English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
marionette U عروسک خیمه شب بازی نوعی مرغابی
marionettes U عروسک خیمه شب بازی نوعی مرغابی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
jumping jack U عروسک خیمه شب بازی
puppets U عروسک خیمه شب بازی
puppet U عروسک خیمه شب بازی
fantoccini U عروسک خیمه شب بازی
scaramouch U عروسک دلقک نمای خیمه شب بازی
scaramouche U عروسک دلقک نمای خیمه شب بازی
to pull the wires U سیمهای عروسک خیمه شب بازی رادردست داشتن
goldeneye U نوعی مرغابی
mallards U نوعی مرغابی وحشی
mallard U نوعی مرغابی وحشی
doll play U عروسک بازی
puppetry U عروسک بازی
puppet show U خیمه شب بازی
puppetry U خیمه شب بازی
Punch and Judy shows U نمایش خیمه شب بازی
Punch and Judy show U نمایش خیمه شب بازی
charade U نوعی بازی
loo U نوعی بازی ورق
pushpin U نوعی بازی بچگانه
jack-in-the-boxes U نوعی اتش بازی
loos U نوعی بازی ورق
billiards U نوعی از گوی بازی که
jack-in-the-box U نوعی اتش بازی
whist U نوعی بازی ورق
Wellington U نوعی بازی گنجفه
jack in the box U نوعی اتش بازی
raffle U نوعی بازی قدیمی
draughts U نوعی بازی چکرز
raffles U نوعی بازی قدیمی
slapjack U نوعی بازی ورق
canasta U نوعی بازی رامی
craps U نوعی بازی قمار باطاس
racketball U نوعی بازی شبیه هندبال
speed a way U نوعی بازی شبیه هاکی
speedball U نوعی بازی شبیه فوتبال
keno U نوعی بازی شبیه لوتو
pitch and toss U نوعی بازی شیر یاخط
scrummage U نوعی بازی فوتبال راگبی
scrums U نوعی بازی فوتبال راگبی
yoyo U نوعی اسباب بازی بچگانه
scrum U نوعی بازی فوتبال راگبی
eucher U نوعی بازی ورق امریکایی
badminton U نوعی بازی تنیس باتوپ پردار
quadrilles U نوعی بازی ورق چهار نفری
tetherball U نوعی بازی دو نفره با راکت وتوپ
croquet U نوعی بازی با گوی وحلقه کروکت
gin rummy U نوعی بازی رامی مخصوص دو نفر
faro U نوعی بازی قمار شبیه بانک
quadrille U نوعی بازی ورق چهار نفری
lacrosse U لاکروس که نوعی توپ بازی است
Frisbee U نوعی بازی به نام بومرنگ در فارسی
ombre U نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
omber U نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
checker U نوعی بازی شبیه جنگ نادر
shinny U نوعی بازی هاکی غیررسمی در صحرا و بیابان
bowler U نوعی کلاه لبه دار کسی که باگلوله یاگوی بازی میکند
bowlers U نوعی کلاه لبه دار کسی که باگلوله یاگوی بازی میکند
acrade game U نوعی بازی تصویری کامپیوتری که توسط ماشین هایی با سکه پول کار می کنند
musical chairs U نوعی بازی که بازیکنان در حرکتاند و وقتی موسیقی متوقف شد مینشینند و هر کس بی صندلی باشد باخته است
jigsaw puzzle U نوعی بازی معمایی که بازیکنان باید قطعات متلاشی و مختلف یک شکل یا نقشه رابا هم جفت کرده و شکل مخصوص با ان بسازند
duck U مرغابی
redshank U مرغابی
drake U مرغابی نر
ducks U مرغابی
duckings U مرغابی
ducked U مرغابی
drakes U مرغابی نر
doll U عروسک
toys U عروسک
toy U عروسک
moppet U عروسک
dolly U عروسک
puppet U عروسک
dollies U عروسک
dolls U عروسک
puppets U عروسک
gaggles U دسته مرغابی
teal U مرغابی جره
gaggle U دسته مرغابی
eider U مرغابی شمالی
scoter U مرغابی سیاه
sarcelle U مرغابی جره
ducking U شکار مرغابی
kingduck U مرغابی شمالی
duckling U جوجه مرغابی
rag baby U عروسک کهنهای
dollish U عروسک مانند
rag dolls U عروسک پارچه یی
rag doll U عروسک پارچه یی
alkekengi U عروسک پس پرده
toylike U عروسک وار
baby house U عروسک خانه
horned grebe U مرغابی شانه بسر
smew U مرغابی شمال اروپاواسیا
gimcrack U قشنگ و بی مصرف عروسک
playhouse U اطاق عروسک بچه
playhouses U اطاق عروسک بچه
grebe U اسفرود بی دم مرغابی شابه بسر
ducker U غوطه خور مرغابی گیر
decoy duck U مرغابی ای که مرغان دیگررابدام میاندازد
physalis U عروسک پس پرده و گلهای همجنس ان
golliwog U عروسک سیاه وعجیب و غریب
golliwogs U عروسک سیاه وعجیب و غریب
gollywogs U عروسک سیاه وعجیب و غریب
golliwogg U عروسک سیاه وعجیت و غریب
shinny U بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
crepuscular birds U مرغابی که درسرخی شامگاه بیرون می اید
