English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
environmental design U طراحی محیطی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
environmental preservation U نگهداشت زیست محیطی حفافت زیست محیطی
frostwork U نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
background radiation U تشعشعات هستهای محیطی تشعشعات محیطی
nubus U NUbus به اداپتوری نیاز داردکه مخصوصا" برای گیرندههای 69 سوزنی طراحی ان طراحی شده گذر گسترشی سریع کامپیوترacintosh
cad U طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
computer aided design U طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
cads U طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
reversing U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
nsfnet U یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
environmental U محیطی
peripheral speed U سرعت محیطی
surface speed U سرعت محیطی
peripheral resistance U مقاومت محیطی
spandrel beams U تیرهای محیطی
ambient conditions U شرایط محیطی
ambient temperature U درجه حرارت محیطی
circumcircle U دایره محیطی [ریاضی]
circumscribed circle U دایره محیطی [ریاضی]
error due to external influence U خطای محیطی [ریاضی]
wrap around type U گونه نوشتار محیطی
environmental benefit U فواید زیست محیطی
environmental costs U مضار زیست محیطی
environmental impact U نشانزد زیست محیطی
euthenics U اصلاح نژاد محیطی
environmental sculpture U پیکره سازی محیطی
environmental security U تامین محیطی و فیزیکی منطقه
belt frame U اسکلت محیطی بدنه هواپیما
exodermis U لایهء خارجی سلولهای زنده محیطی
to remain suspended U معلق ماندن [در محیطی] [فیزیک] [شیمی]
to stay floating U معلق ماندن [در محیطی] [فیزیک] [شیمی]
computer aided design and drafting U طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
to suspend U معلق نگه داشتن [در محیطی] [فیزیک] [شیمی]
common flow afterburner توربوفن تقویت شده [که در آن جریانهای مرکزی و محیطی بعد از پس سوز با یکدیگرترکیب می شوند.]
inflow ratio U نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
controlled environment U محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
draughtsmanship U طراحی
ichnography U طراحی
IAB U ل طراحی
graphic fitting U خط کش طراحی
drafting machine U خط کش طراحی
designing U طراحی
Internet U ل طراحی
planning U طراحی
design U طراحی
architectonics U طراحی
roughing U طراحی
designs U طراحی
on an even keel <idiom> U به ترتیب عالی یا محیطی عالی
sketch U طراحی کلیات
sketched U طراحی کلیات
design aids U وسائل طراحی
design objective U هدف طراحی
design language U زبان طراحی
computer design U طراحی کامپیوتری
designs U طراحی کردن
design automation U خودکاری در طراحی
designing U حیله گر طراحی
design costs U هزینههای طراحی
design cycle U چرخه طراحی
logic design U طراحی منطقی
logical design U طراحی منطقی
modular design U طراحی پیمانهای
system design U طراحی سیستم
forms design U طراحی فرم ها
design U طراحی کردن
design U طراحی محصولات
logical design U طراحی نطقی
design and construction U طراحی و ساخت
designs U طراحی محصولات
drawing office U دفتر طراحی
sketches U طراحی کلیات
design automation U طراحی به طور خودکار
block design test U ازمون طراحی با مکعبها
crack stopper U خصوصیتی در طراحی یک ساختمان
structured design U طراحی ساختار یافته
centralized design U طراحی تمرکز یافته
landscape garden U طراحی فضای سبز
planography U نقشه نگاری طراحی
redesign U طراحی مجدد کردن
batik U طراحی روی پارچه
batiks U طراحی روی پارچه
ergonomics U علم طراحی ماشین
silk U نخ ابریشم مخصوص طراحی
graphic arts U هنر طراحی ودکوراسیون
graphic arts U هنر خط نویسی و طراحی
topology U طراحی ماشینهای شبکه
foreground U بخش نوشتاری یک طراحی
kohs'block design test U ازمون طراحی با مکعبهای کوهس
carboard architecture U [مدل طراحی با سطحی صاف]
Brownian U [طراحی مناظر به سبک برنز]
ich nographic U وابسته به طراحی و زمینه سازی
pattern laying U مین گذاری طراحی شده
