Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (22 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
shadow factor
U
ضریب مربوط بانحراف سایه در عکس هوایی برای تعیین ارتفاع اشیاء
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tan alt
U
ضریب انحراف سایه برای تعیین ارتفاع اشیا در روی عکس هوایی
z scale
U
نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
command altitude
U
ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
pile height
U
ارتفاع پرز
[این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
point designation
U
شبکه بندی مخصوصی که برای تعیین نقاط نسبت به هم روی عکس هوایی کشیده میشود
runoff coefficient
U
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
doppler radar
U
رادار تعیین کننده اشیاء ثابت و متحرک
vignetting
U
سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
shadow factor
U
ضریب انحراف سایه
descentheight
U
ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
terrain clearance
U
حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
tone
U
سایه روشن عکس هوایی
tones
U
سایه روشن عکس هوایی
spot elevation
U
ارتفاع تعیین شده
hydrographic datum
U
سطح مبنای تعیین ارتفاع اب
coefficient of determination
U
ضریب تعیین
determination coefficient
U
ضریب تعیین
low airburst
U
ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
coefficient of determination
U
ضریب تعیین کننده
charactristics
U
مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
locap
U
گشتی رزمی هوایی مخصوص ارتفاع پست
density attitude
U
ارتفاع مربوط به غلظت استاندارد هوا
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
air priorities committee
U
کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
hypsographic map
U
نقشههای عوارض نمایی که ارتفاع نقاط در ان از سطح دریا تعیین شده است
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
cost indexes
U
ضریب افزایش یا کاهش هزینه هائی که قبلا تعیین شده
air transport allocations board
U
هیئت تعیین کننده سهمیه ترابری هوایی
s factor
U
ضریب مربوط به تغییر سمت بازای 001 متر
It is for the Court to fix the terms.
[ The terms are a matter for the Court to fix.]
U
این مربوط به دادگاه می شود که شرایط را تعیین کند.
cold thrust
U
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold test
U
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
stranger
U
در رهگیری هوایی یعنی یک هواپیمای ناشناس با گرا ومسافت و ارتفاع داده شده درحال امدن است
crest clearing graph
U
نمودار تعیین کمترین درجه مربوط به حاشیه امنیت مانع
aviation weather
U
مشخصات ویژه اب و هوایی که به پرواز و عملکردهواپیما مربوط میشود
titling strip
U
قسمت مربوط به درج اطلاعات روی عکس هوایی
information box
U
قسمت یا کادر حامل اطلاعات مربوط به عکس هوایی
applied
U
هزینه مربوط به هر خدمت یاکالا را به طور ویژه تعیین کردن و به ان اختصاص دادن
high airburst
U
ترکش هوایی در ارتفاع زیاد ترکش بالای افسر تیر
purple
U
در رهگیری هوایی یعنی یکان یا هواپیمای تعیین شده مشکوک به حمل جنگ افزاراتمی است
cost plus pricing
U
تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
conceptual tool
U
وسیلهای برای کار با نظریه ها بجای کار با اشیاء
hachures
U
خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
jump altitude
U
ارتفاع مناسب برای پرش چتربازان
wage fund theory of wages
U
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
modulus of elasticity
U
ضریب ارتجاعی ضریب فنری ضریب جهندگی
human factor
U
فاکتورهای انسانی ضریب مربوط به خطای انسانی
shade
U
سایه دار کردن سایه افکندن
shadings
U
سایه دار کردن سایه افکندن
shades
U
سایه دار کردن سایه افکندن
kernels
U
تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
kernel
U
تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
offset point
U
در رهگیری هوایی نقطه نشانی است در هوا که محل هدف نسبت به ان تعیین وهواپیمای رهگیر به سمت هدف هدایت میشود
back wardation
U
تعیین اجل برای بایع
running fix
U
کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
metronome
U
اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
sexualize
U
جنس برای چیزی تعیین کردن
metronomes
U
اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
short line
U
محدوده تعیین شده برای فرودتوپ
call a metting
U
تعیین وقت و دعوت برای جلسه
bench mark
U
نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
silhouette
U
طرح سایه سایه انداختن
silhouettes
U
طرح سایه سایه انداختن
drop height
U
ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
barometric altimeter
U
ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
flare dud
U
گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
sextant altitude
U
ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pressure altitude
U
ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
circularization
U
تصحیح مدار ماهواره برای رسیدن یا نزدیک شدن ان به دایره کامل در ارتفاع لازم
playoffs
U
مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
playoff
U
مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
nominate
U
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominates
U
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
bathometer
U
دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
nominating
U
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
advowson
U
حق تعیین مقام برای تصدی اموروقفی کلیسا
bibliotics
U
بررسی دست نوشته برای تعیین اصالت ان
maintenance window
U
[زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
service time window
U
[زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
command heading
U
مسیر تعیین شده برای هواپیماتوسط برج کنترل
constructive placement
U
تعیین محل برای بارگیری یاتخلیه مناسب کشتیها
photo finish
U
استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
limits
U
محدودههای بیشترین حد از پیش تعیین شده برای اعداد در کامپیوتر
center
U
تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور
winter book
U
تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
pibal
U
دیدبانی بصری بالن هواسنجی برای تعیین سمت باد
collusion
U
برای تعیین قیمت مشترک و یا تقسیم بازار کالامیان خود
cone penetrometer
U
وسیله تعیین مقاومت خاک برای عبور و مرور خودروها
platform load
U
بار اماده برای بارریزی هوایی
sleeves
U
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
sleeve
U
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
