hypersensitive U دارای حساسیت فوق العاده خیلی حساس
worthy of remark U قابل ملاحظه برجسته مشهور فوق العاده استثنائی
tearjerker U نمایش یاداستان فوق العاده هیجان انگیز واحساساتی
daimon U خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
daemon U خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
superfluid U جسم یامایع دارای قدرت هدایت فوق العاده
tear jerking U نمایش یاداستان فوق العاده هیجان انگیز واحساساتی
bat money U فوق العاده افسران بابت حمل ونقل بنه سفر
Ditterling U [تزئینات خارق العاده شمال اروپا به سبک گروتسکو بی تناسب]
bat allowance U فوق العاده افسران بابت حمل ونقل بنه سفر
middleman U دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
supertropical bleach U نوعی ماده ضدعفونی فوق العاده قوی مخصوص مناطق حاره
thaumaturge U کسیکه که کارهای خارق العاده ومعجزه نما میکند خرق عادت کن
k ration U بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده
middlemen U دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
drastic times call for drastic measures <idiom> U [زمانی که شما فوق العاده بی امید هستید و میخواهید یک تصمیم موثر بگیرید]
hyper- U پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
hyper U پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
overtime U وقت اضافی اضافه کار اضافه کاری ساعت فوق العاده
demon U خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو.دیو
demons U خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو.دیو
allowance U جیره دادن فوق العاده دادن
emergency loading U بارگزاری فوق العاده بارگزاری اضطراری
travel allowance U فوق العاده سفر هزینه سفر
allowances U جیره دادن فوق العاده دادن
compensatory time U ساعاتی از کار رسمی که به عنوان جبران کار فوق العاده از کار کارگر حذف و به اومرخصی داده میشود
supereminent U برجسته فوق العاده برجسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com