English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
kaka U طوطی سبز زیتونی رنگ زلاند جدید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
kakapo U طوطی زلاند جدید
kiwi U نوعی مرغ زلاند جدید
maori U قبایل مائوری زلاند جدید
zelanian U Zeland New وابسته به زلاند جدید
kiwis U نوعی مرغ زلاند جدید
kaury U کاج بلند زلاند جدید که صمغ ان برای روغن جلاوبجای کهربابکارمیرود
olivary U زیتونی
olivaceous U زیتونی
olive drab U سبز زیتونی
olive drab U رنگ زیتونی
olive-colored <adj.> U رنگ زیتونی
forest green U سبز زیتونی
olivaceous U سبز زیتونی
olives U رنگ زیتونی
olive U رنگ زیتونی
rehyphenation U تغییرنوشتاروکد گزاری کلمات متن پس ازقرارگرفتن در قالب صفحه جدید یا درخط جدید
castile soap U یکجورصابون روغن زیتونی
olive green U رنگ سبز زیتونی روشن
kauri U کاج بلند زلاند جدیدکه صمغ ان برای روغن جلاو بجای کهربابکارمیرود
imagism U مکتب شعر جدید که قبل ازجنگ اول جهانی رایج شده وپیرو تشبیهات زنده وموضوعات جدید وبکر وازادی از قید سجع وقافیه است
installs U تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
installing U تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
install U تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
parrots U طوطی
parroted U طوطی
parrot طوطی
parroting U طوطی
parrot like U طوطی وش
popinjay U طوطی صفت
parrotry U طوطی خویی
maraca U طوطی برزیلی
galah U طوطی کاکلی
lory U طوطی استرالیا
psittacism U طوطی گفتاری
psittacine U طوطی وار
parrot like U طوطی وار
hen parrot U طوطی ماده
psittaceous U شبیه طوطی
parroted U طوطی وار گفتن
parrot U طوطی وار گفتن
cockatoos U طوطی کاکل سفید
macaw U طوطی دم بلندامریکای جنوبی
parrots U طوطی وار گفتن
parroting U طوطی وار گفتن
rote learning U یادگیری طوطی وار
psittaceous U وابسته بخانواده طوطی
psittaccous U وابسته بخانواده طوطی
cockatoo U طوطی کاکل سفید
paroquet U یکجور طوطی کوچک دم دراز
parrot learned U طوطی وار یاد گرفته
parakeet U طوطی کوچک دراز دم وسبز رنگ
parakeets U طوطی کوچک دراز دم وسبز رنگ
parrakeet U طوطی کوچک دراز دم وسبز رنگ
lovebird U طوطی سبز وکوچک مرغ عشق
parroter U کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
lorikeet U طوطی کوچک استرالیایی که از شهد گلهاتغذیه میکند
popinjay U طوطی سبز رنگ ومنقار وپا قرمز
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
update U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updates U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updated U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
newest U جدید
recent U جدید
modern U جدید
up-to-date U جدید
up to date U جدید
maidens U جدید
maiden U جدید
new U جدید
new- U جدید
novel U جدید
unprecedentedly U جدید
unprecedented U جدید
novels U جدید
newer U جدید
neophytes U جدید الایمان
probed U اکتشاف جدید
probes U اکتشاف جدید
neophyte U جدید الایمان
probe U اکتشاف جدید
fresh target U هدف جدید
neologisms U واژه جدید
freshman U جدید الورود
reorganization U صورت جدید
neologism U واژه جدید
innovations U حرکت جدید
reprinting U چاپ جدید
freshmen U جدید الورود
modern U جدید مدرن
reprints U چاپ جدید
innovation U حرکت جدید
reprinted U چاپ جدید
reprint U چاپ جدید
the new testament U عهد جدید
new deal U قرار جدید
neoteric U جدید تازه
postulancy U جدید الورودی
postulant U جدید الورود
proselyte U جدید الایمان
recent development U بسط جدید
modern physics U فیزیک جدید
neogenesis U تولید جدید
modern system U نظام جدید
modern sector U بخش جدید
revisions U چاپ جدید
revision U چاپ جدید
It's not new. جدید نیست.
