English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 168 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to go bail for any one U ضمانت کسی راکردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pecuniary liability U ضمانت ضمانت جبران خسارت
to go it blind U بی پرواکاری راکردن
to break fresh ground U کارنکردهای راکردن
To do something perfunctorily. U سر سری کاری راکردن
disparaged U انکار فضیلت چیزی راکردن
To do something surreptitiously. U زیر زیرکی کاری راکردن
disproved U اثبات کذب چیزی راکردن
disproving U اثبات کذب چیزی راکردن
disproves U اثبات کذب چیزی راکردن
disparages U انکار فضیلت چیزی راکردن
disparage U انکار فضیلت چیزی راکردن
disprove U اثبات کذب چیزی راکردن
conceptualize U تصور یا اندیشه چیزی راکردن
to play the game U رعایت قانون راکردن باشرافت رفتارکردن
reneges U ترک تابعیت کشور یا دین خود راکردن
dabbled U سرسری کارکردن بطور تفریحی کاری راکردن
dabble U سرسری کارکردن بطور تفریحی کاری راکردن
reneging U ترک تابعیت کشور یا دین خود راکردن
dabbling U سرسری کارکردن بطور تفریحی کاری راکردن
reneged U ترک تابعیت کشور یا دین خود راکردن
renege U ترک تابعیت کشور یا دین خود راکردن
to be wary of saying something U در گفتن سخن ملاحظه اطراف کار راکردن
dabbles U سرسری کارکردن بطور تفریحی کاری راکردن
miss U از دست دادن احساس فقدان چیزی راکردن گم کردن
missed U از دست دادن احساس فقدان چیزی راکردن گم کردن
misses U از دست دادن احساس فقدان چیزی راکردن گم کردن
to wish for something U ارزوی چیزی راکردن چیزی را خواستن
guaranteed U ضمانت
warranty U ضمانت
warranting U ضمانت
warrants U ضمانت
warranted U ضمانت
warrant U ضمانت
bond U ضمانت
guaranty U ضمانت
gurantee U ضمانت
bail U ضمانت
guarantee U ضمانت
guaranty U ضمانت
pledge [archaic] [guaranty] U ضمانت
guarantee U ضمانت
warranty U ضمانت
guarantees U ضمانت
suretyship U ضمانت
sponsored by U به ضمانت
sponsorship U ضمانت
sponsion U ضمانت
warranties U ضمانت
mainprise U ضمانت
bondholder U ضمانت دار
sanctions U ضمانت اجرا
bilable U ضمانت بردار
bank guarantee U ضمانت بانکی
bank bond U ضمانت بانکی
bailable U قابل ضمانت
joint and several guarantee U ضمانت تضامنی
pecuniary liability U ضمانت پولی
bail bond U ضمانت نامه
answer U ضمانت کردن
limplied warranty U ضمانت ضمنی
letter of indemnity U ضمانت نامه
vouch for U ضمانت کردن
irreplevisable U ضمانت برندار
irrepleviable U ضمانت برندار
suretyship U عقد ضمانت
guarantee period U دوره ضمانت
fiduciary bond U ضمانت شرافتی
express warranty U ضمانت صریح
guaranty U ضمانت نامه
upon bail U بقیه ضمانت
contract guarantee U ضمانت قرارداد
sanctioning U ضمانت اجرا
sanctioned U ضمانت اجرا
bond U پیوستگی ضمانت
vouch U ضمانت کردن
assurances U ضمانت وثیقه
guarantees U ضمانت کردن
sponsor U ضمانت کردن
sponsoring U ضمانت کردن
sponsors U ضمانت کردن
guarantor U ضمانت کننده
responsibilities U ضمانت جوابگویی
guarantors U ضمانت کننده
responsibility U ضمانت جوابگویی
pledging U وثیقه ضمانت
answered U ضمانت کردن
insure U ضمانت کردن
warranty U ضمانت نامه
pledged U وثیقه ضمانت
guarantee U ضمانت کردن
assurance U ضمانت وثیقه
guaranteed U ضمانت کردن
answers U ضمانت کردن
answering U ضمانت کردن
sanction U ضمانت اجرا
pledges U وثیقه ضمانت
