Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hank
U
طعمه شکار
hanks
U
طعمه شکار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
raven
U
شکار طعمه شکاری
ravens
U
شکار طعمه شکاری
Other Matches
squidding
U
استفاده از طعمه مصنوعی بجای طعمه طبیعی درماهیگیری
victim
U
طعمه
victims
U
طعمه
sets
U
طعمه ها
setting up
U
طعمه ها
prey
U
طعمه
set
U
طعمه ها
baiting
U
طعمه
terminal tackle
U
طعمه
bait
U
طعمه ماهیگیری
victimises
U
طعمه کردن
victimised
U
طعمه کردن
baits
U
طعمه دادن
baits
U
طعمه ماهیگیری
prey
U
طعمه قربانی
bait
U
طعمه دادن
chum
U
طعمه ماهیگیری
put upon
U
طعمه قراردادن
chums
U
طعمه ماهیگیری
baited
U
طعمه ماهیگیری
baited
U
طعمه دادن
predacity
U
طعمه جویی
baiter
U
طعمه دهنده
chumming
U
طعمه ریزی
lured
U
طعمه ماهی
lures
U
طعمه ماهی
lure
U
طعمه ماهی
luring
U
طعمه ماهی
put-upon
U
طعمه قراردادن
ravin
U
طعمه شکاری
victimized
U
طعمه کردن
victimize
U
طعمه کردن
victimising
U
طعمه کردن
victimizing
U
طعمه کردن
victimizes
U
طعمه کردن
wet fly
U
طعمه ماهیگیری زیرابی
take
U
طعمه خوردن ماهی
bait casting
U
پرتاب نخ ماهیگیری با طعمه
takes
U
طعمه خوردن ماهی
nymph
U
طعمه مصنوعی ماهیگیری
nymphs
U
طعمه مصنوعی ماهیگیری
popping plug
U
طعمه ماهیگیری شناور
popper
U
طعمه شناور ماهیگیری
fly-fishing
U
ماهیگیری با طعمه مصنوعی
poppers
U
طعمه شناور ماهیگیری
hitting
U
طعمه دزدی ماهی
hits
U
طعمه دزدی ماهی
fly fishing
U
ماهیگیری با طعمه مصنوعی
hit
U
طعمه دزدی ماهی
fly
U
طعمه مصنوعی بشکل حشره
spinner
U
نوعی طعمه ماهیگیری چرخان
fish
U
بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
fished
U
بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
fishes
U
بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
bait fish
U
ماهی کوچک بعنوان طعمه
dropper fly
U
طعمه اضافی وصل به نخ ماهیگیری
bottom rig
U
وسیله حفظ طعمه ماهیگیری در اب
jigging
U
بالا و پایین بردن طعمه در اب
prey
U
دستخوش ساختن طعمه کردن
kill devil
U
طعمه ساختگی که دراب چرخ میخورد
steamers
U
طعمه تر مصنوعی به شکل ماهی کپور
steamer
U
طعمه تر مصنوعی به شکل ماهی کپور
hackle
U
پر دراز و باریک وصل به طعمه ماهیگیری
tailfly
U
طعمه گره خورده به انتهای نخ ماهیگیری
jigs
U
نوعی طعمه ماهیگیری مرکب از قلاب و پر
jig
U
نوعی طعمه ماهیگیری مرکب از قلاب و پر
luring
U
بطمع طعمه یاسودی گرفتار کردن
lured
U
بطمع طعمه یاسودی گرفتار کردن
lures
U
بطمع طعمه یاسودی گرفتار کردن
lure
U
بطمع طعمه یاسودی گرفتار کردن
bug taper
U
ریسمان مناسب برای استفاده از طعمه زیر اب
fly tying
U
گره زدن طعمه مصنوعی به قلاب ماهیگیری
fly dope
U
ماده اغشته به طعمه ماهیگیری برای شناورشدن
bucktail
U
نوعی حشره بعنوان طعمه ماهیگیری در زیر اب
terminal rig
U
طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
turtle knot
U
گره وصل کردن طعمه ماهیگیری به راهنما
lure
U
طعمه یا چیزجالبی که سبب عطف توجه دیگری شود
lures
U
طعمه یا چیزجالبی که سبب عطف توجه دیگری شود
lured
U
طعمه یا چیزجالبی که سبب عطف توجه دیگری شود
bug
U
نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
bugging
U
نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
luring
U
طعمه یا چیزجالبی که سبب عطف توجه دیگری شود
baited
U
خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
bait
U
خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
baits
U
خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
bugs
U
نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
decoys
