Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
demagnetization factor
U
ضریب مغناطیس زدایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
demagnetization
U
مغناطیس زدایی
error trapping
U
اشتباه زدایی غلط زدایی
modulus of elasticity
U
ضریب ارتجاعی ضریب فنری ضریب جهندگی
dehydroisomerization
U
همپارش با هیدروژن زدایی ایزومر شدن با هیدروژن زدایی
nuclear magnetic resonance
U
تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
availability factor
U
ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
attenuation factor
U
ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
convergence factor
U
ضریب تقارب نصف النهارات ضریب انحراف شبکه
design stress resultant
U
تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
probability factor
U
ضریب احتمال وقوع ضریب احتمالات
reduction coefficient
U
ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
charactristics
U
مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
biquinary notation
U
دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
runoff coefficient
U
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
partition coefficient
U
ضریب توزیع ضریب تقسیم
factor of safety
U
ضریب تامین ضریب اطمینان
gini coefficient
U
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
scale factor
U
ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
dehydration
U
اب زدایی
de icing
U
یخ زدایی
deglaciation
U
یخ زدایی
demodulation
U
تحمیل زدایی
decoloration
U
رنگ زدایی
deionization
U
یون زدایی
depolarization
U
قطبش زدایی
mechanical de icing
U
یخ زدایی مکانیکی
demythologization
U
اسطوره زدایی
sterilization
U
گند زدایی
debugged
U
اشکال زدایی
desulfurization
U
گوگرد زدایی
debugs
U
اشکال زدایی
deforestation
U
جنگل زدایی
undoing
U
عمل زدایی
descaling
U
پوسته زدایی
unlearning
U
یادگیری زدایی
desulphurizing
U
گوگرد زدایی
discoloration
U
رنگ زدایی
disinhibition
U
بازداری زدایی
debug
U
اشکال زدایی
desensitization
U
حساسیت زدایی
desalination
U
نمک زدایی
desalinization
U
نمک زدایی
genocide
U
نژاد زدایی
desalting
U
نمک زدایی
debugging
U
اشکال زدایی
detente
U
تشنج زدایی
decentralization
U
مرکزیت زدایی
blanching
U
رنگ زدایی
desegregation
U
جدایی زدایی
dispergation
U
لخته زدایی
degasify
U
گاز زدایی
dehydrogenation
U
هیدروژن زدایی
decolorization
U
رنگ زدایی
stain removed
U
لکه زدایی
demystified
U
راز زدایی
dealkylation
U
الکیل زدایی
decarboxylation
U
کربوکسیل زدایی
decarbonylation
U
کربونیل زدایی
trubleshoot
U
عیب زدایی
deamination
U
امین زدایی
decolonization
U
مستعمره زدایی
debug aids
U
ابزاراشکال زدایی
demystifying
U
راز زدایی
deculturation
U
فرهنگ زدایی
demystify
U
راز زدایی
decolourization
U
رنگ زدایی
accretion of silt
U
رسوب زدایی
de escalation
U
تشنج زدایی
troubleshoot
U
عیب زدایی
dehydrohalogenation
U
هیدروهالوژن زدایی
peptization
U
لخته زدایی
unconditioning
U
شرطی زدایی
dehumidification
U
رطوبت زدایی
demystifies
U
راز زدایی
deoxygenation
U
اکسیژن زدایی
ballistic coefficient
U
ضریب زاویه بالیستیکی ضریب تاثیر بالیستیکی
slices
U
ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
slice
U
ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
magneto
U
مغناطیس
magnetism
U
مغناطیس
magnetzation
U
مغناطیس
magnetic
U
مغناطیس
magnets
U
مغناطیس
magnet
U
مغناطیس
remagnetizer
U
مغناطیس گر
debugging a program
U
اشکال زدایی یک برنامه
debugging aids
U
ادوات اشکال زدایی
debugging aids
U
وسائل اشکال زدایی
debug aids
U
ادوات اشکال زدایی
demodulation
U
کشف تحمیل زدایی
acid depolarization
U
قطبش زدایی اسیدی
bleaching powder
U
گرد رنگ زدایی
deskew
U
اریب زدایی کردن
desulfurization unit
U
واحد گوگرد زدایی
defuses
U
تشنج زدایی کردن
hydrodesulfurizing
U
گوگرد زدایی با هیدروژن
debugs
U
اشکال زدایی کردن
defusing
U
تشنج زدایی کردن
defused
U
تشنج زدایی کردن
defuse
U
تشنج زدایی کردن
debugged
U
اشکال زدایی کردن
debug
U
اشکال زدایی کردن
de-escalated
U
تشنج زدایی کردن
de-escalates
U
تشنج زدایی کردن
systematic desensitization
U
حساسیت زدایی منظم
de-escalating
U
تشنج زدایی کردن
pyrolytic dehydrogenation
U
هیدروژن زدایی تفکافتی
desegregate
U
تفکیک زدایی کردن
desegregated
U
تفکیک زدایی کردن
desegregates
U
تفکیک زدایی کردن
de escalate
U
تشنج زدایی کردن
desegregating
U
تفکیک زدایی کردن
program debugging
U
اشکال زدایی برنامه
de-escalate
U
تشنج زدایی کردن
bleaching
U
رنگ زدایی الیاف
permeance
U
مغناطیس رسانایی
purity magnet
U
مغناطیس خلوص
plunger magnet
U
مغناطیس پیستونی
pyromagnetic
U
گرما- مغناطیس
remanence
U
مغناطیس مانده
permeability curve
U
خم مغناطیس پذیری
residual magnetic induction
U
مغناطیس مانده
compensating magnet
U
مغناطیس تصحیح
magnetic compensatory
U
مغناطیس تصحیح
compound magnet
U
مغناطیس مرکب
magnetic battery
U
مغناطیس مرکب
elelctromagnetic
U
الکترو مغناطیس
thermomagnetic
U
گرما مغناطیس
simple magnet
U
مغناطیس ساده
residual magnetism
U
مغناطیس مانده
residual magnetism
U
مغناطیس پس ماند
residual magnetization
U
مغناطیس مانده
permanent magnet
U
مغناطیس پایدار
p.m.
