English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
elastic supply U عرضه انعطاف پذیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flexible U انعطاف پذیر
elastic U انعطاف پذیر
supple U انعطاف پذیر
elastic demand U تقاضای انعطاف پذیر
flexible U انعطاف پذیر تا شدنی
flexible budget U بودجه انعطاف پذیر
flexible disk U دیسک انعطاف پذیر
flexible footing U شالوده انعطاف پذیر
flexible pavement U شوسه انعطاف پذیر
flexible price U قیمت انعطاف پذیر
flexible tariff U تعرفه انعطاف پذیر
inelastic U غیر قابل انعطاف تغییر نا پذیر
reaganomics U اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
exhaustable resources U منابع پایان پذیر منابع طبیعی که میزان عرضه انها ثابت بوده و قابل جایگزینی نمیباشدمانند نفت سنگ اهن
ascendible U تفوق پذیر فراز پذیر
ascendable U تفوق پذیر فراز پذیر
mixable U امیزش پذیر امتزاج پذیر
reparable U اصلاح پذیر تعمیر پذیر
educable U تربیت پذیر تعلیم پذیر
educatable U تربیت پذیر تعلیم پذیر
repairable U اصلاح پذیر تعمیر پذیر
inflexion U انعطاف
inflection U انعطاف
inflexions U انعطاف
plasticity U انعطاف
inflections U انعطاف
adaptable organism U موجود زنده سازش پذیر زیستمند سازش پذیر
pliability U قابلت انعطاف
inflexibility U انعطاف ناپذیری
uncompromisingly U غیرقابل انعطاف
uncompromising U غیرقابل انعطاف
flexibtlity U انعطاف پذیری
rigid U انعطاف ناپذیر
malleability U قابلیت انعطاف
rigidity U انعطاف ناپذیری
flexibility U قابلیت انعطاف
plasticity U انعطاف پذیری
resile U انعطاف داشتن
pliable U قابل انعطاف
flexibility U انعطاف پذیری
flexible U قابل انعطاف
price rigidity U انعطاف ناپذیری قیمت
flexible disk U دیسک قابل انعطاف
flexible cord U سیم قابل انعطاف
intorsion U پیچش ساقه انعطاف
flexibilitas cerea U انعطاف پذیری مومی
waxy flexibility U انعطاف پذیری مومی
intortion U پیچش ساقه انعطاف
soft <adj.> U نرم وقابل انعطاف
malleable U نرم وقابل انعطاف
lock step U غیر قابل انعطاف
flexible joint U اتصال قابل انعطاف
flexible lead U اتصال قابل انعطاف
smooth <adj.> U نرم وقابل انعطاف
flexible shaft U محور قابل انعطاف
price responsiveness U انعطاف پذیری قیمت
wage flexibility U انعطاف پذیری دستمزد
wage rigidity U انعطاف ناپذیری مزد
rigidity of prices U انعطاف ناپذیری قیمت ها
rigidity of wages U انعطاف ناپذیری مزدها
economic flexibility U انعطاف پذیری اقتصادی
nonflexible wage U مزد انعطاف ناپذیر
nonflexible price U قیمت انعطاف ناپذیر
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
immutably <adv.> U به طور غیر قابل انعطاف
unalterably <adv.> U به طور غیر قابل انعطاف
flexible brake tubing U لوله قابل انعطاف ترمز
unchangeably <adv.> U به طور غیر قابل انعطاف
flexible arm lamp U چراغ مطالعه قابل انعطاف
flexible metal hose U لوله فلزی قابل انعطاف
software flexibility U انعطاف پذیری نرم افزار
flexible fuel tubing U لوله سوخت رسانی قابل انعطاف
bine U هرنوع ساقه نرم و قابل انعطاف
air foil U سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
foil U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiled U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiling U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foils U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
presentations U عرضه
inept U بی عرضه
proffer U عرضه
proffers U عرضه
dowdy U بی عرضه
aggregate supply U عرضه کل
proffering U عرضه
presentation U عرضه
proffered U عرضه
efficiency U عرضه
offer U عرضه
slouchy U بی عرضه
offers U عرضه
good for nothing U بی عرضه
total supply U عرضه کل
offered U عرضه
supplied U عرضه
supplying U عرضه
supply U عرضه
supplied U عرضه داشتن
supply curve U منحنی عرضه
elastic supply U عرضه با کشش
representable U قابل عرضه
