Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
chip
U
طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
chips
U
طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
characteristically
U
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
characteristic
U
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
circular
U
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circulars
U
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
blitter
U
عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است
chain
U
لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
list
U
لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
chains
U
لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
atoms
U
کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
atom
U
کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
frostwork
U
نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
segmentation
U
تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
nubus
U
NUbus به اداپتوری نیاز داردکه مخصوصا" برای گیرندههای 69 سوزنی طراحی ان طراحی شده گذر گسترشی سریع کامپیوترacintosh
cad
U
طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
cads
U
طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
computer aided design
U
طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
level two cache
U
حافظه پنهان سریع که مناسب با تخته اصلی کامپیوتر است بجز کامپیوتر با پردازنده Pentium Pro که حافظه بخشی از طراحی قطعه پردازنده است
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
reverse
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversing
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
nsfnet
U
یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
lobation
U
قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
airlift control element
U
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
companion part
U
لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
computer aided design and drafting
U
طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
planar
U
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
fasted
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fast
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
segment
U
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segments
U
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
fritter
U
قطعه قطعه کردن
fragments
U
قطعه قطعه کردن
fragment
U
قطعه قطعه کردن
fragmenting
U
قطعه قطعه کردن
sectional
U
قطعه قطعه بخشی
fritters
U
قطعه قطعه کردن
segments
U
قطعه قطعه کردن
mainland
U
قطعه اصلی قطعه
segment
U
قطعه قطعه کردن
fragmentation
U
قطعه قطعه شدن
identity
U
مشخصات
specification
U
مشخصات
identities
U
مشخصات
specifications
U
مشخصات
particulars
U
مشخصات
paticular
U
مشخصات
characteristics
U
مشخصات
definition
U
مشخصات
characteristically
U
مشخصات
characteristic
U
مشخصات
specs
U
مشخصات
definitions
U
مشخصات
bale mark
U
مشخصات عدل
rating plate
U
پلاک مشخصات
job specification
U
مشخصات شغلی
rating plate
U
صفحه مشخصات
filespec
U
مشخصات فایل
impedance characteristic
U
مشخصات امپدانس
specification
U
دفترچه مشخصات
technical specifications
U
مشخصات فنی
spec
U
مشخصات بالا
contract specification
U
مشخصات قرارداد
format
U
حدود و مشخصات فرش
particular specification
U
مشخصات ویژه در قرارداد
ems
U
مشخصات حافظه گسترشی
paper
U
ورقه مشخصات کشتی
papered
U
ورقه مشخصات کشتی
target description
U
شرح مشخصات هدف
particulars
U
جزئیات خصوصیات مشخصات
papering
U
ورقه مشخصات کشتی
papers
U
ورقه مشخصات کشتی
ammunition data card
U
کارت مشخصات مهمات
general specification
U
مشخصات عمومی قرارداد
string
U
برچسب مشخصات یک رشته
characteristics
U
مشخصات ومختصات وسایل
security
U
مشخصات کاربران مجاز
components
U
عنصر
masurium
U
عنصر 34
member
U
عنصر
elements
U
عنصر
members
U
عنصر
element
U
عنصر
component
U
عنصر
isomeric
U
هم عنصر
agent
U
عنصر
agents
U
عنصر
charge sheet
U
ورقه حاوی مشخصات متهم
catalogues