half tone screen
U
صفحه سایه روشن زدن درعکاسی پرده سایه روشن
altitude separation
U
اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
lagged
U
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lag
U
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
break up value
U
قیمتی که برای رهایی از کالای متروکه یا ازمد افتاده تعیین میشود
lags
U
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
air target material program
U
برنامه تهیه اماد برای تک به هدفهای هوایی
smoke blanket
U
پرده پوشش دود برای استتاراز دید هوایی
shuttle bombing
U
بمباران با استفاده از دوپایگاه هوایی برای بمب گیری
intercepting search
U
کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
conductive
U
مربوط به توانایی ماده برای هدایت جریان
shake bottle
U
بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
check point
U
نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
takeoff fan
U
نیمدایره جلو میله پرش ارتفاع برای اغاز پرش
availability factor
U
ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
attenuation factor
U
ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
intercept point
U
نقطه پیش بینی شده برای اجرای رهگیری هوایی
convergence factor
U
ضریب تقارب نصف النهارات ضریب انحراف شبکه
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
emptied
U
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
empty
U
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptiest
U
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
empties
U
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptier
U
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
pill pool billiard
U
بیلیارد کیسه دار با تعیین شماره گوی برای هر بازیگربا ژتون یا گویهای کوچک مخصوص
fair trade laws
U
قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
absolute altimeter
U
ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
safe altitude
U
ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
design stress resultant
U
تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
rhetorical question
U
مسئله مربوط بمعانی بیان سوالی که برای تسجیل موضوعی بشود
maximum ordinate
U
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
black
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacker
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacks
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacked
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blackest
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
observer
U
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
observers
U
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
carring over
U
تعویق تصفیه حساب در خریدو فروش سهام برای انتقال مال یا تسلیم مبیع مهلت تعیین کردن
alphaphotographic
U
آنچه باعث نمایش تصاویر با استفاده از حروف گرافیکی از پیش تعیین شده برای سرویسهای تلتکس می شوند
reduction coefficient
U
ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
probability factor
U
ضریب احتمال وقوع ضریب احتمالات
privacy
U
حق یک شخص برای کسترش دادن یا محدود کردن دستیابی به داده مربوط به خودش
human engineering
U
مطالعهای مربوط به طراحی محصولاتی که برای استفاده انسانها اسانتر و راحتتر میباشد
He fight with his shadow.
<proverb>
U
او با سایه خود مى جنگد (از سایه خود مى ترسد).
state chicken
U
در رهگیری هوایی یعنی سوخت من در حال تمام شدن است بایستی برای تجدیدسوخت برگردم
T carrier
U
استاندارد آمریکا برای خط وط ارسال داده دیجیتال مثل T, TC و استانداردهای سیگنال مربوط DS, DSC
burned
U
کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
movement credit
U
وقت پیش بینی شده و تعیین شده برای حرکت یک ستون
decca
U
سیستم تعیین محل دقیق یا بهترین محل برای ایستگاه فرستنده
range resolution
U
قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
file level model
U
نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه
authentication
U
تعیین نشانی تعیین معرف کردن
quails
U
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quail
U
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
controlled airspace
U
قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
compressor bleed air
U
هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
biquinary notation
U
دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
timing disc
U
علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
partition coefficient
U
ضریب توزیع ضریب تقسیم
factor of safety
U
ضریب تامین ضریب اطمینان
ocant altitude
U
ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
gini coefficient
U
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
transylvania
U
فرش ترانسیلوانیا
[ریشه اصلی آن مربوط به ترکیه می باشد که بیشتر برای کلیساهای رومانی و مجارستان بافته شده.]
thing
U
اشیاء
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
antiair warfare
U
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan
U
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
air policing
U
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
line chief
U
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
state tiger
U
در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم
air delivery container
U
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
heads up
U
در درگیری هوایی اعلام اینکه هواپیما دروضعیت لازم برای درگیری قرار ندارد
low altitude
U
ارتفاع کم ارتفاع پست
valuable goods
U
اشیاء بهادار
valuable goods
U
اشیاء باارزش
prohibited goods
U
اشیاء ممنوع
equipollent
U
اشیاء هم قوه
odds and ends
<idiom>
U
اشیاء جوروباجور
means objects
U
اشیاء وسیله
still life
U
نقش اشیاء
consumer goods
U
اشیاء مصرفی
turnery
U
اشیاء تراشیدنی
hidden objects
U
اشیاء پنهان
tasking
U
سازمان بندی برای عملیات واگذار کردن ماموریت به یکانها واگذاری ماموریت تعیین ماموریت
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
defaulted
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
air scoop
U
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
flak
U
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
haustellate
U
دارای الت مکنده مربوط به حشرات مکنده مساعد برای مکیدن
niladic
U
مربوط است به عملیاتی که برای ان هیچ عملوندی مشخص نشده است
harnessing
U
اشیاء تهیه کردن
harnessed
U
اشیاء تهیه کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com