elastic supply U عرضه حساس
supply constraints U محدودیتهای عرضه
sampling offer U عرضه ازمایشی
elasticity of supply U کشش عرضه
inelastic supply U عرضه بی کشش
trial offer U عرضه ازمایشی
provide U عرضه کردن
provides U عرضه کردن
supplying U عرضه داشتن
presentation U ارائه عرضه
oversupply U عرضه بیش از حد
change in supply U تغییر عرضه
supply and d. U عرضه وتقاضا
presentations U ارائه عرضه
supply and demand U عرضه و تقاضا
supply U عرضه داشتن
work effort U عرضه کار
supply of money U عرضه پول
presentative U عرضه داشتنی
supply schedule U جدول عرضه
glut U عرضه بیش از حد
leader merchandising U پیشرو در عرضه
gluts U عرضه بیش از حد
disposable U قابل عرضه
quantity of supply U مقدار عرضه
joint supply U عرضه مشترک
jackstraw U ادم بی عرضه
aggregate market supply U عرضه کل بازار
counter offer U عرضه متقابل
present U عرضه کردن
presented U عرضه کردن
fixed supply U عرضه ثابت
presenting U عرضه کردن
presents U عرضه کردن
supply of labor U عرضه کار
offers U عرضه کردن
supply price U قیمت عرضه
excess supply U عرضه بیش از حد
excess supply U عرضه اضافی
supply function U تابع عرضه
offer U عرضه کردن
national supply U عرضه ملی
offer and demand U عرضه و تقاضا
exposition U عرضه نمایشگاه
money supply U عرضه پول
money stock U عرضه پول
supply management U مدیریت عرضه
offered U عرضه کردن
expositions U عرضه نمایشگاه
scruff U ادم بی عرضه وفقیر
supply side economics U اقتصاد طرفدار عرضه
real money supply U عرضه واقعی پول
personal service utility U عرضه سرانه کار
perfectly inelastic supply U عرضه کاملا بی کشش
quantity supplied U مقدار عرضه شده
supply and demand law U قانون عرضه و تقاضا
disposure U نمایش عرضه داشت
demand and supply market U بازار عرضه و تقاضا
price elasticity of supply U کشش قیمتی عرضه
offer U پیشکش کردن عرضه
to offer U عرضه کردن [ کالا]
goons U تروریست بی عرضه و نالایق
marketability U قابلیت عرضه در بازار
marketable U قابل عرضه دربازار
offered U پیشکش کردن عرضه
marketed U به بازار عرضه کردن
marginal supply price U قیمت عرضه نهائی
institute of purchasing and supply U موسسه خرید و عرضه
market U به بازار عرضه کردن
offers U پیشکش کردن عرضه
markets U به بازار عرضه کردن
law of supply and demand U قانون عرضه و تقاضا
perfectly elastic supply U عرضه کاملا با کشش
goon U تروریست بی عرضه و نالایق
to put on the market U به بازار عرضه کردن
to place on the market U به بازار عرضه کردن
offeror U فروشنده عرضه کننده
glut U عرضه بیش از تقاضا
gluts U عرضه بیش از تقاضا
supply U تامین موجودی عرضه نمودن
supplying U تامین موجودی عرضه نمودن
backward bending supply curve U منحنی عرضه به عقب خم شونده
supplied U تامین موجودی عرضه نمودن
supply push inflation U تورم ناشی از فشار عرضه
marketable goods U کالاهای قابل عرضه به بازار
to offer a reward [for] U عرضه کردن پاداشی [برای]
long run industry supply curve U منحنی عرضه صنعت در بلندمدت
cases U جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
case U جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
loanable funds U وجوه قابل عرضه به بازار پول
oversell U بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
overselling U بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
oversells U بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
oversold U بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
lot U جنس عرضه شده برای فروش
stocked U عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stock U عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
sue and losse part U عرضه کالا به صورت مجزا یاتفکیک شده
sad sack U ادم خوش نیت ولی احمق وبی عرضه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com