Perdic | عامل اطلاعاتی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 206 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	agent U	عامل اطلاعاتی
	agents U	عامل اطلاعاتی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	burned U	کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
	double agent U	عامل اطلاعاتی دو جانبه
	double agents U	عامل اطلاعاتی دو جانبه
	dual agent U	عامل اطلاعاتی دو جانبه
Other Matches

	counterintelligence survey U	بررسی ضد اطلاعاتی تحقیقات ضد اطلاعاتی
	area assessment U	ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
	cyanogen agent U	عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن
	reserved character U	حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
	actuator U	محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
	capital intensive goods U	کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
	derived demand U	تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
	shell U	نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
	shelling U	نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
	shells U	نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
	class a agent officer U	افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل
	piggybacks U	سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
	blood agent U	عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون
	piggyback U	سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
	intelligence cycle U	مدار اطلاعاتی
	intelligence annex U	پیوست اطلاعاتی
	information system U	سیستم اطلاعاتی
	information service U	سرویس اطلاعاتی
	information service U	خدمت اطلاعاتی
	information routing U	مسیریابی اطلاعاتی
	bulletins U	نشریه اطلاعاتی
	bulletin U	نشریه اطلاعاتی
	data banks U	بانک اطلاعاتی
	data bank U	بانک اطلاعاتی
	information bits U	بیتهای اطلاعاتی
	intelligence summary U	خلاصه اطلاعاتی
	agent net U	شبکه اطلاعاتی
	knowledge industries U	صنایع اطلاعاتی
	information banks U	بانکهای اطلاعاتی
	knowledge work U	کار اطلاعاتی
	information networks U	شبکههای اطلاعاتی
	EXE file U	در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
	on line information service U	سرویس اطلاعاتی مستقیم
	automated intelligence file U	پرونده اطلاعاتی کامپیوتری
	help desk U	میز کمک [اطلاعاتی]
	helpdesk U	میز کمک [اطلاعاتی]
	in on <idiom> U	اطلاعاتی داشتن درمورد
	periodic intelligence report U	گزارش نوبهای اطلاعاتی
	cumpuserve U	سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
	intelligence summary U	خلاصه وضعیت اطلاعاتی
	aisp U	انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
	shannon U	اندازه محتوای اطلاعاتی یک ارسال
	association in information systems U	انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
	officers call U	نشریه اطلاعاتی مخصوص افسران
	MS DOS U	سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
	irm U	Resourese Informationمدیر منابع اطلاعاتی anager
	have something on someone <idiom> U	اطلاعاتی درموردکار خطای شخص داشتن
	inside information U	اطلاعاتی که بمردمان بیرون داده میشود
	shirt-tails U	اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
	shirt-tail U	اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
	list U	چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص
	the source U	خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
	compuserve U	یکی از مهمترین سرویسهای اطلاعاتی line-on وابسته به آمریکا
	We would appreciate it if you could provide us with some information about ... U	ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
	header U	پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
	reveal U	نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
	reveals U	نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
	qube U	تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
	cirvis U	دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند
	headers U	پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
	ip U	شرکت یا کاربری که اطلاعاتی درباره استفاده سیستم ویدیویی است
	revealed U	نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
	status U	ثباتی که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
	status U	کلمهای حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
	aspects U	کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
	mastered U	اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
	status U	یک بیت در کلمه که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت و نتیجه یک عملیات است
	master U	اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
	aspect U	کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
	masters U	اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