engineering drawing U طراحی و نقشه کشی مهندسی
arras U نقاشی طراحی قلاب دوزی
design U مشخصاتی برای طراحی یک محصول
designs U مشخصاتی برای طراحی یک محصول
drawing U هنر طراحی تابلو نقاشی
drawings U هنر طراحی تابلو نقاشی
chips U طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
chip U طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
haute couturer U موسسه طراحی لباس ومد بانوان
knowledge U طراحی و نوشتن سیستمهای کامپیوتر خبره
damascene-work U [طراحی حجاری شده بر روی فلز]
ichnographic U وابسته به طراحی یازمینه سازی طرحی
cmos U طراحی مدار پیچیده و روشهای ساخت
prime U خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
primed U خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
bit parallel U طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
primes U خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
modularization U برنامههای طراحی از مجموعه از بخشهای تابعی استاندارد
Dingbat U نشانه . تصویر و طراحی به جای حروف است
c U استفاده مشابه از کامپیوتر در هر جنبه طراحی و ساخت
tusche U جوهر چاپ مخصوص طراحی و گراور سازی
Community architecture U [جنبش مداخله در طراحی ساختمان های انگلیس]
home management software U برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
cim U استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
programmers U شخصی که قادر به طراحی و نوشتن برنامه کاری است
blueprints U کپی از مجموعه اصلی خصوصیات یا طراحی ها به شکل گرافیکی
programmer U شخصی که قادر به طراحی و نوشتن برنامه کاری است
generation U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
BSI U سازمانی که طراحی و کنترل استانداردهای انگلیس را برعهده دارد
Glasgow School U [نامی برای معماری ها و طراحی های همزمان در گلاسکو]
blueprint U کپی از مجموعه اصلی خصوصیات یا طراحی ها به شکل گرافیکی
generations U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
algorithmic language U یک زبان که برای بیان الگوریتم ها طراحی شده است
adhocism U [طراحی کامل و جداگانه قسمت های مختلف یک ساختمان]
networking U شرکت یا شخصی که در تنظیم و طراحی شبکه متخصص است
femme-fleur U [طرح دختر رویایی در طراحی های هنرهای جدید فرانسه]
Industrial Park U [طراحی املاک برای استفاده صنعتی در قرن نوزدهم در منچستر]
PowerBook U گونه Laptop کامپیوتر Macintosh طراحی شده توسط Applecarp
job U ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
metal oxide semiconductor U طراحی مدار مجتمع و روش ساخت با استفاده جفت تراتریستورهای p و n
jobs U ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
logical U خطا در طراحی برنامه که باعث جهش یا عملیات نادرست شود
scalar U پردازنده طراحی شده برای پردازش سریع روی مقادیراسکالر
onion skin architecture U طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
architecture U طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
British Standards Institute U سازمان انگلیسی که طراحی و امنیت استاندارهای انگلیس را بررسی میکند
design points U ترکیب ویژهای از متغیرها که پروسه طراحی براساس ان صورت میگیرد
drawing program U نرم افزار طراحی و رسم روی صفحه توسط کاربر
cadd U Drafting and AidedDesign Computer طراحی ونقشه کشی به کمک کامپیوتر
strudl U زبان برنامه نویسی که برای طراحی وتجزیه و تحلیل ساختارهابکار می رود
beef up U افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
biomorph U [فرم پایه در موضوعات زنده مانند طراحی حیوانات، انسانها یا جانورشناسی]
robotics U زمینهای در هوش مصنوعی که مورد طراحی تولید و کاربردادم ماشینی است
middleware U نرم افزار سیستم که برای کاربر خاص طراحی شده باشد
open U برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
published U طراحی , توید و چاپ متن با نرم افزار خاص کامپیوتر کوچک و چاپگر
opened U برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
stock control program U نرم افزاری که برای کمک به مدیریت انبار در تجارت طراحی شده است
human engineering U مطالعهای مربوط به طراحی محصولاتی که برای استفاده انسانها اسانتر و راحتتر میباشد
