English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
within resonable time U طی زمان معقول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
reasonable time U زمان معقول
Other Matches
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
wiser U معقول
subjective U معقول
reasonable U معقول
sensible U معقول
rational U معقول
within reason <idiom> U معقول
objective U معقول
wise U معقول
conscionable U معقول
wisest U معقول
level-headed U معقول
objectives U معقول
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
unconscionable U غیر معقول
sensibilities U معقول بودن
an absurd statement U افهار نا معقول
sensibility U معقول بودن
to stand to reason U معقول است
sane U سالم معقول
reasonable price U قیمت معقول
reasonable time U مدت معقول
reasonable period U مدت معقول
inexpensive U معقول صرفه جو
saner U سالم معقول
reasonableness U معقول بودن
sanest U سالم معقول
preposterously U بطور نا معقول
reasonableness check U بررسی معقول بودن
make sense <idiom> U معقول به نظر رسیدن
reasonable term and condition U قید و شرط معقول
plausibility U باورکردنی و معقول بودن
reasonable and probable cause U علت معقول و به فاهر درست
legitimises U منطقی و معقول جلوه دادن
legitimised U منطقی و معقول جلوه دادن
the price was not reasonable U بهای ان معقول بنظر نمیرسید
objectiveness U چنانکه در خارج معقول باشد
polymath U جامع علوم معقول ومنقول
polymaths U جامع علوم معقول ومنقول
reasonableness of terms in contract U معقول بودن شرایط قرارداد
legitimized U منطقی و معقول جلوه دادن
legitimizing U منطقی و معقول جلوه دادن
legitimizes U منطقی و معقول جلوه دادن
legitimising U منطقی و معقول جلوه دادن
legitimization U منطقی و معقول جلوه دادن
legitimize U منطقی و معقول جلوه دادن
realtime U زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
metaphysical U وابسته بعلم ماوراء طبیعی علوم معقول
circuit U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
access time U کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM U فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
presents U زمان حاضر زمان حال
response time U زمان جواب زمان پاسخگویی
presenting U زمان حاضر زمان حال
seek time U زمان جستجو زمان طلب
presented U زمان حاضر زمان حال
present U زمان حاضر زمان حال
arrivals U زمان حضور زمان رسیدن
arrival U زمان حضور زمان رسیدن
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
tour of duty U زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
times U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
timed U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
time U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
imprescriptible U وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
unemployment compensation U پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
equation of time U خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
execution U 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
loom time U مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
frequencies U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
splits U زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
short cycle annealing U سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
cryptoperiod U زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
early time U زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
tenses U زمان فعل تصریف زمان فعل
tensest U زمان فعل تصریف زمان فعل
tensing U زمان فعل تصریف زمان فعل
tense U زمان فعل تصریف زمان فعل
tensed U زمان فعل تصریف زمان فعل
tenser U زمان فعل تصریف زمان فعل
angular velocity sight U زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
station time U زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
simultaneously U در یک زمان
synchronous U هم زمان
synchrone U هم زمان
clocks U زمان ها
away U از ان زمان
cotemporaneous U هم زمان
time-consuming U زمان بر
tempos U زمان
strokes U زمان
stroked U زمان
stroking U زمان
tempo U زمان
contemporaneous U هم زمان
stroke U زمان
thence U از ان زمان
timepiece U زمان
termed U زمان
term U زمان
whene'er U هر زمان
clock U زمان
period U زمان
date U زمان
zeitgeist U زمان
periods U زمان
time of blowing U زمان دم
thitherto U تا ان زمان
time-piece U زمان
cycle time U زمان
ticker [colloquial] [watch] U زمان
terming U زمان
dates U زمان
time consuming U زمان بر
times U زمان
coinstantaneous U هم زمان
timed U زمان
yet U تا ان زمان
time U زمان
peace time U در زمان صلح
physiological time U زمان فیزیولوژیکی
man and boy U از زمان بچگی
coking period U زمان کک سازی
preparation time U زمان تهیه
period of concentration U زمان تمرکز
lapses U گذشت زمان
lost time U زمان گمگشته
makeup time U زمان جبران
maximum duration U زمان حداکثر
mean time U زمان متوسط
whoopee U زمان خوشی
microcycle U واحد زمان
miscellaneous time U زمان متفرقه
multiplication time U زمان ضرب
clocked U با سنجش زمان
non productive time U زمان مرده
lapsing U گذشت زمان
nonsynchronous U ناهم زمان
lapse U گذشت زمان
orthogenesis U جبر زمان
passtime U زمان گذارستون
peace time U زمان صلح
lost time U زمان مفقوده
response time U زمان پاسخ
reference time U زمان مرجع
return perion U زمان برگشت
recurrence interval U زمان برگشت
recovery time U زمان بهبود
clk U زمان سنج
civil time U زمان عرفی
correlation time U زمان همبستگی
contemporize U هم زمان کردن
reflex time U زمان بازتاب
regression time U زمان برگشت
relaxation time U زمان اسایش
response time U زمان واگنش
timing U زمان احتراق
timing U زمان بندی
cooling period U زمان انتظار
timing U زمان گیری
timing U زمان سنجی
relief time U زمان استراحت
connect time U زمان اتصال
coking time U زمان کک سازی
reaction time U زمان واکنش
production time U زمان ساخت
production time U زمان تولید
prescriptions U مرور زمان
prescription U مرور زمان
compile time U زمان کامپایل
response time U زمان واکنش
chronoscope U زمان نما
retention time U زمان بازداری
chronoscope U زمان سنج
chronophobia U زمان هراسی
compilation time U زمان کامپایل
preterit U زمان ماضی
loading time U زمان بارگیری
dilation of time U انبساط زمان
down time U زمان بیکاری
allocated time U زمان نامی
time lag U زمان مرده
greenwich time U زمان گرینیچ
time lag U زمان تاخیر
time lags U زمان مرده
time lags U زمان تاخیر
all crash U زمان فوریت
down time U زمان توقف
down time U زمان تلف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com