U
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoy
U
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoyed
U
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoying
U
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
dapping
U
نوعی صید ماهی با بالا وپایین بردن طعمه تا مماس اب شود
fly casting
U
مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
snap swivel
U
حلقه گردان با گیره فلزی برای وصل کردن طعمه ماهیگیری به ان
quarries
U
شکار
chases
U
شکار
hunt
U
شکار
predatin
U
شکار
hanks
U
شکار
chasing
U
شکار
quarry
U
شکار
chase
U
شکار
chased
U
شکار
hunting
U
شکار
hank
U
شکار
hunted
U
شکار
prey
U
شکار
venery
U
شکار
quarrying
U
شکار
ravin
U
شکار
gameless
U
بی شکار
game
U
شکار
chevy
U
شکار
chace
U
شکار
hunts
U
شکار
gamey
U
پر از شکار
plugs
U
اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
spoon
U
طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
plugging
U
اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
plug
U
اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
spooned
U
طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooning
U
طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spoons
U
طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
fowling
U
شکار پرنده
area drive
U
شکار دواندن
poniter
U
نوعی سگ شکار ی
game law
U
قانون شکار
game keep
U
پاسبان شکار
shooting
U
شکار باتفنگ
gunning
U
شکار با تفنگ
huntsman
U
شکار باز
huntsmen
U
شکار باز
shootings
U
شکار باتفنگ
king hunt
U
شاه شکار
victims
U
دستخوش شکار
ducking
U
شکار مرغابی
gamy
U
پراز شکار
to go a hunting
U
شکار رفتن
game
U
سرگرمی شکار
blood sport
U
کشتن شکار
blood sports
U
کشتن شکار
hunter
U
اسب شکار
hunters
U
اسب شکار
hunts
U
شکار کردن
fair game
U
شکار مجاز
fair game
U
شکار قانونی
whaling
U
شکار نهنگ
hunt
U
شکار کردن
shotgunner
U
شکار با تفنگ
hunted
U
شکار کردن
shanking
U
شکار کوسه
predatory habit
U
خوی شکار
predation
U
شکار کردن
hunting ground
U
شکار گاه
hunting district
U
شکار گاه
falconry
U
شکار با شاهین
quarrying
U
شکار موردنظر
victim
U
دستخوش شکار
quarrying
U
لاشه شکار
quarries
U
شکار موردنظر
quarries
U
لاشه شکار
quarry
U
لاشه شکار
quarry
U
شکار موردنظر
deer stalking
U
شکار اهو و گوزن
cub hunting
U
شکار بچه روباه
prowled
U
درپی شکار گشتن
shoots
U
هدف گرفتن شکار
poach
U
دزدکی شکار کردن
poached
U
دزدکی شکار کردن
poaches
U
دزدکی شکار کردن
predator
U
تغذیه کننده از شکار
predators
U
تغذیه کننده از شکار
chevy
U
فریاد هنگام شکار
prowls
U
درپی شکار گشتن
prowling
U
درپی شکار گشتن
bow hunting
U
شکار با تیر و کمان
prowl
U
درپی شکار گشتن
foxhunt
U
شکار روباه باتازی
shoot
U
هدف گرفتن شکار
bags
U
شکار کردن با تیر
bag
U
شکار کردن با تیر
check
U
و شدن بوی شکار
checked
U
و شدن بوی شکار
checks
U
و شدن بوی شکار
raptatory
U
لازم برای شکار
shining
U
پیداکردن شکار در شب بانورافکن
raptatorial
U
لازم برای شکار
hog dress
U
بریدن گلوی شکار
predatorial
U
تغذیه کننده از شکار
hunting
U
شکار دشمن یا زیردریایی
finds
U
یافتن بوی شکار
sniping
U
پاشله شکار کردن
snipes
U
پاشله شکار کردن
sniped
U
پاشله شکار کردن
snipe
U
پاشله شکار کردن
rabbits
U
شکار خرگوش کردن
rabbit
U
شکار خرگوش کردن
stool
U
گروه فریبنده شکار
outfitters
U
فروشنده لوازم شکار
big game
U
شکار حیوانات بزرگ
pointer
U
سگ شکاری یابنده شکار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com