English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
annexation U ضمیمه سازی انضمام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
annex U پیوستن ضمیمه سازی
annexing U پیوستن ضمیمه سازی
annexes U پیوستن ضمیمه سازی
adjunction U ضمیمه مشاع سازی
excursus U مقالهء ضمیمه ضمیمه تشریحی
inclusive of <prep.> U به انضمام
including <prep.> U به انضمام
comprising <prep.> U به انضمام
integration U انضمام
horizontal integration U انضمام افقی
adhesion U انضمام قبول عضویت
integrator U ایجاد کننده ائتلاف یا انضمام
annexing U ضمیمه کردن ضمیمه
annexes U ضمیمه کردن ضمیمه
annex U ضمیمه کردن ضمیمه
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
appendage U ضمیمه
appendages U ضمیمه
addendum U ضمیمه
exhibiting U ضمیمه
appendix U ضمیمه
attachment U ضمیمه
attached U ضمیمه
supplementing U ضمیمه
supplemented U ضمیمه
apendix U ضمیمه
appendant U ضمیمه
appurtenance U ضمیمه
appurtenence U ضمیمه
supplement U ضمیمه
appendixes U ضمیمه
accompaniment U ضمیمه
accompaniments U ضمیمه
complements U ضمیمه
complementing U ضمیمه
complemented U ضمیمه
complement U ضمیمه
accompanying U ضمیمه
supplements U ضمیمه
amendments U ضمیمه
amendment U ضمیمه
exhibits U ضمیمه
annexes U ضمیمه
annex U ضمیمه
including U به ضمیمه
enclosures U ضمیمه
annexing U ضمیمه
appendices U ضمیمه
enclosure U ضمیمه
inclusive of <prep.> U به ضمیمه
thereto attached U ضمیمه به ان
addenda U ضمیمه
exhibit U ضمیمه
exhibited U ضمیمه
insertion U ضمیمه
comprising <prep.> U به ضمیمه
including <prep.> U به ضمیمه
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
append U ضمیمه کردن
codicil U ضمیمه وصیتنامه
given in U ضمیمه شده
codicils U ضمیمه وصیتنامه
extrinsic U جزئی ضمیمه
accompanied U ضمیمه کردن
accompanies U ضمیمه کردن
cirrus U اویز ضمیمه
subjoin U ضمیمه کردن
add U ضمیمه کردن
postscript U ضمیمه کتاب
vermiform appendix U ضمیمه اعور
an a to a dictionary U ضمیمه فرهنگ
postscripts U ضمیمه کتاب
tacks U ضمیمه کردن
adjoint U مشوق ضمیمه
adject U ضمیمه کردن
accompany U ضمیمه کردن
tacking U ضمیمه کردن
adjuncts U ملازم ضمیمه
affixed <adj.> <past-p.> U ضمیمه شده
adjunct U ملازم ضمیمه
affected [added] <adj.> <past-p.> U ضمیمه شده
tags U ضمیمه شدن به
tags U ضمیمه کردن
tag U ضمیمه شدن به
tag U ضمیمه کردن
appendix U ضمیمه ذیل
arrangement U ضمیمه قرارداد
affix U ضمیمه کردن
affixed U ضمیمه کردن
attachment U ضبط ضمیمه
affixes U ضمیمه کردن
attachment U ضمیمه الصاق
affixing U ضمیمه کردن
annexed <adj.> <past-p.> U ضمیمه شده
attached <adj.> <past-p.> U ضمیمه شده
attach U ضمیمه کردن
enclosed U ضمیمه شده
tacked U ضمیمه کردن
enclosing U ضمیمه کردن
encloses U ضمیمه کردن
enclosed <adj.> <past-p.> U ضمیمه شده
enclose U ضمیمه کردن
tack U ضمیمه کردن
annexed U ضمیمه منضم
arrangements U ضمیمه قرارداد
attaching U ضمیمه کردن
attributed <adj.> <past-p.> U ضمیمه شده
attaches U ضمیمه کردن
appendixes U ضمیمه ذیل
addition U اسم اضافی ضمیمه
additions U اسم اضافی ضمیمه
the a invoice U صورت حساب ضمیمه
pendant U بی تکلیف ضمیمه شده
cirrate U دارای زائده و ضمیمه
attachment U توقیف کردن ضمیمه
pendants U بی تکلیف ضمیمه شده
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
schedules U صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
glossary U واژه نامه ضمیمه کتاب
supplemented U تکمیل کردن ضمیمه شدن به
schedule U صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
supplementing U تکمیل کردن ضمیمه شدن به
supplements U تکمیل کردن ضمیمه شدن به
attachment U ضمیمه اثاث جمع اوری
copy of his letter is here with enclosed U رونوشت نامه وی ضمیمه است
scheduled U صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
supplement U تکمیل کردن ضمیمه شدن به
glossaries U واژه نامه ضمیمه کتاب
tagged U بر چسب زده ضمیمه دار
return account U صورتحسابی که به برات رجوعی ضمیمه میشود
attachable U قابل بهم پیوستن یا ضمیمه کردن
attachment U توقیف و ضبط شخص یا مال به دلایل قانونی ضمیمه
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
Lower third U قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
chyron [American E] U قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
aston [British E] U قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
accession book U فهرست کتب یک کتابخانه که به سایر کتب ضمیمه شود
appendicitis U اماس ضمیمه روده اماس اپاندیس
attaches U پیوست کردن ضمیمه کردن
attaching U پیوست کردن ضمیمه کردن
attach U پیوست کردن ضمیمه کردن
deflexion U خم سازی
pavements U کف سازی
individualises U تک سازی
individuation U تک سازی
local anasthesia U سر سازی
compaction U تو پر سازی
idolization U بت سازی
truncation U بی سر سازی
individualization U تک سازی
individualized U تک سازی
individualizes U تک سازی
retortion U کج سازی
bridgework U پل سازی
retortion U خم سازی
flection U خم سازی
individualised U تک سازی
padding U له سازی
individualize U تک سازی
bridge building U پل سازی
repk lection U پر سازی
flooring U کف سازی
individualising U تک سازی
individualizing U تک سازی
stylization U مد سازی
pavement U کف سازی
lapidation U سنگسار سازی
strangling U خفه سازی
lancination U مجروح سازی
landscape painting U منظره سازی
refreshments U تازه سازی
peneplanation U دشت سازی
refreshment U تازه سازی
simulation U شبیه سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com