Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
wording
U
عبارت سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
token
U
کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود
tokens
U
کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود
phrase
U
فراز عبارت سازی
phrased
U
فراز عبارت سازی
phrases
U
فراز عبارت سازی
phraseologically
U
ازروی قاعده عبارت سازی به ایین سخن پردازی ازروی قاعده انشا
Other Matches
search and replace
U
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
expression
U
عبارت
terming
U
عبارت
statement
U
عبارت
term
U
عبارت
phrases
U
عبارت
experssion
U
عبارت
phrased
U
عبارت
statements
U
عبارت
word
U
عبارت
expressions
U
عبارت
phrase
U
عبارت
clauses
U
عبارت
cl
U
عبارت
wordage
U
عبارت
clause
U
عبارت
worded
U
عبارت
termed
U
عبارت
involution
U
پیچدارکردن عبارت
quotations
U
اقتباس عبارت
quotation
U
اقتباس عبارت
passages
U
عبارت فقره
colloquialisms
U
عبارت مصطلح
range expression
U
عبارت دامنه
term
U
عبارت
[ریاضی]
mathematical term
U
عبارت
[ریاضی]
prolixity
U
عبارت زاید
protext
U
عبارت پیشین
paragrapher
U
عبارت نویس
phraseologist
U
عبارت پرداز
in other words
<adv.>
U
به عبارت دیگر
put into words
U
به عبارت دراوردن
affirmative
U
عبارت مثبت
expression
U
افهار عبارت
colloquialism
U
عبارت مصطلح
trinomial
U
دارای سه عبارت
namely
<adv.>
U
به عبارت دیگر
to wit
<adv.>
U
به عبارت دیگر
videlicet
U
به عبارت دیگر
Verbosity. Rhetoric.
U
عبارت پردازی
an idiomatic experssion
U
عبارت اصطلاحی
an exclamatory phrase
U
عبارت تعجبی
term
U
جمله عبارت
termed
U
جمله عبارت
terming
U
جمله عبارت
phraseology
U
عبارت پردازی
assignment statement
U
عبارت گمارشی
passage
U
عبارت فقره
expressions
U
افهار عبارت
relational expression
U
عبارت رابطهای
To phrase.
U
به عبارت در آوردن
doxology
U
عبارت تسبیحی
the letter of the law
U
عبارت قانون
Namely …viz …it consists of…
U
عبارت است از ...
context style of a expression
U
سیاق عبارت
in fact
U
به عبارت دیگر
locution
U
سبک عبارت پردازی
locutions
U
سبک عبارت پردازی
verbalism
U
عبارت بی معنی پرحرفی
facies
U
عبارت مشخص یک طبقه
it consists mainly
U
بیشتر عبارت است از
to express in worde
U
به سخن یا عبارت دراوردن)
escalation
U
ماده یا عبارت تعدیل
landed a
U
که عبارت از زمین است
anastrophe
U
تعویض کلمات یک عبارت
limitation clause
U
عبارت تعیین حدود
locus classicus
U
عبارت نمونه ادبی
metaphraze
U
به عبارت دیگر در آوردن
mixed mode experssion
U
عبارت امیخته یاب
i.e
U
مخفف به عبارت دیگر
passages
U
عبارت منتخبه از یک کتاب
pull out quote
U
عبارت استخراج شده
passage
U
عبارت منتخبه از یک کتاب
qualificative
U
کلمه یا عبارت توصیفی
anastrophe
U
قلب عبارت کلمات مقلوب
fisher equation
U
این رابطه عبارت است از :
equation of exchange
U
به این ترتیب معادله عبارت از : PQ=V
b. and b
U
مخفف عبارت 'breakfast and bed'
phraseography
U
نشان گذاری بجای عبارت
B.Sc
U
مخفف عبارت 'Science of Bachelor'
lambs wool
U
که عبارت از ابجوامیخته با سیب و قند
anaphora
U
تکرار یک یا چند عبارت متوالی
restrictive
U
جمله یا عبارت حصری یا محدودکننده
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
worid
U
عبارت پیغام خبر قول عهد
tongue-twisters
U
کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
inverting
U
قلب عبارت معکوس کردن نسبت
invert
U
قلب عبارت معکوس کردن نسبت
florulent
U
خوش عبارت دارای صنایع بدیعی
well turned
U
خوب ادا شده خوش عبارت
inverts
U
قلب عبارت معکوس کردن نسبت
word order
U
ترتیب وقوع کلمه در عبارت یا جمله
tongue-twister
U
کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue twister
U
کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
C.A.B
U
مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
C.A.B.s
U
مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
irishism
U
عبارت یا اصطلاح یا رسوم مشخص ایرلندی
Afro-American
U
نژاد آفریقایی آمریکایی
[عبارت قدیمی]
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
functional shift
U
تغییر یک کلمه یا عبارت برحسب مقتضیات دستوری
to knock head
U
چیزی که عبارت ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
diction
U
عبارت انتخاب لغت برای بیان مطلب
parachronism
U
اشتباهی که عبارت است ازدیرترقراردادن تاریخ یک رویداد
C.I.A
U
مخفف عبارت سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
vigmette
U
ارایشی که عبارت است ازبرگها و پیچکهای تاک سرلوحه
branch
U
یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
mutatis mutandis
U
عبارت لاتینی به معنی تغییرات لازم را انجام دادن
kowtow
U
سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
multi statement line
U
خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
semicolon
U
که انتهای خط برنامه یا عبارت را در برخی زبان ها نشان میدهد.