newfound U جدید الاکتشاف
New Year U سال جدید
new deal U سیاست جدید
rehouse U بخانه جدید رفتن
rehoused U بخانه جدید رفتن
rehouses U بخانه جدید رفتن
ultramodern U خیلی جدید متجدد
rehousing U بخانه جدید رفتن
acclimate به آب و هوای جدید خو گرفتن
acclimated U به اب و هوای جدید خو گرفتن
restores U برگرداندن به وضعیت جدید
restoring U برگرداندن به وضعیت جدید
on the bandwagon <idiom> U مشهوریت گروه جدید
forwarding address آدرس پستی جدید
resurfaces U لایهی جدید افزودن
resurfaced U لایهی جدید افزودن
resurface U لایهی جدید افزودن
reseats U صندلی جدید دادن
reseating U صندلی جدید دادن
reseated U صندلی جدید دادن
restored U برگرداندن به وضعیت جدید
reseat U صندلی جدید دادن
acclimating U به اب و هوای جدید خو گرفتن
acclimates U به اب و هوای جدید خو گرفتن
restore U برگرداندن به وضعیت جدید
one nails drives another U غم جدید غم کهنه را بر از یاد
neo U پیشوند بمعنی جدید
draft U بازیگر جدید تیم
drafted U بازیگر جدید تیم
drafts U بازیگر جدید تیم
neoanthropic U وابسته به انسان جدید
bring some new facts to light <idiom> U کشف حقایق جدید
used U آنچه جدید نیست
neoplatonism U مکتب افلاطونیون جدید
neoanthropic U شبیه انسان جدید
currencies U جدید بودن نقشه
involucrum U تشکیل استخوان جدید
imagism U مکتب شعر جدید
neo- U پیشوند بمعنی جدید
currency U جدید بودن نقشه
releases U قراردادن محصول جدید دربازار
acclimation U اعتیاد به اب و هوای جدید سازش
cenogenesis U ایجاد میشود نسل جدید
natality U تعداد زایش وموالید جدید
development U توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
granfather file U یک طرح حفافتی که در ان سه فایل جدید
The new bI'll was ratified. Unanimously. U لایحه جدید باتفاق آراءتصویب شد
developments U توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
get in the swing of things <idiom> U به شرایط جدید عادت کردن
infanticide U قاتل بچه جدید الولاده
epoch U اغاز فصل جدید عصر
epochs U اغاز فصل جدید عصر
demotic U وابسته بحروف جدید هیروگلیفی
analysis U یات هزینههای محصول جدید
newfound U جدید الاختراع تازه پیداشده
installations U تنظیم سیستم کامپیوتر جدید
installation U تنظیم سیستم کامپیوتر جدید
New Testament U کتب عهد جدید مسیحیان
release U قراردادن محصول جدید دربازار
precursor U ماده متشکله جسم جدید
precursors U ماده متشکله جسم جدید
renaming U دادن نام جدید به فایل
released U قراردادن محصول جدید دربازار
renames U دادن نام جدید به فایل
renamed U دادن نام جدید به فایل
rename U دادن نام جدید به فایل
neology U استعمال واژه یااصطلاح جدید
neoplatonic U وابسته به فلسفه افلاطونی جدید
The new road is 40 miles long . U جاده جدید 40 میل طول دارد
icot U موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
acclimated U به اب وهوای جدید خو گرفتن مانوس شدن
neolithic U وابسته به عصر حجر جدید نوسنگی
This is the site for a new scool . U اینجامحل ( احداث) مدرسه جدید است
prescientific U مربوط بدوره قبل از علوم جدید
capital budget U بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
technological U تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
neolith U الت سنگی مربوط به عصرحجر جدید
receptee U افرادپذیرفته شده جدید یا افرادجدیدی یکان
technologically U تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
update U بصورت امروزی در اوردن جدید کردن
researched U توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
updated U بصورت امروزی در اوردن جدید کردن
launch U قرار دادن محصول جدید در بازار
upgrade U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
upgraded U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
research U توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
upgrades U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
New World U نیمکره غربی یا دنیای جدید امریکا
upgrading U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
launched U قرار دادن محصول جدید در بازار
acclimates U به اب وهوای جدید خو گرفتن مانوس شدن
acclimating U به اب وهوای جدید خو گرفتن مانوس شدن
launching U قرار دادن محصول جدید در بازار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com