English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
woodwaxen U طاوسی پا کوتاه اسیایی و اروپایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Eurasians U اروپایی و اسیایی
Eurasian U اروپایی و اسیایی
woodcock U خروس جنگلی اسیایی و اروپایی
Asians U اسیایی
Asian U اسیایی
asiatic U اسیایی
asian games U بازیهای اسیایی
oriental U اسیایی خاوری
tiger lily U سوسن بلند اسیایی
falconet U باز کوچک اسیایی
hill myna U سار سیاه وبزرگ اسیایی
water buffalo U گاو میش اهلی شده اسیایی
blast U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge U نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
European U اروپایی
Europeans U اروپایی
sweetbrier U گل سرخ اروپایی
Indo- U هند و اروپایی
continental code U مورس اروپایی
international morse code U مورس اروپایی
indo european U هند و اروپایی
indo germanic U هند و اروپایی
aberdevine U سهره اروپایی
indo uropean U هند و اروپایی
cushat U طوقی اروپایی
it had a europeanlook U اروپایی می نمود
saker U شاهین اروپایی
eurodollars U دلار اروپایی
greenfinch U سهره اروپایی
redwing U باسترک اروپایی
eruropean community U جامعه اروپایی
larch U کاج اروپایی
yellowhammer U سهره اروپایی
larches U کاج اروپایی
nightjar U بوف اروپایی
fieldfare U باسترک اروپایی
pantywaist U شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn U جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
mewed U مرغ نوروزی اروپایی
moly U سیر زرد اروپایی
mulatto U زاده اروپایی وزنگی
mewing U مرغ نوروزی اروپایی
mew U مرغ نوروزی اروپایی
martlet U پرستوی معمولی اروپایی
marron U شاه بلوط اروپایی
toper U کوسه ماهی اروپایی
copper beech [Fagus sylvatica] U درخت راش اروپایی
merlin U قوش کوچک اروپایی
brock U گورکن اروپایی شغاره
it had a europeanlook U نمود اروپایی داشت
european monetary system U سیستم پولی اروپایی
european committee for standardization U کمیته اروپایی استاندار
greylag U غاز وحشی اروپایی
European Currency Unit U واحد پول اروپایی
redstart U بلبل دم قرمز اروپایی
Eurasians U از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
ring snake U مار حلقه دار اروپایی
ruddock U مرغ سینه سرخ اروپایی
Eurasian U از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
larch U درخت صنوبرآراسته [کاج اروپایی]
polecat U موش خرمای وحشی اروپایی
polecats U موش خرمای وحشی اروپایی
The town has a European look. U این شهر قیافه اروپایی دارد
a comparison between European and Japanese schools U مقایسه ای بین مدارس اروپایی و ژاپنی
whiting U ماهی نرم باله خوراکی اروپایی
half caste U دارای پدر اروپایی ومادر هندوستانی
africander U اروپایی نژادی که درافریقای جنوبی زاده شد
colombo plan U طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
old master U هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
dun bird U یکجوراردک اروپایی که سروگردنش حنایی رنگ است)
serin U سهره کوچک اروپایی شبیه بلبل زرد
old masters U هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
nut cracker U یکجور پرنده اروپایی که مانند کلاغ است
short quard U سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
pochard U یکجور اردک اروپایی که سروگردنش حنایی رنگ اشت
eurocheque U چک انگلیسی که قابل نقد کردن در بانکهای اروپایی میباشد
European rose U طرح گل رز اروپایی [که نام دیگر آن همان گل فرنگ است.]
e r p U برنامهای که امریکا از سال 7491تا 1591 بر مبنای پیشنهادشانزده کشور اروپایی
balto slavic U شاخهء زبان هند و اروپایی رایج در سواحل بالتیک و بین اقوام اسلاو
Cinoiserie U [سبک معماری اروپایی از هنر سازه های چینی که اولین بار در قرن هفدهم میلادی استفاده شد.]