kotow
U
سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
machine address
U
مقدار یک عبارت که تحت تاثیر جابجایی در برنامه نباشد
Bye and take care of yourself!
[leaving phrase]
U
خداحافظ و مواظب خودت باش!
[عبارت هنگام ترک ]
branches
U
یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
statement
U
خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
legal
U
عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
statements
U
خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
haplography
U
اشتباهی که عبارت است ازیکبارنوشتن چیزی که بایددوبارنوشته شود
end
U
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
gong
U
زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
ends
U
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
paragram
U
جناسی که عبارت است ازتغییرحرف یا حروفی ازیک واژه تصحیف
demurrer
U
عبارت از ان است که خوانده ضمن تصدیق اصل افهارات خواهان
ended
U
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
hatched moulding
U
گچ بری که عبارت است ازدورشته خطهای متوازی که همدیگر راقطع کر
gongs
U
زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
ignoratio elenchi
U
سفسطه منطقی که عبارت است از رد بیان یا افهار مخالف بابیان خود
objects
U
داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
good offices
U
عبارت است ازدخالت دولت ثالث به منظورپایان دادن به اختلافات دودولت
object
U
داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
objecting
U
داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
AFAIK
U
خلاصه عبارت انگلیسی: تا آنجایی که خبر دارم که در ایمیل یا چت استفاده می شود
kedgeree
U
خوراک فرنگی که عبارت است ازماهی سردوبرنج جوشانده وتخم مرغ
direct objects
U
داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
indirect objects
U
داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
objected
U
داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
predicated
U
تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicate
U
تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicates
U
تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicating
U
تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
optimize
U
برنامهای که از بهینه ساز عبور کرده است تا هر که یا عبارت ناکارا را حذف کند
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
labels
U
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labelled
U
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labeling
U
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
IF statement
U
عبارت برنامه نویس کامپیوتری به معنای انجام یک عمل در صورتی که یک موقعیت درست است .
label
U
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
IF statement
U
عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
leitmotive
U
عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
boolean algebra
U
قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
leitmotif
U
عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
algebra
U
ساده کردن و تغییر دادن توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست ایجاد شده اند
desktop
U
ترکیب نمایش گرافیکی . نشر رومیزی و چند رسانهای . این عبارت ابتدا توسط سیستم Apple استفاده شد
cross elasticity of demand
U
درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
statements
U
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
statement
U
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
assertion
U
1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
equitable mortgage
U
در CL عبارت است ازرهنی که در شرایط خاص خود به خود
wife's equity
U
عبارت است از مقدار مناسب و معقولی ازاثاث البیت و ..... که زن میتواند برای خود و اطفالش نگهدارد و شوهر حق تصرف در ان یا انتقال دادنش راندارد
syntactic error
U
خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است
background
U
امکانی که به کاربر داده میشود تا داده جدید را در حسن محاسبه مجدد عبارت وارد کند
backgrounds
U
امکانی که به کاربر داده میشود تا داده جدید را در حسن محاسبه مجدد عبارت وارد کند
arc elasticity of demand
U
عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
gurantee
U
عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند
res ipsa loquitur
U
این عبارت در دعاوی مربوط به جرم ناشی از بی احتیاطی و درحالاتی بکار می رود که برای اثبات بی احتیاطی هیچ دلیلی لازم نباشد
errors and omissions expected
U
باستثنای اشتباهات وچیزهایکه از قلم افتاده این عبارت روی صورت حسابهانوشته میشود و یعنی مسئولیت اشتباهات بعهده شرکت نمیباشد
estate in remainder
U
ملک معلق عبارت از ان است که شناسایی قانونی یک ملک منوط و موکول به تعیین تکلیف ملک دیگر باشد
parataxis
U
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
consists
U
شامل بودن عبارت بودن از
arithmetic expression
U
عبارت حسابی دستورالعمل حسابی
consisting
U
شامل بودن عبارت بودن از
consisted
U
شامل بودن عبارت بودن از
consist
U
شامل بودن عبارت بودن از
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com