opens U برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
fail safe system U سیستمی که برای جلوگیری ازخرابی طراحی شده است سیستم با خرابی ملایم
publish U طراحی , توید و چاپ متن با نرم افزار خاص کامپیوتر کوچک و چاپگر
publishes U طراحی , توید و چاپ متن با نرم افزار خاص کامپیوتر کوچک و چاپگر
ttl U استفاده از طراحی TTL و قط عات برای پیاده سازی مدارهای منط قی و دروازه ها
fourth generation computers U زبانهایی که برای کاربر فاهر مناسب دارند و هوشمند طراحی نشده اند
integrated U نوعی طراحی مدار که قادر به تولید قط عات با توان پایین و کوچک است
hazarding U طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
Aesthetic Movement U [جنبش هنرمندان آمریکایی و انگلیسی در احیای طراحی های باشکوه عصر ملکه ویکتوریا]
notron utilities U مجموعهای از برنامههای کوچک که برای ساده کردن عملیات کامپیوتری طراحی گردیده است
invitation U قابل دیدن رو صفحه DTP یا طرح گرافیکی در مرحله طراحی ولی چاپ نشده
design take off weight U حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
pl/i U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای ارتباط باکامپیوترها طراحی شده است
hazards U طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
design gross weight U حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
DTP U طراحی چاپ متنی که با استفاده ازنرم افزار خاص , کامپیوتر و چاپگر انجام میشود
hazard U طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
SSL U پروتکل طراحی شده توسط Netscape که حاوی اطلاعات ایمنی روی اینترنت است
cadam U فرایند بکارگیری سیستمهای کامپیوتری به عنوان وسائلی در کاربردهای طراحی وساخت Computer anufacturing
algorithmic U زبان کامپیوتر که برای پردازش و بیان الگوریتم ها طراحی شده است مثل ALGOL
macdraw U معماری مهندسی یانقشه کشان و متخصصین مشابه در هنرهای گرافیکی طراحی شده است
invitations U قابل دیدن رو صفحه DTP یا طرح گرافیکی در مرحله طراحی ولی چاپ نشده
homes U ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش
home U ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش
hazarded U طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
setl U زبان سطح بالا که برای اسان کردن برنامه نویسی الگوریتم طراحی شده است
new century schoolbook U نوعی طرح حروف خوانا که جهت مجلات و کتابهای درسی مدارس طراحی شده است
scalar U پردازنده RISC طراحی شده توسط Sun Microsystems که در محدوده ایستگاههای کاری اش استفاده میشود
design landing weight U حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
SPARC U پردازنده Rise طراحی شده توسط Sun Microstems که در محدوده استگاههای کاری اش استفاده میشود
dedicated U تابع منط قی که رد طراحی سخت افزار پیاده سازی شده است . معمولاگ یک کار یا مدار
hierarchy plus input process output U یک روش طراحی و مستندسازی برنامه که ساختارعملیاتی و گردش اطلاعات رادر سه نوع نمودار نشان میدهد
information hiding U یک مفهوم طراحی نرم افزاری که هدف ان کاهش اثرات متقابل بین قسمتهای یک برنامه است
kinematics U فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
desert U [طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
low end U سخت افزار یا نرم افزاری که قدرت منه نیست یا برای مبتدیان طراحی شده است
ri/sme U سازمان تخصصی مهندسین علاقه مند در طراحی واستفاده از روبوت هاof Society the Internationalof EngineersRobotics anufacturing
sketching U روش گرافیک کامپیوتری که در ان دنبالهای از خطوط درطول مسیر مکان نما رسم شده یا طراحی می گردند
users U نرم افزار یا سخت افزاری که برای این طراحی شده اند که ارتباط با ماشین ساده تر شود
oxides U روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
oxide U روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
simscript U زبان برنامه نویسی سطح بالاکه مخصوصا" برای کاربردهای شبیه سازی طراحی شده است
workflow U نرم افزار طراحی شده برای بهبود جریان متنهای الکترونیکی در یک شبکه اداری از یک کاربر به دیگری
user U نرم افزار یا سخت افزاری که برای این طراحی شده اند که ارتباط با ماشین ساده تر شود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com