Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
like as we lie
U
طرفین دارای ضربات مساوی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
halve
U
مساوی بودن تعداد ضربات هر دو حریف در یک بخش ازبازی گلف
halved
U
مساوی بودن تعداد ضربات هر دو حریف در یک بخش ازبازی گلف
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
odd
U
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odder
U
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
oddest
U
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
isotonic
U
دارای کشش مساوی
isodiametric
U
دارای قطر مساوی
equiangular
U
دارای زوایای مساوی
equidistant
U
دارای مسافت مساوی
isodiametric
U
دارای ابعاد مساوی
three square
U
دارای سه ضلع مساوی
isoelectric
U
دارای فشارالکتریکی مساوی
isodynamic
U
دارای نیروی مغناطیسی مساوی
equimolal
U
دارای غلظت ملکولی مساوی
equicaloric
U
دارای کالری و نیروی مساوی
isotonic
U
دارای اهنگ مساوی هم توان
isotherm
U
خطی که نقاط دارای گرمای متوسط سالیانه مساوی رانشان میدهد
isallobaric
U
خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان میدهد
isallobar
U
خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان میدهد
contracting parties
U
طرفین متعاهدین طرفین متعاقدین
proton
U
هسته اتم سبک و دارای تعداد مساوی اتم هیدروژن
protons
U
هسته اتم سبک و دارای تعداد مساوی اتم هیدروژن
high contracting parties
U
طرفین معظمین متعاقدین طرفین معظمین متعاهدین
drum rolls
U
ضربات مداوم
drum roll
U
ضربات مداوم
lay to
U
مبادله ضربات کردن
rat a tat tat
U
ضربات متوالی و تند زدن
KO
U
با ضربات متوالی از میدان بدرکردن
rat a tat
U
ضربات متوالی و تند زدن
rat-a-tat
U
ضربات متوالی و تند زدن
KO's
U
با ضربات متوالی از میدان بدرکردن
pit a pat
U
با ضربات تند و متوالی درحال ضربان
tamp
U
بوسیله ضربات متوالی بالا یا پایین راندن
slugfest
U
مسابقهای که دران ضربات سنگین ردوبدل میشود
beats
U
تعدادضربات پا دریکسری ضربات بازوی شناگر ضربه زدن
beat
U
تعدادضربات پا دریکسری ضربات بازوی شناگر ضربه زدن
pleadings
U
افهارات طرفین دعوی صورت افهارات طرفین دعوی
even par
U
انجام تعداد ضربات استاندارددر یک بخش یا تمام بخشای گلف
scorecard
U
کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
scorecards
U
کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
gini coefficient
U
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
parties
U
طرفین
extremes
U
طرفین
contracting parties
U
طرفین متقاعدین
the litigants
U
طرفین دعوی
mutual concent
U
تراضی طرفین
mutual agreement
U
توافق طرفین
contracting parties
U
طرفین قرارداد
disposed flank
U
طرفین باز
parties to a contract
U
طرفین متعاهدین
parties to the contract
U
طرفین عقد
parties to a contract
U
طرفین قرارداد
the contracting parties
U
طرفین متعاقدین
the contracting parties
U
طرفین متعاهدین
cornering
U
طرفین پایگاه اصلی
limbs
U
هرکدام از طرفین کمان
limb
U
هرکدام از طرفین کمان
privity of contract
U
مسئولیت طرفین قرارداد
side lights
U
چراغهای طرفین ناو
corners
U
طرفین پایگاه اصلی
privity of a contract
U
مسئوولیت طرفین قرارداد
corner
U
طرفین پایگاه اصلی
tilt angle
U
زاویه تمایل به طرفین
covenants
U
که بین طرفین مبادله می گردد
covenant
U
که بین طرفین مبادله می گردد
sidelining
U
خطوط طرفین میدان بازی
verandah
U
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
voluntary partition
U
افراز با رضایت یا سازش طرفین
side lights
U
چراغ دریانوردی طرفین ناو
pitch curves
U
تلاقی سطوح طرفین دندانه
sideline
U
خطوط طرفین میدان بازی
sidelined
U
خطوط طرفین میدان بازی
sidelines
U
خطوط طرفین میدان بازی
leeboard
U
یکی از دو تخته طرفین کف قایق
consensual
U
مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
parties to the contract
U
طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
verandas
U
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
veranda
U
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
straddle split
U
وضع باز پاها به طرفین
verandahs
U
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
The two parties seem irreoncilable.
