English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
luminous efficiency U ضریب روشنایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
iceblink U روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
it is insensitive to light U روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
modulus of elasticity U ضریب ارتجاعی ضریب فنری ضریب جهندگی
availability factor U ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
attenuation factor U ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
convergence factor U ضریب تقارب نصف النهارات ضریب انحراف شبکه
design stress resultant U تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
reduction coefficient U ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
probability factor U ضریب احتمال وقوع ضریب احتمالات
charactristics U مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
biquinary notation U دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
partition coefficient U ضریب توزیع ضریب تقسیم
factor of safety U ضریب تامین ضریب اطمینان
gini coefficient U شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
scale factor U ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
slices U ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
slice U ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
ballistic coefficient U ضریب زاویه بالیستیکی ضریب تاثیر بالیستیکی
coordinated illumination U روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
peeped U روشنایی کم
lightest U روشنایی
peep U روشنایی کم
peeps U روشنایی کم
peeping U روشنایی کم
lighted U روشنایی
light U روشنایی
luminouity U روشنایی
luminance U روشنایی
lighting U روشنایی
lightness U روشنایی
electric lighting U روشنایی
clearness U روشنایی
illumination U روشنایی
night light U روشنایی شب
rushlight U روشنایی کم
luminosity U روشنایی
illuminations U روشنایی
lighting scheme U ترتیب روشنایی
glimmerings U روشنایی ضعیف
lighting line U سیم روشنایی
lighting source U منبع روشنایی
lighting switch U کلید روشنایی
lighting transformer U مبدل روشنایی
lighting feeder U تهیه روشنایی
lighting mains U خط روشنایی اصلی
lighting outlet U خروجی روشنایی
lighting plant U تاسیسات روشنایی
glimmering U روشنایی ضعیف
luminosity U بازده روشنایی
illumination U شدت روشنایی
lighting set U دستگاه روشنایی
country life U زندگی روشنایی
illuminations U شدت روشنایی
lighting unit U واحد روشنایی
ligting conditions U نسبتهای روشنایی
artifical light U روشنایی مصنوعی
asterism U روشنایی و نور
luminous power U قوه روشنایی
room lighting U روشنایی اطاق
lux meter U روشنایی سنج
ceiling light U روشنایی سقفی
luminous flux U شاره روشنایی
phot U واحد روشنایی
photology U دانش روشنایی
photometer U روشنایی سنج
brightness control U پیچ روشنایی
brightness signal U پیام روشنایی
luminous intensity U شدت روشنایی
luminous flux U فلوی روشنایی
sustained illumination U روشنایی پایدار
sustained illumination U روشنایی مداوم
street lighting U روشنایی خیابان
continuous illumination U روشنایی مداوم
light gap U فاصله روشنایی
constant luminance U روشنایی ثابت
luminance channel U کانال روشنایی
luminance decay U کم شدن روشنایی
luminous efficiency U راندمان روشنایی
search light illumination U روشنایی با نورافکن
luminous flux U شار روشنایی
illumination method U سبک روشنایی
illumination change U تعویض روشنایی
gaslight U روشنایی گاز
lambert U واحد روشنایی
illuminance U شدت روشنایی
light adaptation U انطباق با روشنایی
illuminating system U سیستم روشنایی
light brightness control U کنترل روشنایی
illuminating gas U گاز روشنایی
glare U روشنایی زننده
glared U روشنایی زننده
emergency lighting U روشنایی اضطراری
glares U روشنایی زننده
ray U روشنایی تشعشع
phosphorescence U روشنایی شب تابی
intensity of illumination U شدت روشنایی
illuminator U دستگاه روشنایی
illuminator U وسیله روشنایی
fluorescent light U روشنایی فلورسنت
image brightness U روشنایی تصویر
direct lighting U روشنایی مستقیم
electric light U روشنایی برقی
incandescent lamp U لامپ روشنایی