warranties U ضمانت نامه
bonded U ضمانت شده
pledge U وثیقه ضمانت
warrent U ضمانت یاتعهد کردن
the watch is warranted U ضمانت شده است
it is not protected by sanctions U ضمانت اجرایی ندارد
i guarantee his appearance U من ضمانت می کنم که حاضرشود
to bail out U با ضمانت از زندان دراوردن
stand surety for a person U ضمانت کسی را کردن
bail U تضمین ضمانت کردن
act as surety U کفالت یا ضمانت کردن
able to justify bail U قادر به تقبل ضمانت
sanction U ضمانت اجرایی قانون
guaranteed U شخص ضمانت شده
joint bond U تعهد یا ضمانت مشترک
guarantee U شخص ضمانت شده
sanctioned U ضمانت اجرایی قانون
sanctions U ضمانت اجرایی قانون
sanctioning U ضمانت اجرایی قانون
warrants U ضمانت کردن مجوز
bank guarantee U ضمانت نامه بانکی
to stand surety for any one U ضمانت کسیرا کردن
bailment U رهایی به قید ضمانت
warrant U ضمانت کردن مجوز
board exchange warranty U ضمانت تعویض برد
warranting U ضمانت کردن مجوز
guarantees U شخص ضمانت شده
warranted U ضمانت کردن مجوز
tender bonds U ضمانت نامههای مناقصه یامزایده
wages U ضمانت حسن انجام کار
guarantee U ضمانت نامه تضمین کردن
tender guarantee U ضمانت شرکت در مزایده یامناقصه
to vouch for any one's honesty U ضمانت درستی کسی را کردن
guaranteed U ضمانت نامه تضمین کردن
waged U ضمانت حسن انجام کار
waging U ضمانت حسن انجام کار
guarantees U ضمانت نامه تضمین کردن
wage U ضمانت حسن انجام کار
guarantee a contract U اجرای قراردادی را ضمانت کردن
sanctioned U مجوز جریمه ضمانت اجرا
sanctions U ضمانت اجرایی معین کردن
sanctions U مجوز جریمه ضمانت اجرا
sanctioned U ضمانت اجرایی معین کردن
bid bond U ضمانت شرکت در مناقصه یا مزایده
sanction U مجوز جریمه ضمانت اجرا
average bond U ضمانت نامه جبران خسارت
sanction U ضمانت اجرایی معین کردن
sanctioning U مجوز جریمه ضمانت اجرا
good performance guarantee U ضمانت حسن انجام کار
guaranty U تضمین ضمانت یا تعهد کردن
repayment guarantee U ضمانت استرداد پیش پرداخت
pledgor U دهنده ضمانت یابیعانه یا قول
pledgeor U دهنده ضمانت یابیعانه یا قول
performance guarantee U ضمانت حسن انجام کار
open credit U اعتبار بدون ضمانت نامه
sanctioning U ضمانت اجرایی معین کردن
vouch U ضمانت کردن مسئول واقع شدن
local parole U زندانی که به قید ضمانت محلی ازاد میشود
30% down payment against bank guaranty U ۳۰ درصد پیش پرداخت در برابر ضمانت بانکی
accommodation bill U براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
bareboat charter U ضمانت نامه تضمین حرکت کشتی و پرداخت مخارج پرسنل ان
del credere U ضمانت فروشنده حق العمل کار نسبت به معتبر بودن خریدار
warrants U اجازه کتبی حکم قانونی تعهد کردن ضمانت کردن کسی
warranting U اجازه کتبی حکم قانونی تعهد کردن ضمانت کردن کسی
warrant U اجازه کتبی حکم قانونی تعهد کردن ضمانت کردن کسی
warranted U اجازه کتبی حکم قانونی تعهد کردن ضمانت کردن کسی
to pass one's word for another U از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
considerations U وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
consideration U وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
bilable U قابل رهایی قابل ضمانت
ubi jus, ibi remedium U هر جا حقی هست ضمانت اجرا هم هست هر جا حقی است حق استیفاء ان هم وجوددارد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com