Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dice
U
طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
diced
U
طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
dices
U
طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
dicing
U
طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
expansion slots
U
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
pig board
U
تخته کوچک برای موجهای کوچک
grout
U
بلغور قطعات کوچک و نامنظم سنگ دوغاب
tessera
U
قطعات کوچک مرمر یاشیشه مخصوص اجر موزاییک
cirrocumulus
U
قطعات ابرهای کوچک وسفیدی که در ارتفاعات زیاد قراردارد
planchette
U
تخته کوچک
submarines
U
تخته موج بیش از حد کوچک
submarine
U
تخته موج بیش از حد کوچک
edge card
U
یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است
hot valve clearance
U
فاصله کوچک بین ساقه سوپاپ و اسبک هنگامی که تمام قطعات موتور بدمای کاری رسیده اند
running spare
U
قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
on board spares
U
قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
parts explosion
U
رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
new work
U
عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
reassembles
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassemble
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembling
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembled
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
pillorying
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pilloried
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillories
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillory
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
cannibalised
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
bin storage
U
انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
simm
U
تخته مدار کوچک و فشرده با یک لبه اتصال در امتداد یک لبه که قط عات حافظه فرفیت را حمل میکند
pin
U
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinning
U
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned
U
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
multi board computer
U
کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
lee board
U
تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
stopboard
U
تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
board
U
تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
daughter board
U
تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
boarded
U
تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
DIMM
U
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
board
U
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
boarded
U
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
bin storage space
U
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
scarp
U
بریدن عمودی بریدن
plywood
U
تخته لایی تخته چند لا
planking
U
تخته پوشی تخته بندی
notice board
U
1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
bare board
U
تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
interim overhaul
U
پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
plank
U
تخته تخته کردن
NIC
U
تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
weather board
U
تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule
U
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget
U
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
increment
U
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increments
U
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger
U
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
pads
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
smithereens
U
قطعات
parts peculiar
U
قطعات مخصوص
bill of material
U
صورت قطعات
cable accessory
U
قطعات کابل
parts peculiar
U
قطعات اختصاصی
staff section
U
قطعات سمبه
shell fragments
U
قطعات گلوله
analecta
U
قطعات ادبی
parts list
U
فهرست قطعات
parts list
U
لیست قطعات
component drawing
U
رسم قطعات
web stiffeners
U
قطعات تقویتی
shatter
U
قطعات شکسته
end product
U
مجموعه قطعات
spare parts
U
قطعات یدکی
repair parts
U
قطعات یدکی
parts
U
قطعات یدکی
trilcgy
U
یا قطعات سه گانه
common parts
U
قطعات عمومی
main members
U
قطعات اصلی
chosen fragments
U
قطعات گزیده
chosen fragments
U
قطعات منتخبه
chrestomathy
U
قطعات منتخب
flinders
U
قطعات شکسته
table of replaceable partes
U
فهرست قطعات
shatters
U
قطعات شکسته
chrestomathy
U
قطعات برگزیده
common hardware
U
قطعات عمومی
common items
U
قطعات عمومی
fragmenting
U
قطعات متلاشی خردکردن
bitty
U
متشکل از قطعات ریز
rebuild
U
نوسازی کردن قطعات
assemble
U
سوار کردن قطعات
assembled
U
سوار کردن قطعات
object assembly test
U
ازمون الحاق قطعات
rebuilds
U
نوسازی کردن قطعات
assembles
U
سوار کردن قطعات
fragment
U
قطعات متلاشی خردکردن
authorized parts list
U
لیست قطعات مجاز
fragments
U
قطعات متلاشی خردکردن
cataloguing
U
لیست قطعات کاتالوگ
catalogues
U
لیست قطعات کاتالوگ
catalogued
U
لیست قطعات کاتالوگ
renovation
U
تجدید قطعات کردن
catalogue
U
لیست قطعات کاتالوگ
cataloging
U
لیست قطعات کاتالوگ
cataloged
U
لیست قطعات کاتالوگ
fracture
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
common parts
U
قطعات یدکی عمومی
fracturing
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
bottom casting
U
قطعات ریخته گی بسته
fractures
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
investment castings
U
قطعات ریخته گی بسته
nomenclature
U
نام گذاری قطعات
invar struts
U
قطعات فلزی ضد انبساط
catalogs
U
لیست قطعات کاتالوگ
analects
U
قطعات ادبی منتخبات
fractured
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
authorized parts list
U
سهمیه مجاز قطعات
knobble
U
برامدگی کوچک گره کوچک
pannikin
U
لیوان کوچک پیمانه کوچک
wiggly block test
U
ازمون قطعات موج دار
phrasing
U
ترتیب بندی قطعات موسیقی
shards
U
شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
end product
U
قطعات حاصله دستگاه نهایی
shard
U
شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
component end item
U
قطعات و اقلام تجهیزات عمده
salvaged
U
پیاده کردن کامل قطعات
weldment
U
قطعات بهم جوش خورده
salvaging
U
پیاده کردن کامل قطعات
match mark
U
جفتن و جور کردن قطعات
salvages
U
پیاده کردن کامل قطعات
salvage
U
پیاده کردن کامل قطعات
dismount
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
dismounts
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
quadrat
U
به قطعات مستطیل تقسیم کردن
blocky
U
پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
dismantling
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantle
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantles
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantled
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
component change order
U
دستور تغییر قطعات یک وسیله
dismounting
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
beef cuts
U
قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
anthologist
U
متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
collapsible form work
U
قالب قطعات پیش ساخته بتونی
borescope
U
ابزار چشمی برای بازرسی قطعات
disassembly
U
عکس عمل مونتاژ تجریه قطعات
sketchbooks
U
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
bossing
U
ناف روی قطعات ریختگی قوز
bosses
U
ناف روی قطعات ریختگی قوز
materiel history
U
خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
bossed
U
ناف روی قطعات ریختگی قوز
boss
U
ناف روی قطعات ریختگی قوز
sketchbook
U
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
connection of loom pieces
U
متصل کردن قطعات دار
[قالی]
clapboard
U
قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
clapboards
U
قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
tie up
U
بریدن
sunder
U
بریدن
stag
U
بریدن
intercepts
U
بریدن
skives
U
بریدن
skived
U
بریدن
skive
U
بریدن
hewn
U
بریدن
cut
U
بریدن
cuts
U
بریدن
intercepting
U
بریدن
intercepted
U
بریدن
intercept
U
بریدن
slice
U
بریدن
slices
U
بریدن
haggles
U
بریدن
haggled
U
بریدن
haggle
U
بریدن
stumps
U
بریدن
stumping
U
بریدن
carvings
U
بریدن
carves
U
بریدن
stump
U
بریدن
stags
U
بریدن
carved
U
بریدن
carve
U
بریدن
blankest
U
بریدن
carving
U
بریدن
amputation
U
بریدن
truncating
U
بریدن
truncates
U
بریدن
truncated
U
بریدن
dismemberment
U
بریدن
truncate
U
بریدن
resect
U
بریدن
rase
U
بریدن
shear
U
بریدن
decapitation
U
سر بریدن
blank
U
بریدن
decapitating
U
سر بریدن
decapitates
U
سر بریدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com