Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
incombustibility
U
عدم امکان احتراق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
crossfiring
U
اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
premature ignition
U
احتراق نابهنگام احتراق بیموقع
critical grid current
U
جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
edlin
U
در DOS-MS امکان سیستمی که به کاربر امکان می ددهد تغییرات را خط به خط در هر لحظه بر فایل اعمال کند
scheduler
U
امکان نرم افزاری که به کاربر امکان مدیریت جلسات , قرار ملاقاتها یا استفاده از منابع میدهد.
Winsock
U
امکان نرم افزاری برای کنترل مودم هنگام اتصال به اینترنت تحت DOS-MS یا ویندوز که به کامپیوتر امکان ارتباط تحت پروتکل TCP/IP میدهد
Windows Explorer
U
امکان نرم افزاری در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده پرونده ها و فایل ها روی دیسک سخت فلاپی دیسک , ROM-CD , و هر درایو اشتراکی شبکه را میدهد
window
U
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
arson
U
احتراق
burning
U
احتراق
seeting on fire
U
احتراق
oxidization
U
احتراق
lighting
U
احتراق
firing
U
احتراق
deflagration
U
احتراق
inflammation
U
احتراق
explosion
U
احتراق
ignition
U
احتراق
explosions
U
احتراق
combustion
U
احتراق
fire capabilities
U
چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
igniter switch
U
سوئیچ احتراق
ignitability
U
قابلیت احتراق
igniter switch
U
کلید احتراق
ignitable
U
قابل احتراق
heating value
U
گرمای احتراق
heat value
U
گرمای احتراق
internal combustion
U
احتراق داخلی
external combustion
U
احتراق خارجی
firing order
U
ترتیب احتراق
firing position
U
موقعیت احتراق
ignition cable
U
کابل احتراق
flame out
U
قطع احتراق
flash point
U
نقطه احتراق
heat of combustion
U
گرمای احتراق
hot bulb ignition
U
احتراق سرسرخ
ignitibility
U
قابلیت احتراق
ignition spark
U
جرقه احتراق
ignition control
U
کنترل احتراق
ignition current
U
جریان احتراق
sulphur
U
اصل احتراق
magneto ignition
U
احتراق با مگنت
ignition device
U
وسیله احتراق
inexplosive
U
غیرقابل احتراق
ignition voltage
U
ولتاژ احتراق
ignition pulse
U
ایمپولز احتراق
ignition by incandescence
U
احتراق التهابی
ignition pulse
U
ضربه احتراق
ignition condition
U
حالت احتراق
ignition circuit
U
مدار احتراق
ignition choke
U
پیچک احتراق
ignition lag
U
تاخیر احتراق
ignitible
U
قابل احتراق
premature ignition
U
احتراق زودرس
igniting agent
U
عامل احتراق
igniting point
U
نقطه احتراق
pre ignition
U
زود احتراق
igniting spark
U
جرقه احتراق
ignition by contact
U
احتراق تماسی
ignition
U
اشتعال احتراق
ignition switch
U
کلید احتراق
ignition charge
U
خرج احتراق
ignition pulse
U
پالس احتراق
misfiring
U
احتراق ناقص
combustor
U
محفظه احتراق
firing accessories
U
لوازم احتراق
combustion efficiency
U
بازده احتراق
combustion area
U
محفظه احتراق
combustion chamber
U
محفظه احتراق
advanced ignition
U
اوانس احتراق
combustiblity
U
قابلیت احتراق
combustibility
U
قابلت احتراق
base ignition
U
احتراق تحتانی
burning brand
U
نوع احتراق
combustion efficiency
U
راندمان احتراق
combustible
U
قابل احتراق
dual ignition
U
احتراق دو برقی
surface burning
U
احتراق سطحی
duplex ignition
U
احتراق دوگانه
combustion
U
اشتعال احتراق
triple ignition
U
احتراق سه برقی
timing
U
زمان احتراق
two spark ignition
U
احتراق دو جرقهای
combustible
U
احتراق پذیر
sulfur
U
اصل احتراق
single ignition
U
احتراق تک برقی
maximum gate trigger current
U
جریان احتراق حداکثر
maximum gate trigger voltage
U
ولتاژ احتراق حداکثر
molar enthalpy of combusion
U
انتالپی مولی احتراق
molar heat of combusion
U
گرمای مولی احتراق
ignition voltage
U
فشار الکتریکی احتراق
make and break ignition
U
احتراق با قطع و وصل
ignition system
U
سیستم احتراق موتور
combustible
U
جسم قابل احتراق
internal combustion engines
U
موتور احتراق داخلی
jump spark ignition
U
احتراق با جرقه جهنده
compression ingition
U
احتراق توسط فشار
incombustible
U
غیر قابل احتراق
internal combustion engine
U
موتور احتراق داخلی
ignition temperature
U
درجه حرارت احتراق
burning brand
U
علامت احتراق نیمسوزی
dual ignition system
U
سیستم احتراق دوتایی
delay zction firing
U
عمل احتراق با تاخیر
ignition analyzer
U
اسیلوگراف کنترل احتراق
preignition
U