U
طرفین آشتی راناپذیر بنظر می رسند ت
privity in contract
U
انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
hamstrings
U
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstring
U
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrung
U
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstringing
U
زردپی طرفین حفره پشت زانو
rectification
U
تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
ten yard
U
خط شکسته در طرفین خط نیمه به فاصله 01 یارد ازان
lock forward
U
هرکدام از دو نفر خط تهاجم در طرفین ردکننده توپ
side staddle hep
U
پرش به بالا با پاهای باز ودستها به طرفین
split
U
مساوی
plus/equals key
U
مساوی
squaring
U
مساوی
squares
U
مساوی
even
<adj.>
U
مساوی
squared
U
مساوی
all
U
مساوی
all-
U
مساوی
save off
U
مساوی
square
U
مساوی
peel
U
مساوی
euqal
U
مساوی
identic
U
مساوی
peels
U
مساوی
identical
U
مساوی
equalise
U
مساوی
hikiwate
U
مساوی
bracketed
U
مساوی
all square
U
مساوی
equivalents
U
مساوی
draw
U
مساوی
draws
U
مساوی
adequate
U
مساوی
tie
U
مساوی
equivalent
U
مساوی
no set
U
مساوی
ties
U
مساوی
equitable mortgage
U
از اعمال طرفین یک عمل یا تاسیس حقوقی ناشی میشود
limbers
U
ناودانهای طرفین ته کشتی که از انجا اب به منبع تلمبه میرسد
blackguard
U
سرویسی که بدون برخورد به دیوارهای طرفین به دیوارمقابل بخورد
blackguards
U
سرویسی که بدون برخورد به دیوارهای طرفین به دیوارمقابل بخورد
popping crease
U
خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
part
U
جزء مساوی
moiety
U
قسمت مساوی
equalises
U
مساوی کردن
equalize
U
مساوی کردن
equalising
U
مساوی کردن
equalling
U
برابر مساوی
equalized
U
مساوی کردن
nonpareil
U
غیر مساوی
equalised
U
مساوی کردن
equaling
U
برابر مساوی
equalizing
U
مساوی کردن
equaled
U
برابر مساوی
equalled
U
برابر مساوی
tie vote
U
اراء مساوی
equal
U
برابر مساوی
equalizes
U
مساوی کردن
paripassu
U
مساوی همدرجه
equidistance
U
مسافت مساوی
adequate
U
مساوی ساختن
equals
U
برابر مساوی
just as well
<adv.>
U
به طور مساوی
measure up
<idiom>
U
مساوی بودن
go halves
<idiom>
U
تقسیم مساوی
dead even
U
کاملا مساوی
equally
<adv.>
U
به طور مساوی
even
U
تراز مساوی
On an equal footing.
U
بر پایه مساوی
In this contract , there are no loopholes for either party .
U
دراین قرار داد هیچ را ؟ فراری برای طرفین نیست
parlementaire
U
کسی که بین طرفین متحاربین مبادله پیام را به عهده دارد
contra proferentem
U
قراردادی که مورد رضای طرفین باشد قرارداد مرضی الطرفین
unilateral contract
U
پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
outrigger
U
چوبهای دراز طرفین قایق برای نگاه داشتن تورماهیگیری
homographic
U
مساوی از حیث املاء
chronologer
U
مساوی است بازاقخگخمخلهسف
equates
U
برابرگرفتن مساوی پنداشتن
stand-off
U
مساوی یاهیچ به هیچ
stand-offs
U
مساوی یاهیچ به هیچ
stand off
U
مساوی یاهیچ به هیچ
equaliser
U
امتیاز مساوی کننده
equate
U
برابرگرفتن مساوی پنداشتن
equated
U
برابرگرفتن مساوی پنداشتن
re axtent
U
تجدید نظر در ارزیابی یامساحی زمین و خانه در اثراعتراض یکی از طرفین
equalises
U
مساوی یاهم شکل کردن
aliquot
U
بدوقسمت مساوی تقسیم کردن
equals
U
: برابر شدن با مساوی بودن
equally
U
بیک درجه بطور مساوی
tie break
U
بهم خوردن وضع مساوی
spacing
U
در فواصل مساوی تقسیم بندی
tie-break
U
بهم خوردن وضع مساوی
amortization
U
پرداخت بدهی به اقساط مساوی
ana
U
ازهر کدام بمقدار مساوی
equalised
U
مساوی یاهم شکل کردن
skittering
U
ماهیگیری با نخ و چوب به میزان مساوی
to add equals
U
اعداد مساوی را با هم جمع کردن
equalising
U
مساوی یاهم شکل کردن
fair play
<idiom>
U
عدالت ،مساوی ،عمل درست
equaled
U
: برابر شدن با مساوی بودن
equalizing
U
مساوی یاهم شکل کردن
deuce
U
مساوی در امتیاز 41 که به 61 ختم میشود
equaling
U
: برابر شدن با مساوی بودن
equalled
U
: برابر شدن با مساوی بودن
even money
U
مبلغ مساوی در شرط بندی
equal
U
: برابر شدن با مساوی بودن
equalizes
U
مساوی یاهم شکل کردن
equalize
U
مساوی یاهم شکل کردن
coursed rubble masonry
U
سنگ بادبر با ارتفاع مساوی در یک رگ
tie-breaks
U
بهم خوردن وضع مساوی
equalling
U
: برابر شدن با مساوی بودن
equalized
U
مساوی یاهم شکل کردن
sightscreen
U
دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
restraint of trade
U
قراردادی که ضمن ان تجارت یکی از طرفین قرارداد به طور نامحدود منع شود
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
sou
U
مسکوک فرانسه یا سویس مساوی 50/0 فرانک
furlongs
U
واحد درازا مساوی با یک هشتم میل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com