Perdic | ضریب برگشت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	regression coefficient U	ضریب برگشت

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	capital recovery factor U	ضریب برگشت سرمایه
Other Matches

	modulus of elasticity U	ضریب ارتجاعی ضریب فنری ضریب جهندگی
	availability factor U	ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
	attenuation factor U	ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
	convergence factor U	ضریب تقارب نصف النهارات ضریب انحراف شبکه
	back to battery U	برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
	design stress resultant U	تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
	reduction coefficient U	ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
	probability factor U	ضریب احتمال وقوع ضریب احتمالات
	charactristics U	مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
	biquinary notation U	دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
	runoff coefficient U	ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
	factor of safety U	ضریب تامین ضریب اطمینان
	partition coefficient U	ضریب توزیع ضریب تقسیم
	gini coefficient U	شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
	scale factor U	ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
	ballistic coefficient U	ضریب زاویه بالیستیکی ضریب تاثیر بالیستیکی
	slice U	ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
	slices U	ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
	returning U	برگشت
	relapsing U	برگشت
	recoveries U	برگشت
	recovery U	برگشت
	capsizal U	برگشت
	right of reversion U	برگشت
	return line U	خط برگشت
	retrogression U	برگشت
	relapses U	برگشت
	relapsed U	برگشت
	relapse U	برگشت
	return U	برگشت
	returns U	برگشت
	returned U	برگشت
	recoiling U	برگشت
	back water U	برگشت اب
	revert U	برگشت
	reversals U	برگشت
	reversal U	برگشت
	drawbacks U	برگشت
	drawback U	برگشت
	reverted U	برگشت
	reverting U	برگشت
	reverts U	برگشت
	tergiversation U	برگشت
	regression U	برگشت
	turnabout U	برگشت
	turnabouts U	برگشت
	upturn U	برگشت
	recoils U	برگشت
	recoiled U	برگشت
	recoil U	برگشت
	recurrenge U	برگشت
	reoccur U	برگشت
	regurgitation U	برگشت
	veer U	برگشت
	regression line U	خط برگشت
	d.c. restoration U	برگشت دی سی
	d.c. reinsertion U	برگشت سی دی
	turnover U	برگشت
	recrudescence U	برگشت
	reflux U	برگشت
	refluence U	برگشت
	recrvdescence U	برگشت
	retrocession U	برگشت
	veers U	برگشت
	turnrounds U	برگشت
	veered U	برگشت
	turnarounds U	برگشت
	turnaround U	برگشت
	retrocedence U	برگشت
	ground return U	برگشت زمینی
	flashback U	برگشت شعله
	reflector U	برگشت دهنده
	reflectors U	برگشت دهنده
	retrogressive U	برگشت کننده
	return flight U	پرواز برگشت
	recurrence interval U	زمان برگشت
	flyback pulse U	پالس برگشت
	reapparition U	برگشت عود
	irremeable U	برگشت نا پذیر
	irreversibility U	برگشت ناپذیری
	downward travel U	ضربه برگشت
	irriversible U	برگشت ناپذیر
	turnaround documents U	اسناد برگشت
	image reversal U	برگشت تصویر
	grid return U	سیم برگشت
	flashbacks U	برگشت شعله
	irrevocability U	برگشت ناپذیری
	nonlinear regression U	برگشت غیرخطی
	payback period U	دوره برگشت
	return perion U	زمان برگشت
	turnaround time U	زمان برگشت
	repercussion U	انعکاس برگشت
	return cargo U	محموله برگشت
	return conductor U	سیم برگشت
	return current U	جریان برگشت
	return flow U	جریان برگشت
	return pipe U	لوله برگشت