احتراق قبل از وقت
order of fire
U
ترتیب احتراق موتور
constant pressure combustion
U
احتراق در فشار ثابت
ignition by contact breaking
U
احتراق با قطع کنتاکت
explosively
U
بطور قابل احتراق
combustor
U
سیستم احتراق توربین
vaporizing combustor
U
سیستم احتراق توربین گاز
timing
U
تنظیم زمان احتراق موتور
afterburning
U
عملیات بعد از احتراق سوخت
capacitor discharge ignition
U
سیستم احتراق با انرژی زیاد
burner cans
U
محفظه احتراق موتورهای توربینی
firedamp
U
گاز قابل احتراق معدن
cannular
U
محفظه احتراق حلقوی شکل
can annular
U
محفظه احتراق حلقوی شکل
ignition
U
احتراق اتش زدن مشتعل کردن
can
U
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
canning
U
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
cans
U
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
explosive
U
قابل احتراق ماده محترقه یا منفجره
precombustion chamber engine
U
موتور با اطاق احتراق تراکم قبلی
backfiring
U
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfired
U
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfire
U
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfires
U
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
plug nozzle
U
نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
burner compartment
U
قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
igniter
U
ماده بسیار قابل احتراق که باماده ضعیفتر مخلوط میشود
hot test
U
تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
charactristic lenght
U
نسبت حجم محفظه احتراق به مساحت دهانه ورودی موتوردر راکت
restricted propellant
U
سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
residence time
U
مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
multipropellant
U
سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
hung start
U
شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
multi chamber
U
نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
compression ignition
U
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
combustion starter
U
مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
rate of flame propagation
U
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
diesel ramjet
U
موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
posse
U
امکان
eventuality
U
امکان
eventualities
U
امکان
possibility
U
امکان
possibilities
U
امکان
possible
U
امکان
feasibility
U
امکان
posses
U
امکان
external combustion engine
U
موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
engine
U
موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
impossibility
U
امکان ناپذیری
contrivable
<adj.>
U
امکان پذیر
viability
U
امکان عملی
conceivable
U
امکان پذیر
asap
U
به محض امکان
facility
U
امکان وسیله
if possible
U
در صورت امکان
feasible
U
امکان عملی
achievable
<adj.>
U
امکان پذیر
visibility
U
امکان دید
financial feasibility
U
امکان مالی
damping power
U
امکان استهلاک
defensibility
U
امکان مدافعه
feasibility
U
امکان اجرا
conceivability
U
امکان پذیری
credit line
U
حد امکان خریدنسیه
feasibility study
U
امکان سنجی
feasibilty
U
امکان پذیری
cans
U
امکان داشتن
may
U
امکان داشتن
manageable
<adj.>
U
امکان پذیر
can
U
امکان داشتن
practicable
<adj.>
U
امکان پذیر
workable
<adj.>
U
امکان پذیر
executable
<adj.>
U
امکان پذیر
possible
[doable, feasible]
<adj.>
U
امکان پذیر
makeable
<adj.>
U
امکان پذیر
doable
<adj.>
U
امکان پذیر
canning
U
امکان داشتن
feasible
<adj.>
U
امکان پذیر
makable
<adj.>
U
امکان پذیر
makable
[spv. makeable]
<adj.>
U
امکان پذیر
optimum
U
بهترین امکان
as may be the case
<adv.>
U
بطور امکان پذیر
impossibility of performance
U
عدم امکان در اجرا
conceivably
U
بطور امکان پذیر
to be able to solve
U
امکان به حل شدن داشتن
possibly
<adv.>
U
بطور امکان پذیر
impossible
U
امکان نا پذیر نشدنی
practicableness
U
امکان قابلیت اجرا
acquirability
U
امکان بدست اوردن
feasibility study
U
مطالعه امکان سنجی
visibility chart
U
طرح امکان دید
possible
U
امکان پذیر میسر
to throw open the door to
U
امکان پذیر کردن
contingently
<adv.>
U
بطور امکان پذیر
hazard signs
U
علایم امکان تولیدخطر
free maneuver
U
امکان حرکت ازاد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com