Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
He eventually landed in prison .
U
عاقبت کارش بزندان کشید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
he has a rushing business
U
کارش خوب گرفته است کارش خیلی رونق دارد
send-ups
U
بزندان فرستادن
send up
U
بزندان فرستادن
imprisons
U
بزندان افکندن
imprisoning
U
بزندان افکندن
imprison
U
بزندان افکندن
send-up
U
بزندان فرستادن
to carry off to prison
U
بزندان کشیدن
to put in to prison
U
بزندان افکندن
He just missed going to jail.
U
چیزی نمانده بود بزندان بیافتد
drew
U
کشید
the wound was infected
U
زخم اب کشید
spat
U
به سیخ کشید
what do youlabour
U
برای چه رنج می کشید
Their love led to marriage .
U
عشقشان بازدواج کشید
Off she went .
U
راهش را کشید ورفت
What came of it ? where did it lead to ?
U
با لاخره کا ربکجا کشید ؟
She shot up last year .
U
پارسال یکدفعه قد کشید
He gulped down the orange juice .
U
آب پرتقال رایکباره سر کشید
he wrinkled his forehead
U
جبین درهم کشید
drew
U
امد بیرون کشید
The girl was penciling her eyebrows .
U
دخترک داشت ابروهایش را می کشید
She pulled me aside and said…
U
مرا بسمتی کشید وگفت ...
She had an aside with me . She took me aside and spoke to me
U
مراکنار کشید وبا من صحبت کرد
The baby was kicking and scraming .
U
نوزاد لگه می انداخت وفریاد می کشید
futurity
U
عاقبت
finally
U
عاقبت
finale
U
عاقبت
finales
U
عاقبت
in the long run
U
عاقبت
the future
U
عاقبت
afterclap
U
عاقبت
eventually
U
عاقبت
at long last
U
عاقبت
successful
U
عاقبت بخیر
longsighted
U
عاقبت اندیش
to come to good
U
عاقبت بخیرشدن
otherworldiness
U
اندیشه عاقبت
catastrophes
U
عاقبت داستان
negotiation outcome
U
عاقبت مذاکرات
negotiation result
U
عاقبت مذاکرات
far seeing
U
عاقبت بین
result of the negotiations
U
عاقبت مذاکرات
farseeing
U
عاقبت اندیش
outcome
U
عاقبت سرانجام
catastrophe
U
عاقبت داستان
outcomes
U
عاقبت سرانجام
She came to grief . She came to a sticky end.
U
عاقبت بخیر نشد
Cheating( fraud) does not pay ( prosper).
U
تقلب عاقبت ندارد
Who knows what the end wI'll be?
U
عاقبت کاررا کی می داند ؟
To have foresight . To be provident.
U
عاقبت اندیش بودن
catastrophical
U
مربوط به عاقبت داستان
improvidence
U
عاقبت نیندیشی اسراف
he is on his legs
U
کارش دایراست
At last his anger exploded.
U
عاقبت از زور خشم ترکید
It wI'll come to a bad end. It is foredoomed.
U
اینکار عاقبت ( خوشی ) ندارد
Surely things wI'll turn out well for him in the end.
U
مطمئنا" عاقبت بخیر خواهد شد
He is completely absorbed by his business.
U
کاملاجذب کارش است
he prospered in his business
U
کارش بالا گرفت
He is attentive to his work .
U
متوجه کارش است
prosperously
U
بطور نیک انجام با عاقبت خوش
Idlenes is the partnet of want and shame..
<proverb>
U
عاقبت تنبلى ایتیاج و شرمسارى است .
Let the secretary get on with it .
U
بگذارید منشی کارش را بکند
he drives a roaring trade
U
کارش خوب گرفته است
He is unpredicateble. He acts haphazardly.
U
کارش حساب وکتابی ندارد
We finally succeed in making a radio contact.
U
عاقبت توانستیم یک تماس رادیویی برقرار کنیم
fast
U
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
fasted
U
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
fasts
U
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
fastest
U
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
get off one's butt
<idiom>
U
سرش شلوغه کارش شروع شده
he prospered in his business
U
در کار خود کامیاب شد کارش رونق گرفت
melodramatist
U
کسیکه کارش درست کردن melodrama باشد
I have no fault to find with his work .
U
از کارش هیچ عیبی نمی توان گرفت
wine cooper
U
کسیکه کارش جادادن یافروختن باده است
i overpaid him for his work
U
مزد کارش را بیش از انچه حقش بود دادم
boat train
U
ترنی که کارش بردن مسافر به لنگرگاه کشتیها است
boat trains
U
ترنی که کارش بردن مسافر به لنگرگاه کشتیها است
He'll never get anywhere.
U
او
[مرد]
هیچوقت موفق نمی شود.
[در زندگیش یا کارش]
dynamic
U
زیر برنامهای که هر با که فراخوانی میشود باید کارش مشخص شود
to get in somebody's way
U
مانع کردن کسی
[چیزی]
که بتواند کارش را انجام دهد
chimney sweeps
U
کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
pawn broker
U
کسی که کارش دادن وامهای کوچک و گرفتن وثیقه است
dynamically
U
زیر برنامهای که هر با که فراخوانی میشود باید کارش مشخص شود
ringman
U
کسیکه دراسب دوانی کارش شرط بندی بامردم است
paintress
U
زنی که کارش رنگ کردن سفالینه و مانند انها است
chimney sweep
U
کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
crammer
U
کسیکه کارش اماده کردن شاگردان برای امتحان بطورسطحی است
bill poster
U
کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
bill posters
U
کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
quantum meruit
U
هر قدر کارش واقعا" ارزش داشته باشد در دعوی کارگربر کارفرما
the inquisition
U
دادگاهی که کارش دادرسی مردمان از دین برگشته یارافضی و به کیفر رساندن
piecer
U
درنخ ریسی کسیکه کارش بهم پیوستن نخهای گسیخته است
He'll never amount to anything.
<idiom>
U
او
[مرد]
هیچوقت موفق نمی شود.
[در زندگیش یا کارش]
[اصطلاح روزمره]
industrial union
U
اتحادیهای که هر نوع کارگر بدون توجه به کارش میتواند در ان عضو باشد
daemon
U
در سیستم unix برنامهای که کارش را بدون دانستن کاربر خودکار انجام میدهد
air man
U
کشی که کارش بنحوی باپرواز تعمیر یا راه اندازی هواپیما مربوط میشود
First come first served.
U
هرکس اول (زودتر ) بیاید زودتر کارش انجام می شود
knife boy
U
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
Bounty hunter
U
جایزه بگیر،کسی که کارش دستگیری خلافکارها برای گرفتن جایزه است
rattening
U
محروم کردن کارگر فنی ازابزار کارش به منظورمجبور کردن او به پیوستن به اتحادیه کارگری
he was p in his business
U
خوب بود کارش رونق گرفته بود
what is bred in the bone will come out in the flesh
<proverb>
U
عاقبت گرگ زاده گرگ شود
letter of recall
U
نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
marxist economics
U
نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com