indirect lighting U روشنایی غیرمستقیم
earth shine U روشنایی خاکستری
full beam spread U باندکامل روشنایی
earth light U روشنایی خاکستری
illumination method U روش روشنایی
intensity level U سطح روشنایی
lighting control U کنترل روشنایی
light conditions U نسبتهای روشنایی
lighting engineering U تکنیک روشنایی
lighting engineering U مهندسی روشنایی
lighting effect U اثر روشنایی
looms U هاله روشنایی
illumniation aperture U روزنه روشنایی
illuminating aperture U روزنه روشنایی
illuminating fixture U لوازم روشنایی
decorative ligthing U روشنایی تزیینی
glimmer U روشنایی ضعیف
glimmered U روشنایی ضعیف
glimmers U روشنایی ضعیف
loom U هاله روشنایی
loomed U هاله روشنایی
illuminating beam U پرتو روشنایی
candlelight U روشنایی شمع
looming U هاله روشنایی
flash U روشنایی مختصر
light control U کنترل روشنایی
illuminating engineering U تکنیک روشنایی
flashed U روشنایی مختصر
illuminating engineering U مهندسی روشنایی
light fluctuation U نوسان روشنایی
flashes U روشنایی مختصر
illuminating device U تجهیزات روشنایی
incandescence U روشنایی سیمابی
light meter U روشنایی سنج
optics U علم روشنایی
light point U منبع روشنایی
lighting battery U باتری روشنایی
r y signal U پیام روشنایی ار ایگرگ
front lighting U روشنایی جلو ساختمان
b y signal b y U پیام روشنایی ب- ایگرگ
gas light U نور یا روشنایی گازی
g y signal U پیام روشنایی جی ایگرگ
photothermic U مربوط به گرماو روشنایی
photomrtry U سنجش شدت روشنایی
over expose U زیاد روشنایی دادن
illumination photometer U شدت روشنایی سنج
illumination plan U طرح روشنایی منطقه
lighting equipments U الات و ادوات روشنایی
zodiacal light U روشنایی صبح کاذب
to i. light from anything U گذر کردن روشنایی
train lighting battery U باتری روشنایی ترن
lighting U سیستم روشنایی ماشین
lighting cable U کابل نور روشنایی
lighting point U محل یا نقطه روشنایی
gas lights U نور یا روشنایی گازی
neon U شبیه روشنایی نئون
lighting hours U زمان روشنایی یا سوختن
lucifugous U گریزان از روشنایی روز
lambent U دارای روشنایی ملایم
at first light U در اولین روشنایی روز
it is pervious to light U روشنایی ازان می گذرد
sensitive to light U حساس نسبت به روشنایی
photodynamics U اثر روشنایی در جنبش گیاهان
continuous illumination U روشنایی پایدار منطقه رزم
intensity amplifier U تقویت کننده شدت روشنایی
illuminations U روشن کردن منطقه روشنایی
photorealistic U که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
paraselene U روشنایی اطراف هاله ماه
light is necessary to life U روشنایی لازمه زندگی است
lambency U ملایمت در گفتگو روشنایی ملایم
ligting conditions U شرایط روشنایی نسبتهای نور
friars lantern U روشنایی شبانه بر روی باطلاق
photodynamic U اثر روشنایی در جنبش گیاهان
photothropism U جنبش در تحت تاثیر روشنایی
will o the wisp U روشنایی کاذب درباغ سبز
photogenic U ایجاد شده در اثرنور و روشنایی
illumination U روشن کردن منطقه روشنایی
will o the wisp U روشنایی مردابی فانوس شیطان
nit U واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
light is necessary to life U روشنایی برای زندگی لازم است
phot U واحد شدت روشنایی در سیستم غیرمتریک
lumen U واحد فلوی روشنایی درسیستم متریک
phototherapy U معالجه ناخوشیهای پوست بوسیله روشنایی
nits U واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
icebink U روشنایی که دراثرانعکاس نور یخ درافق پیدامیشود
photoglyph U صفخهای که دراثر روشنایی حکاکی شده باشد
sheet lighning U برقی که روشنایی ان پخش شده همه جا را میگیرد
electroluminescent U قابل انتشار نور طبق روشنایی الکترونیکی
sidelight U اطلاعات ضمنی وفرعی روشنایی غیر مستقیم
electroluminescing U که نور را طبق روشنایی الکترونیکی انتشار میدهد
photosynthesis U ایجاد وتشکیل موادالی در گیاهان بکمک روشنایی
photoconductive U مادهای که مقاومت الکتریکی ان با شدت روشنایی تغییرمیکند
sidelights U اطلاعات ضمنی وفرعی روشنایی غیر مستقیم
flares U روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
flare U روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
phosphene U حلقههای روشنایی که ازفشردن تخم چشم دیده میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com