Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
correlated spectroscopy
U
طیف بینی هم بسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
packets
U
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packet
U
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
snub nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub-nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
septum
U
حفرههای بینی پره بینی
child window
U
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
gift wrap
U
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
multicast packet
U
بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
slated items
U
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
guided propagation
U
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
vomer
U
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
anticipated stock losses
U
تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
weather forecasts
U
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anaglyph
U
عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
weather forecast
U
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
predicting interval
U
فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
clotty
U
بسته
trusser
U
بسته
connected
U
بسته
corked
U
بسته
uncrossed
U
بسته
bagful
U
یک بسته
interdependent
U
به هم بسته
strikebound
U
بسته
pinioned
U
کت بسته
pack box
U
بسته
stack
U
بسته
imperforate
U
بسته
packets
U
بسته
packet
U
بسته
shut
U
بسته
solid
U
بسته
pent
U
بسته
closed
U
بسته
shutting
U
بسته
ice bound
U
یخ بسته
grumous
U
بسته
stacked
U
بسته
stacks
U
بسته
crossed chaque
U
چک بسته
crossed cheque
U
چک بسته
curdy
U
بسته
datagram
U
یچ بسته
barred
U
بسته
fardel
U
بسته
shuts
U
بسته
packed
بسته ای
pack
U
بسته
packs
U
بسته
jellied
U
بسته
logical
U
یچ بسته
bunged up
U
بسته
parcels
U
بسته
package
U
بسته
kit
U
بسته
kits
U
بسته
bundle
U
بسته
bundling
U
بسته
clotted
U
بسته
packages
U
بسته
shook
U
بسته
solids
U
بسته
bundles
U
بسته
packaged
U
بسته
parcel
U
بسته
fronted
U
صف بسته
nasally
U
از بینی
neb
U
بینی
night bilndness
U
شب بینی
mucus of the nose
U
اب بینی
sniveling
U
اب بینی
snivelled
U
اب بینی
chiromancy
U
کف بینی
snivelling
U
اب بینی
nose
U
بینی
noses
U
بینی
double vision
U
دو بینی
palmistry
U
کف بینی
sniveled
U
اب بینی
snivel
U
اب بینی
hand reading
U
کف بینی
cross eye
U
کج بینی
nozzle
U
بینی
nozzles
U
بینی
snivels
U
اب بینی
cross eye
U
دو بینی
graphology
U
خط بینی
pecker
U
بینی
rhinologist
U
بینی
the handle of the face
U
بینی
snoot
U
بینی
snot
U
اب بینی
rheum
U
اب بینی
closed routine
U
روال بسته
closed variation
U
واریاسیون بسته
coagulum
U
خون بسته
coil of rope
U
بسته طناب
congealable
U
بسته شدنی
packer
U
بسته بند
packers
U
بسته بند
finite universe
U
جهان بسته
closed universe
U
جهان بسته
closed system
U
نظام بسته
closed system
U
سیستم بسته
dumber
U
زبان بسته
closed system
U
سازگان بسته
closed traverse
U
پیمایش بسته
closed subroutine
U
زیرروال بسته
closed society
U
جامعه بسته
cruor
U
خون بسته
cover
U
بسته بندی
coverings
U
بسته بندی
draft
U
بسته کالا
drafted
U
بسته کالا
drafts
U
بسته کالا
homogamy
U
زناشویی بسته
post
U
بسته پستی
investment castings
U
ریخته گی بسته
post-
U
بسته پستی
posted
U
بسته پستی
grume
U
خون بسته
survival pack
U
بسته نجات
gelidity
U
بسته شدگی
covers
U
بسته بندی
disk pack
U
گرده بسته
disk pack
U
بسته دیسک
disk pack
U
گروه بسته
dunnage
U
بسته بندی
assumed
U
بخود بسته
flat pack
U
بسته مسطح
food packet
U
بسته غذایی
internal drainage
U
ابریز بسته
vans
U
کامیون سر بسته
aleatory
U
بسته به بخت
young ice
U
یخ تازه بسته
application package
U
بسته کاربردی
as the case may be
U
بسته بمورد
close-fisted
<adj.>
U
دست بسته
shook
U
بسته کردن
blind fold
U
با چشم بسته
blocked opening
U
درگاه بسته
van
U
کامیون سر بسته
dumb
U
زبان بسته
package tour
U
گشت بسته ای
package holiday
U
گشت بسته ای
all-expense tour
U
گشت بسته ای
manacled
<adj.>
U
دست بسته
tied up
<adj.>
U
دست بسته
dumbest
U
زبان بسته
unopened
U
بسته - بازنشده
bound charge
U
بار بسته
bound electron
U
الکترون بسته
closed group
U
گروه بسته
closed loop
U
حلقه بسته
packing
U
بسته بندی
closed mind
U
ذهن بسته
closed game
U
بازی بسته
closed fist
U
مشت بسته
box trail
U
سهم بسته
case numbers
U
شماره بسته ها
tongue tied
U
زبان بسته
to shut down
U
بسته شدن
close column
U
ستون بسته
closed area
U
منطقه بسته
closed economy
U
اقتصاد بسته
closed file
U
ستون بسته
closed file
U
فایل بسته
closed network
U
شبکه بسته
shut in personality
U
شخصیت بسته
closed shops
U
سیستم بسته
shut down
U
بسته شدن
barricaded
<adj.>
<past-p.>
U
بسته شده
blindfold
U
چشم بسته
shutt down
U
بسته شدن
package
U
بسته بندی
mare clausum
U
دریای بسته
closed
<adj.>
<past-p.>
U
بسته شده
blindfolding
U
چشم بسته
blindfolded
U
چشم بسته
parcel post
U
بسته پستی
blocked
<adj.>
<past-p.>
U
بسته شده
barred
<adj.>
<past-p.>
U
بسته شده
closed circuits
U
مدار بسته
closed circuit
U
مدار بسته
closures
U
بسته شدن
closure
U
بسته شدن
clogging
U
بسته شدن
occlusion
U
بسته شدگی
on the rope
U
بهم بسته
kits
U
بسته لوازم
set in
U
بسته شدن
pack
U
بسته کردن
dogs
U
دفاع بسته
dogging
U
دفاع بسته
armfuls
U
یک بغل یک بسته
armful
U
یک بغل یک بسته
dog
U
دفاع بسته
kit
U
بسته لوازم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com