eiderdowns U پرنرمی که از مرغابی شمالی بدست می اید
eiderdown U پرنرمی که از مرغابی شمالی بدست می اید
albatross U یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
albatrosses U یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
frigate bird U مرغابی دریاهای گرمسیری که بالهای بلندقوی دارد
ventriloquist U کسیکه بجای عروسک یاجانوری تکلم کند
ventriloquistic U کسیکه بجای عروسک یاجانوری تکلم کند
ventriloquists U کسیکه بجای عروسک یاجانوری تکلم کند
tabernacle U خیمه
tents U خیمه
tent U خیمه
canopy U خیمه
canopies U خیمه
bind U خیمه
binds U خیمه
man darin duck U یکجور مرغابی کاکل دار که اصل ان از چین است
pass shooting U شکار مرغابی هنگام گذشتن ازبالای موضع شکارچی
fire bee U نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
encage U خیمه برپاکردن
tenter U خیمه دوز
puppeteers U خیمه شب باز
tentmaker U خیمه دوز
tentage U خیمه زنی
front headlock and leg lever in knee U خیمه زدن
lodges U خیمه زدن
lodged U خیمه زدن
hovels U پناهگاه خیمه
puppeteer U خیمه شب باز
lodge U خیمه زدن
hovel U پناهگاه خیمه
wigwam U خیمه مسکن
wigwams U خیمه مسکن
camp U خیمه سرا
maroczy bind U خیمه ماروکسی
pitches U خیمه زدن
pitch U خیمه زدن
decamps U خیمه بر بستن
decamping U خیمه بر بستن
decamp U خیمه بر بستن
decamped U خیمه بر بستن
pavilion U درکلاه خیمه زدن
encamps U خیمه برپا کردن
underhook U خیمه و رکبی زدن
pavilions U درکلاه خیمه زدن
marquee U خیمه بزرگ سایبان
pitches U خیمه زدن برپاکردن
pitch U خیمه زدن برپاکردن
encamp U خیمه برپا کردن
tent U خیمه زدن توجه
tents U خیمه زدن توجه
teepee U خیمه سرخ پوستان
booth U سایبان خیمه پاسگاه
marquees U خیمه بزرگ سایبان
booths U سایبان خیمه پاسگاه
tenter U مستحفظ خیمه دار
encamping U خیمه برپا کردن
encamped U خیمه برپا کردن
tepee U خیمه مخروطی سرخ پوستان
tepees U خیمه مخروطی سرخ پوستان
harlequinade U بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
bittersweet U نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
front underlock U خیمه کامل و پریدن به پشت حریف
yurt U خیمه کروی قرقیزهای ساکن سیبریه
yurta U خیمه کروی قرقیزهای ساکن سیبریه
frame U مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
gamesmanship U مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat U بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay U بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
game U وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
kiss in the ring U بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
dib U ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
fire fight U ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
shinney U بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
to make a trick U با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
inning U گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
harlepuinade U نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game U بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
charlatanic U امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
asses' ears U نوعی گوشه [نوعی شاخه]
Bureaucracy . Red tape . U کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
batting order U ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
round robin (tournament or contest) <idiom> U بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point U در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
set the score U افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the game U افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
generic U نوعی
fellow feeling U حس هم نوعی
some kind [of] U یک نوعی [از]
typical U نوعی
a kind [of] U نوعی [از]
broccoli U نوعی گل کلم
tip U نوعی اسکی
cowries U نوعی کس گربه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com