	approved data U	سوابق و اطلاعاتی که میتوانندبرای تعیین مراحل تعمیرات یاتغییرات هواپیمای ویژهای بکارروند
	providers U	شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
	provider U	شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
	device U	کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
	devices U	کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
	CD U	وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
	CDs U	وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
	headers U	بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
	header U	بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
	Q Channel U	یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
	requesting U	متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
	request U	متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
	requests U	متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
	requested U	متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
	RIFF U	فایل که حاوی اطلاعاتی است که با قالب فایل RIFF فرمت میشود
	assembly U	زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
	design phase U	فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
	feedback U	اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
	executive information system U	نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
	poaching U	دسترسی به لیست ها که فایل یا برنامه ها به منظورجستجوی اطلاعاتی که استفاده کننده مستحق دسترسی به انها نیست
	Internetwork Packet Exchange U	پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه است
	IPX U	پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه به کار می رود
	freedom of information act U	قانون فدرالی که به شهروندان عادی اجازه میدهد تا به اطلاعاتی که توسط نمایندگی فدرالی جمع اوری شده است دسترسی یابند
	RFC U	متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد تازه مط رح شده است واز کاربرق خواهد که متن را بررسی کند و توضیحات لازم را اضافه کند
	information science U	علوم اگاهی علوم اطلاعاتی
	elements U	عامل
	coagent U	هم عامل
	functionery U	عامل
	operant U	عامل
	attorney U	عامل
	operators U	عامل
	attorneys U	عامل
	operating U	عامل
	propellants U	عامل
	propellant U	عامل
	propellent U	عامل
	acting U	عامل
	device U	عامل
	devices U	عامل
	assignee U	عامل
	agent representative U	عامل
	parameters U	عامل
	principal U	عامل
	principals U	عامل
	agent U	عامل
	element U	عامل
	actions U	عامل
	agents U	عامل
	doer U	عامل
	doers U	عامل
	procurator U	عامل
	procurators U	عامل
	action U	عامل
	parameter U	عامل
	factors U	عامل
	factor U	عامل
	operative U	عامل
	agencies U	عامل
	agency U	عامل
	active U	عامل
	v factor U	عامل وی
	operator U	عامل
	operatives U	عامل
	summary areas U	مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
	accountable disbursing officer U	افسر عامل
	idle characters U	کاراکترهای عامل
	reactors U	عامل واکنش
	effective U	عامل موثر
	aborticide U	عامل سقط
	unique factor U	عامل یگانه
	impelent U	عامل محرک
	foaming agent U	عامل کف زای
	fusing agent U	عامل ذوب
	galactogogue U	عامل شیرزایاشیرافزا
	executive U	مدیر عامل
	prime mover U	عامل محرک کل
	potential U	عامل بالقوه
	general factor U	عامل عمومی
	potential U	عامل بالفعل
	be-all and end-all U	عامل عمده
	growth factor U	عامل رشد
	executives U	مدیر عامل
	human factor U	عامل انسانی
	reactor U	عامل واکنش
	hypo U	عامل محرک
	igniting agent U	عامل احتراق
	working fluid U	سیال عامل
	absorbing agent U	عامل جذب
	acid function U	عامل اسیدی
	presses U	عامل موثر
	developer agent U	عامل فهور
	disbursing officer U	افسر عامل
	blowing agent U	عامل پف کننده
	blister agent U	عامل تاول زا
	bleaching agent U	عامل رنگبر
	dispersing agent U	عامل پاشنده
	biological agent U	عامل زیستی
	characteristic action U	عامل مشخصه
	combination influence U	عامل ترکیبی
	absorbent U	عامل جذب
	cyanogen agent U	عامل سیانید
	coefficient U	عامل مشترک
	coefficients U	عامل مشترک
	potential <adj.> U	عامل بالقوه
	demasking agent U	عامل عریانساز
	depressant U	عامل پریشانی
	biological agent U	عامل میکربی
	distractor U	عامل حواسپرتی
	dual agent U	عامل دو جانبه
	active material U	مواد عامل
	active element U	عنصر عامل
	factoring agent U	عامل تنزیل
	active defense U	دفاع عامل
	active defense U	پدافند عامل
	chemical agent U	عامل شیمیایی
	factorization U	عامل بندی
	firing device U	عامل منفجرکننده
	acting company U	شرکت عامل
	factoring U	عامل یابی
	addition agent U	عامل افزودنی
	adhesion agent U	عامل چسبندگی
	prime movers U	عامل محرک کل
	executive agent U	عامل اجرایی
	anticrop agent U	عامل ضد غلات
	extrinsic factor U	عامل خارجی
	factor of production U	عامل تولید
	factor of safety U	عامل تامین
	air entraining agent U	عامل هوادهنده
	factor of safety U	عامل اطمینان
	fixing agent U	عامل تثبیت