U
مغناطیس پایدار
magnetization
U
مغناطیس کنندگی
magnetization
U
مغناطیس گردانی
magnetization
U
مغناطیس گری
magnetization
U
مغناطیس پذیری
magnetizable
U
مغناطیس پذیر
magnetics
U
علم مغناطیس
organic magnet
U
مغناطیس الی
magnetic susceptibility
U
مغناطیس پذیری
magnetic explorer
U
مغناطیس یاب
ferrimagnetism
U
فری مغناطیس
field coil
U
پیچک مغناطیس گر
focusing magnet
U
مغناطیس تمرکز ده
magnet coil
U
پیچک مغناطیس
induced magnetism
U
مغناطیس القایی
magnetization curve
U
خم مغناطیس پذیری
magnetization work
U
مغناطیس کنندگی
natural magnet
U
مغناطیس طبیعی
magnotropism
U
مغناطیس گرایی
magnetosphere
U
مغناطیس کره
demagnetization
U
مغناطیس زدائی
demagnetize
U
زدودن مغناطیس
magnetosphere
U
مغناطیس- کره
magnetosphere
U
مغناطیس- سپهر
magnetosphere
U
کره مغناطیس
magnetometer
U
مغناطیس سنج
magneto
U
دارای مغناطیس
magnetizing field
U
میدان مغناطیس گر
magnetizing current
U
جریان مغناطیس گر
inductometer
U
مغناطیس سنج
magnetism
U
مغناطیس شناسی
magnetism
U
علم مغناطیس
magnet
U
مغناطیس پایدار
b h cure
U
خم مغناطیس پذیری
magnets
U
مغناطیس پایدار
blow out magnet
U
مغناطیس جرقه
magnetism
U
درس مغناطیس
susceptibility
U
مغناطیس پذیری
bar magnet
U
مغناطیس میلهای
artificial magnet
U
مغناطیس صنعتی
animal magnetism
U
مغناطیس حیوانی
mags
U
مغناطیس agnetic
mag
U
مغناطیس agnetic
dehydrocyclization
U
حلقهای شدن با هیدروژن زدایی
induced magnetism
U
مغناطیس القاء شده
induced magnetization
U
مغناطیس گردانی القائی
intensity of magnetization
U
شدت مغناطیس گری
negative pole
U
قطب منفی مغناطیس
intensity of magnetization
U
شدت مغناطیس کنندگی
magnetizing
U
مغناطیس کردن یا شدن
direct current magnet
U
مغناطیس جریان مستقیم
magnetic biasing
U
مغناطیس گردانی مقدماتی
magnet winding
U
سیم پیچ مغناطیس
magnetic potential
U
نیروی مغناطیس رانی
coercive force
U
نیروی مغناطیس زدا
magnetizability
U
قابلیت مغناطیس شوندگی
magnetization characteristic
U
منحنی مغناطیس گردانی
magnetization vector
U
بردار مغناطیس کنندگی
magnetizing current
U
جریان مغناطیس گردانی
magnetizing field
U
میدان مغناطیس گردانی
magnetizing force
U
شدت مغناطیس کنندگی
ion trap magnet
U
مغناطیس یون ربا
impedance magnetometer
U
مغناطیس سنج با تغییرامپدانس
magnetised
U
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetize
U
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
normal magnetization curve
U
خم مغناطیس پذیری معمولی
magnetizes
U
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com