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogued
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogue
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogs
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloging
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloged
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloguing
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
describe
U
بیان مشخصات کسی یا چیزی
described
U
بیان مشخصات کسی یا چیزی
describes
U
بیان مشخصات کسی یا چیزی
describing
U
بیان مشخصات کسی یا چیزی
header
U
اطلاعات مشخصات در ابتدای نوار
headers
U
اطلاعات مشخصات در ابتدای نوار
matrolinous
U
پارهای ازصفات و مشخصات از مادر
charge sheets
U
ورقه حاوی مشخصات متهم
sourcing of suppliers
U
یافتن اسامی و مشخصات فروشندگان
enhanced expanded memory specification
U
مشخصات حافظه گسترشی پیشرفته
title
U
مشخصات دیسک با توجه به محتوای آن
titles
U
مشخصات دیسک با توجه به محتوای آن
physical characteristics
U
مشخصات زمین خصوصیات بدنی
damping charactristics
U
مشخصات خفه شدن ارتعاش
tidal tables
U
جداول مشخصات جذر و مددریا
wallydraigle
U
سست عنصر
weak minded
U
سست عنصر
active element
U
عنصر عامل
active element
U
عنصر کنشی
shunt element
U
عنصر موازی
inverse element
U
عنصر وارون
active element
U
عنصر فعال
coupling element
U
عنصر پیوست
minor constituent
U
عنصر جزئی
acid forming element
U
عنصر اسیدی
start element
U
عنصر شروع
alloying element
U
عنصر الیاژ
tactical element
U
عنصر تاکتیکی
service element
U
عنصر اداری
cryotron
U
عنصر برودتی
stop element
U
عنصر ایست
alloying element
U
عنصر الیاژی
primitive element
U
عنصر اولیه
ingredients
U
عنصر سازنده
picture element
U
عنصر تصویر
biotic element
U
عنصر زیستی
thermocouple
U
عنصر حرارتی
part
U
عنصر اصلی
threshold element
U
عنصر استانهای
transition element
U
عنصر واسطه
tracer element
U
عنصر ردیاب
guest element
U
عنصر کم مقدار
minor constituent
U
عنصر فرعی
signal element
U
عنصر علامتی
code element
U
عنصر رمز
nand element
U
عنصر نقیض و
ingredient
U
عنصر سازنده
chemical element
U
عنصر شیمیایی
aqueous element
U
عنصر ابی
trace element
U
عنصر کم مقدار
identity element
U
عنصر یکسانی
data element
U
عنصر داده
element
U
عنصر اساس
element
U
عنصر عملیاتی
Elementarism
U
عنصر نگری
processing element
U
عنصر پردازشی
absorbing element
U
عنصر جذب
symmetry element
U
عنصر تقارن
elements
U
عنصر عملیاتی
abiotic element
U
عنصر بیجان
abiotic element
U
عنصر نازیوه
electronic element
U
عنصر الکترونیکی
elements
U
عنصر اساس
passive element
U
عنصر غیرعامل
acid forming element
U
عنصر اسیدساز
print element
U
عنصر چاپ
weakling
U
سست عنصر
logic element
U
عنصر منطقی
weak kneed
U
سست عنصر
logic element
U
عنصر لاجیک
weak-kneed
U
سست عنصر
delay element
U
عنصر تاخیری
titanium
U
عنصر فلزی
accommpanying element
U
عنصر همراه
coupling element
U
عنصر اتصال
primordial element
U
عنصر ازلی
alloying agent
U
عنصر الیاژی
disafected person
U
عنصر نامطلوب
weaklings
U
سست عنصر
abundant element
U
عنصر فراوان
specific duties
U
عوارض گمرکی براساس مشخصات کالا
specification
U
یات مشخصات ساخته نشده باشد
highs
U
وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
highest
U
وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
high
U
وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
per
U
طبق جزئیات که در مشخصات گفته شده
badge reader
U
ماشینی که داده را از یک نشانه مشخصات می خواند
specification
U
ی درباره تواناییهای برنامه , مشخصات و روش ها
functional condition code
U
کد یا علامت مشخصات عمل کرد مهمات
specification
U
درجه بالای دقت یا مشخصات زیاد
strontium
U
عنصر سبک دو فرفیتی
primordial
U
عنصر نخستین اساسی
micronutrient
U
عنصر غذایی کم مصرف
mental element of crime
U
عنصر روانی جرم
macronutrient
U
عنصر غذایی پر مصرف
air defense element
U
عنصر پدافند هوایی
pixel
U
نقطه عنصر تصویری
heating element
U
المان یا عنصر حرارتی
disafected person
U
عنصر غیرقابل اعتماد
pyrogen
U
عنصر قابل اشتعال
exclusive or element
U
عنصر یای انحصاری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com