English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
idiolect U طرزبیان و لحن سخن شخص در یک مرحله زندگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
phased array U ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
creeps U مرحله به مرحله جلو رفتن
creep U مرحله به مرحله جلو رفتن
sequenced ejection U سیستم پرتاب مرحله به مرحله
sophistication U نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase U مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrogging U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
it is impossible to live there U نمیشود در انجا زندگی کرد زندگی
assembler U اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
Life is ten percent what happens to you and ninety percent how you respond to it. U ده درصد از زندگی، اتفاقاتی است که برایتان می افتد و نود درصد باقی مانده زندگی واکنش شما به این اتفاقات است.
inflight phase U مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
phasing U مرحله بندی مرحله بندی عملیات
combat phase U مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
lead a dog's life <idiom> U زندگی سخت داشتن ،زندگی سگی داشتن
phased attack U تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
stepping U مرحله
processes U مرحله
step U مرحله
instar U مرحله
stage U مرحله
scene U مرحله
phased attack U تک مرحله به مرحله
process U مرحله
grade U مرحله
grades U مرحله
phases U مرحله
scenes U مرحله
creeping attack U تک مرحله به مرحله
stroked U مرحله
stroke U مرحله
phased U مرحله
strokes U مرحله
stroking U مرحله
stages U مرحله
rung U مرحله
phase U مرحله
phase U مرحله عملیات
stage U درجه مرحله
phallic stage U مرحله التی
stepping U مرحله رتبه
stepping U مرحله پایه
phased U مرحله عملیات
step U مرحله رتبه
step U مرحله پایه
point U جهت مرحله
propagation sequence U مرحله انتشار
grade U مرحله گراد
termination stage U مرحله پایانی
home stretch U مرحله نهایی
training cycle U مرحله اموزش
phases U مرحله عملیات
point U مرحله قله
staping U مرحله بندی
stages U درجه مرحله
grades U مرحله گراد
driver U مرحله تحریک
solidifying process U مرحله انجماد
drivers U مرحله تحریک
recovery phase U مرحله رونق
recovery phase U مرحله شکوفائی
primordium U مرحله نخست
power stroke U مرحله قدرت
termination phase U مرحله پایانی
period U نوبت مرحله
induction stroke U مرحله مکش
intake stroke U مرحله تنفس
intake stroke U مرحله مکش
differential stage U مرحله تفاضلی
inextremis U در اخرین مرحله
developmental stage U مرحله پیشرفت
developmental stage U مرحله تکوینی
job step U مرحله برنامه
nth U در مرحله چند
larval stage U مرحله کرمی
induction stroke U مرحله تنفس
in the first instance U در مرحله اول
periods U نوبت مرحله
speed stage U مرحله سرعت
speed level U مرحله سرعت
fetch phase U مرحله واکشی
exhaust stroke U مرحله تخلیه
exhaust stroke U مرحله اگزوز
execute phase U مرحله اجرا
imprimis U در مرحله نخست
in the egg U در مرحله نخستین
fission process U مرحله انشقاق
latency U مرحله پنهانی
buffer stage U مرحله میانگیر
macro stage U مرحله کلان
modulator U مرحله تحمیل گر
oedipal stage U مرحله ادیپی
milestone U مرحله برجسته
genital phase U مرحله تناسلی
milestones U مرحله برجسته
processes U مرحله جریان
initiation sequence U مرحله اغازی
one step operation U عمل تک مرحله
an anxious time U مرحله پر اضطراب
assault phase U مرحله هجوم
output stage U مرحله خروجی
anal stage U مرحله مقعدی
process U مرحله جریان
oral stage U مرحله دهانی
novitiate U مرحله تازه کاری
fire for effect U مرحله تیر موثر
anal expulsive stage U مرحله مقعدی دفعی
pettifog U از مرحله پرت کردن
first audio stage U مرحله صوتی نخست
noviciate U مرحله تازه کاری
process U جریان عمل مرحله
processes U جریان عمل مرحله
cladding process U مرحله روکش کاری
karyokinesis U مرحله تقسیم سلولی
creeping barrage U سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
entelechy U مرحله تشکیل وتحقق
anal retentive stage U مرحله مقعدی ضبطی
diastolic phase U مرحله انبساطی قلب
preverbal phase U مرحله پیش کلامی
stadiums U میدان ورزش مرحله
stadium U میدان ورزش مرحله
stadia U میدان ورزش مرحله
incipient U اولیه مرحله ابتدایی
in leading U در مرحله شاگردی یا نوچگی
stage U پرده گاه مرحله
ossification U مرحله تشکیل استخوان
ticks U سخت ترین مرحله
tick U سخت ترین مرحله
stages U پرده گاه مرحله
ticked U سخت ترین مرحله
milestone U مرحله مهمی اززندگی
qualifying U رسیدن به مرحله بعد
milestones U مرحله مهمی اززندگی
rate determining step U مرحله تعیین کننده سرعت
subcritical U زیر مرحله خطرناک وبحرانی
gastrula U مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
monestrous U دارای یک مرحله فحلیت درسال
single stepping U در یک مرحله انجام دادن یا شدن
metoestrus U مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
modulated amplifier U مرحله فزون ساز تحمیلی
phasing U مرحله بندی کردن عملیات
stage U مرحله دار شدن اشکوب
declines U مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declined U مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
decline U مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
embryos U گیاهک تخم مرحله بدوی
embryo U گیاهک تخم مرحله بدوی
walk through U بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
turning point U مرحله قاطع نقطه تحول
Not to know what one is talking about. U از موضوع ( مرحله )پرت بودن
declining U مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
turning points U مرحله قاطع نقطه تحول
metestrus U مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
stages U مرحله دار شدن اشکوب
phased conversion U تبدیل مرحله بندی شده
power amplifier stage U مرحله فزون ساز توان
prisere U مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
prophase U مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
terminal phase U مرحله اخر مسیر حرکت موشک
reentry phase U مرحله دخول مجدد موشک درجو
the next process is weaving U عمل یا مرحله بعداز بافتن است
job lot U مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
systole U مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
tabula rasa U مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
stretch runner U تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
showdown U مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
showdowns U مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
finallist U کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
job lots U مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
telophase U اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
cim U استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
to nip or crush in the bud U در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
driven U که هر مرحله اجرا مربوط به عمل خارجی است
generation U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
dual U صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
interlace U روش ساخت تصویر روی صفحه تلویزیونی در دو مرحله
interrupt U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupting U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupts U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
disc U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
in love - engaged - married U عاشق . نامزد . متاهل [مرحله هایی که تا ازدواج طی میشوند]
generations U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
discs U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
phylesis U مرحله سیرتکامل وپیدایش نژادهای مختلف جانور وگیاه
quick stage U ان مرحله ازابستنی که زن جنبش بچه رادرزهدان خودحس میکند
germ layer U یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
debuts U نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
debut U نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
brake mean effective pressure U مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
to turn the corner <idiom> U بهبود یافتن پس از گذشت مرحله دشواری یا بحرانی [اصطلاح روزمره]
drive to maturity U جهش بسوی کمال چهارمین مرحله رشد در نظریه روستو
puerperium U مرحله بین زایمان واعاده زهدان بحال اولیه خود
teliospore U جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
existences U زندگی
vivification U زندگی
existence U زندگی
eau de vie U اب زندگی
lives of great men U زندگی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com