English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
beam U عرض ستون نور نورافکن شعاع نور
beams U عرض ستون نور نورافکن شعاع نور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
jacklight U ماهیگیری غیرمجاز در شب بکمک نورافکن نورافکن برای شکار غیر مجاز در شب
actinoid U دارای شعاع مانند شعاع
point of no return U نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
downstream radius of crest U شعاع انحنای ستیغ در پایاب شعاع انحنای ستیغ در پایین دست
moving pivot U نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
pilaster U هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
Composite Order U [شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
pilaster U شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
herma U ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
eustyle U [دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
baluster U ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
blocked U [ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
there is many a slip between the cup and the lip <proverb> U از این ستون به آن ستون فرج است
rudder post U ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
columna rostrata U [ستون های توسکانی با پایه ستون]
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
projectors U نورافکن
projector U نورافکن
search light U نورافکن
spotlight U نورافکن
distance light U نورافکن
floodlights U نورافکن
spotlights U نورافکن
spotlighting U نورافکن
headlamp U نورافکن
spotlighted U نورافکن
headlamps U نورافکن
floodlight U نورافکن
lamp reflector آینه نورافکن
illuminator U نورافکن مذهب
search light illumination U روشنایی با نورافکن
deflector of lamp U نورافکن لامپ
lamp deflector U نورافکن لامپ
arc light projector U نورافکن قوسی
spotlight U چراغ نورافکن
barrier light U نورافکن ساحلی
spotlighting U چراغ نورافکن
spotlighted U چراغ نورافکن
spotlights U چراغ نورافکن
parabolic reflector U نورافکن اتومبیل
motorcycle headlamp U نورافکن موتورسیکلت
cells U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
floodlit U با نور نورافکن نورانیشده
jacklight U نورافکن مخصوص ماهیگیری
shining U مسابقه بکمک نورافکن
omnibus headlamp U نورافکن مینی بوس
sighting bar U ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
band of shaft U [چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
from pillar to post U از این ستون بان ستون
tabulated U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
angle-leaf U [یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
tabulates U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulate U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
occulter U صفحه پوشاننده بیم نورافکن
lightening bug ship U هلی کوپتر نورافکن دار
search light illumination U روشن کردن منطقه با نورافکن
landing beam U نورافکن هدایت زمینی هواپیمابرای فرود
carry light U نورافکن روشن نگهداشتن هدف برای تعقیب
march outpost U نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
pace-setter U نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setters U نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace setter U نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
luminaire U دستگاه نورافکن مرکب ازحباب ودستگاه انعکاس نوروغیره
barrier light U نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
cadre strength column U ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
trail formation U ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
pile U ستون ستون لنگرگاه
piled U ستون ستون لنگرگاه
beam U شعاع
rayless U بی شعاع
radius U شعاع
ray U شعاع
radius of curvature U شعاع خم
beams U شعاع
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
limelight U قسمتی ازصحنه نمایش که بوسیله نورافکن روشن شده باشد محل موردتوجه وتماشای عموم
bubble cap plate column U ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
radius gage U شابلون شعاع
effective radius U شعاع موثر
electron beam U شعاع الکترون
radius U شعاع عملیات
radius of curvature U شعاع انحناء
radius of curvatupe U شعاع انحناء
radius of action U شعاع اثر
radius of action U شعاع عمل
radius of a well U شعاع یک چاه
radiometer U شعاع سنج
radiate U شعاع افکندن
radiated U شعاع افکندن
radiating U شعاع افکندن
mean radius U شعاع میانه
ionic ray U شعاع یونی
ionic radius U شعاع یونی
main beam U شعاع اصلی
light beam U شعاع نور
nuclear radius U شعاع هسته
short-range U با شعاع عمل کم
short range U با شعاع عمل کم
radius U شعاع دایره
radially U شعاع وار
radial of a well U شعاع یک چاه
gyoradius U شعاع چرخش
radius of gyration U شعاع چرخش
hydraulic radius U شعاع هیدرولیک
image ray U شعاع تصویر
radiates U شعاع افکندن
light ray U شعاع نور
atomic radius U شعاع اتمی
schwarzschild radius U شعاع شوارتزشیلد
an incident ray U شعاع ساقط
short swing U پیچهای با شعاع کم
bohr radius U شعاع بور
within a radius of .kilometre U تا شعاع 6 کیلومتر
covalent radius U شعاع کووالانسی
atomic radius U شعاع اتم
corner radius U شعاع کنج
triradiate U دارای سه شعاع
average radius U شعاع میانگاه
average radius U شعاع میانه
radius vector U شعاع حامل
stellate U شعاع دار
radius of giration U شعاع ژیراسیون
casualty radius U شعاع تلفات
radius of giration U شعاع چرخش
semidiameter U شعاع دایره
radius of extrados U شعاع برونسو
radius of influence U شعاع تاثیر
radius of curvature U شعاع خمیدگی
radius of intrados U شعاع درونسو
acentrous U فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
socle U پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
intermediate range U با شعاع عمل متوسط شعاع عمل متوسط
very short U شعاع عمل خیلی کم
very long U شعاع عمل زیاد
van der waals radius U شعاع وان در والس
radiant U شعاع گستر درخشان
medium range U با شعاع عمل متوسط
radius of convergence U شعاع همگرایی [ریاضی]
effective radius of a well U شعاع موثر چاه
double beam U شعاع مضاعف نور
pencilled U پرتوی شعاع دار
light ray bending U انحراف شعاع نور
searchlight sonar U سونار شعاع باریک
destruction radius U شعاع تخریب مین
damage radius U شعاع منطقه خسارت
sea room U شعاع مانور دریایی
damage radius U شعاع خطر مین
casualty radius U شعاع تولید تلفات
light beam recorder U ثبات شعاع نور
wood ray U شعاع اوندی چوبی
long-distance U با شعاع عمل زیاد طولانی
pencil beam U شعاع نور بسیار باریک
visibility range U شعاع عمل دیدبانی یا دید
sea room U شعاع عمل دریایی ازاد
long distance U با شعاع عمل زیاد طولانی
cruising range U شعاع عمل هواپیما یا کشتی
pi U نسبت پیرامون به شعاع دایره
supporting range U شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
vectorial U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
vector U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
isodose U دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
spherical coordinate system [with constant radius] U دستگاه مختصات کروی [با شعاع ثابت]
vectors U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
angle of incidence U زاویه بین شعاع تابش و عمود به صفحه
orphaned U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
intruders U هواپیمای دو موتوره توربوجت دریایی با شعاع عمل زیاد
intruder U هواپیمای دو موتوره توربوجت دریایی با شعاع عمل زیاد
bubble tray column U ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
barbette U ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
range U تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
ranged U تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
ranges U تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
glideslope U شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
bend allowance U فاصله خطی اضافی روی ورقه ها برای ایجاد خم هایی با شعاع معین
ogive U شکل حاصل از منحنی مدارسیارهای که شعاع ان به تدریج زیاد شده تا سرانجام به خط راست تبدیل میگردد
radius of integration U شعاع ترکیب عمل جنگ افزارهای معمولی با جنگ افزار اتمی
minimum range U حداقل شعاع عمل دستگاه یا برد حداقل
column U ستون
overhead U سر ستون
filed U ستون
cantilever bridge U ستون پل
column base U ته ستون
file U ستون
fasciculus gracilis U ستون گل
column by column U ستون به ستون
acantha U ستون
columns U ستون ها
stapling U ستون
stapled U ستون
strut U ستون
indian file U ستون یک
indian or single file U ستون یک
struts U ستون
columnar U در ستون ها
strutted U ستون
army corpa U ستون
post U ستون
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com