	returnable U	قابل برگشت
	retrocedent U	برگشت کننده
	revocable U	قابل برگشت
	reversibility U	برگشت پذیری
	reverses of fortune U	برگشت روزگار
	rematch U	مسابقه برگشت
	regression time U	زمان برگشت
	short return U	برگشت کوتاه
	turnaround form U	شکل برگشت
	turnaround documents U	مستندات برگشت
	turn around time U	زمان برگشت
	track return U	مدار برگشت
	armstand dive U	بالانس برگشت
	linear regression U	برگشت خطی
	return wire U	سیم برگشت
	regression analysis U	تحلیل برگشت
	back water curve U	منحنی برگشت اب
	backspace U	برگشت به عقب
	backward reaction U	واکنش برگشت
	regression equation U	معادله برگشت
	retrocessive U	برگشت کننده
	regressive U	برگشت کننده
	rebounds U	ضربه برگشت
	turns U	برگشت شناگر
	turn U	برگشت شناگر
	turning points U	نقطه برگشت
	retrograde U	برگشت دهنده
	irrevocable U	غیرقابل برگشت
	turning point U	نقطه برگشت
	re- U	برگشت دادن
	retrogress U	پس رفتن برگشت
	reversible U	برگشت پذیر
	reverberations U	برگشت امواج
	reverberation U	برگشت امواج
	rebounding U	ضربه برگشت
	rebounded U	ضربه برگشت
	rebound U	ضربه برگشت
	backs U	درعقب برگشت
	irreversible U	برگشت ناپذیر
	irrevocably U	بطور بی برگشت
	re U	برگشت دادن
	retrogressed U	پس رفتن برگشت
	retrogresses U	پس رفتن برگشت
	back U	درعقب برگشت
	retrogressing U	پس رفتن برگشت
	irreversible steels U	فولادهای برگشت ناپذیر
	plotter repeatability U	قابلیت برگشت رسام
	back stroke U	ضربه برگشت پیستون
	microscopic reversibility U	برگشت پذیری میکروسکوپی
	echoing U	برگشت امواج رادار
	echoes U	برگشت امواج رادار
	impedance feedback U	پیوست برگشت امپدانس
	echoed U	برگشت امواج رادار
	payback period U	دوره برگشت سرمایه
	inbound U	برگشت توپ به زمین
	nonreimbursable U	غیر قابل برگشت
	turnaround cycle U	مدت رفت و برگشت
	cycle time U	زمان رفت و برگشت
	total reflux head U	سر تقطیر برگشت کامل
	throw back U	برگشت به خصال نیاکان
	flip turn U	برگشت انتهای استخر
	ratchet effect U	اثر برگشت ناپذیر
	atavism U	برگشت بخوی نیاکان
	echo U	برگشت امواج رادار
	recovery U	برگشت به حالت اولیه
	recoveries U	برگشت به حالت اولیه
	renewable energy U	انرژی برگشت پذیر
	reversibility principle U	اصل برگشت پذیری
	tripped U	رفت یا برگشت فنر
	trips U	رفت یا برگشت فنر
	regurgitation U	برگشت خون استفراع
	step backwards U	برگشت [به حالت کم توسعه]
	regression U	برگشت [به حالت کم توسعه]
	revocable credit U	اعتبار قابل برگشت
	trip U	رفت یا برگشت فنر
	irreversible reaction U	واکنش برگشت ناپذیر
	magnetic yoke U	سیم برگشت مغناطیسی
	revocable letter of credit U	اعتبار قابل برگشت
	introversion U	برگشت بسوی درون
	backstroke U	برگشت عقب زنی
	irreversible process U	فرایند برگشت ناپذیر
	regress U	برگشت [به حالت کم توسعه]
	high inverse voltage rectifier U	یکسوکننده با برگشت قوی
	He came back with his tail between his legs. U	دست از پ؟ درازتر برگشت
	deceleration U	فرایند برگشت پذیر
	return ticket U	بلیط رفت و برگشت
	day return U	بلیط رفتو برگشت
	regressed U	پس رفت کردن برگشت
	regressing U	پس رفت کردن برگشت
	regresses U	پس رفت کردن برگشت
	drawbacks U	برگشت حقوق گمرکی
	drawback U	برگشت حقوق گمرکی
	regress U	پس رفت کردن برگشت
	lapse U	برگشت انحراف موقت
	reverted U	برگشت به وضعیت طبیعی
	reverting U	برگشت به وضعیت طبیعی
	reverberations U	برگشت دادن امواج
	reverberation U	برگشت دادن امواج
	reverts U	برگشت به وضعیت طبیعی
	lapsing U	برگشت انحراف موقت
	revert U	برگشت به وضعیت طبیعی
	grid return U	سیم برگشت شبکه
	lapses U	برگشت انحراف موقت