maroon U شاه بلوط اروپایی رنگ خرمایی مایل بقرمز درجزیره دورافتاده یاجاهای مشابهی رها شدن یا گیر افتادن
hurdle step U جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
mags U کلاغ جاره اروپایی کلاغ زنگی
mag U کلاغ جاره اروپایی کلاغ زنگی
linter U ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
cabbage rose U طرح گل رز کلمی که بیشتر بصورت گل های توپر و در نقشه های اروپایی و طرح گل فرنگ دیده می شود
dangerous goods by road agreement U موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
gold washing U شستن طلائی [نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
miniatures U کوتاه
shortest U کوتاه
stocky U کوتاه
puny U قد کوتاه
stockiest U کوتاه
little U کوتاه
stockier U کوتاه
pygmies U قد کوتاه
stunt U کوتاه
stunts U کوتاه
pygmy U کوتاه
synoptic U کوتاه
liliputian U قد کوتاه
stunting U کوتاه
pygmy U قد کوتاه
pigmies U کوتاه
pigmy U قد کوتاه
pigmy U کوتاه
pigmies U قد کوتاه
low U کوتاه
scut U دم کوتاه
pygmies U کوتاه
concise U کوتاه
of short duration U کوتاه
curtal U کوتاه
succinct <adj.> U کوتاه
short <adj.> U کوتاه
fleeting <adj.> U کوتاه
curt <adj.> U کوتاه
dwarfish U کوتاه
concise <adj.> U کوتاه
bas relif U کوتاه
dumpy U کوتاه
down U کوتاه
miniature U کوتاه
succinct U کوتاه
shorter U کوتاه
short U کوتاه
short blast U بوق کوتاه
easy term U کوتاه مدت
short burst U رگبار کوتاه
scutter U دو باگامهای کوتاه
epigrammatical U کوتاه ونیشدار
short brittle U شکننده- کوتاه
escopet U قرابینه کوتاه
short blast U سوت کوتاه
aphorisms U سخن کوتاه
aphorism U سخن کوتاه
low U کوتاه دون
truncates U کوتاه کردن
cut off U کوتاه کردن
poops U صدای کوتاه
poop U صدای کوتاه
shortening U کوتاه شدگی
detruncate U کوتاه کردن
draw in U کوتاه شدن
hide bound U کوتاه فکر
abbreviated U کوتاه شده
hare sighted U کوتاه بین
half timber U الوار کوتاه
half pint U کوتاه تر از مقدارمتوسط
short circuit U اتصال کوتاه
escopette U قرابینه کوتاه
fubsy U کوتاه وکلفت
stags U کوتاه کردن
stag U کوتاه کردن
lie-down U استراحت کوتاه
lie down U استراحت کوتاه
short return U برگشت کوتاه
short run U کوتاه مدت
short run U مدت کوتاه
scurrying U مسابقه کوتاه
scurry U مسابقه کوتاه
scurries U مسابقه کوتاه
clipping U کوتاه کردن
short precision U دقت کوتاه
gnomical U کوتاه لب نویس
shuffled U گام کوتاه
bas-reliefs U برجسته کوتاه
bas-relief U برجسته کوتاه
bas relief U برجسته کوتاه
truncating U کوتاه کردن
short drop U دراپ کوتاه
short period U دوره کوتاه
scurried U مسابقه کوتاه
shuffles U گام کوتاه
short wave U موج کوتاه
novella U رمان کوتاه
morello U گیلاس دم کوتاه
unabridged U کوتاه نشده
one track U کوتاه فکر
piaffer U یورتمه کوتاه
abridge U کوتاه کردن
an incomprehensive report U گزارش کوتاه
manikin U ادم کوتاه قد
apophthegm U گفتار لب و کوتاه
mackinaw U کت کوتاه و سنگین
low frequency wave U موج کوتاه
manakin U ادم کوتاه قد
short-wave U موج کوتاه
term paper U رساله کوتاه
novelettes U داستان کوتاه
shuffling U گام کوتاه
narrow minded U کوتاه نظر
shuffle U گام کوتاه
short stories U داستان کوتاه
novelet U داستان کوتاه
short story داستان کوتاه
short-circuits U اتصال کوتاه
short-circuit U اتصال کوتاه
short-haul U خط سیر کوتاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com