Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ni dan geri
U
ضربه دوتایی با پا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mackle
U
لکه یاخطی که دراثر تاشدن کاغد دوتایی چاپ شده باشد دوتایی چاپ شدن
spectroscopic binary
U
دوتایی طیف نمایی دوتایی بیناب نمایی
hit
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
punts
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
dualism
U
دوتایی
binary star
U
دوتایی
double star
U
دوتایی
didymous
U
دوتایی
bigeminal
U
دوتایی
doublet
U
دوتایی
binary
U
دوتایی
morote
U
دوتایی
duplexes
U
دوتایی
dual
U
دوتایی
doublets
U
دوتایی
duo
U
دوتایی
dyadic
U
دوتایی
duos
U
دوتایی
duplex
U
دوتایی
couplement
U
دوتایی
impluse response
U
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
binary system
U
منظومه دوتایی
duplicate
U
مخزن دوتایی
dual compressor
U
کمپرسور دوتایی
binary alloy
U
الیاژ دوتایی
morote uke
U
دفاع دوتایی
dual indicator
U
نشاندهنده دوتایی
dual magneto
U
مگنتوی دوتایی
dyadic operation
U
عمل دوتایی
dyadic operation
U
عملکرد دوتایی
dyadic operator
U
عملگر دوتایی
eclipse binary
U
دوتایی گرفتی
duad
U
ترکیب دوتایی
binary compound
U
ترکیب دوتایی
binary notation
U
نمادسازی دوتایی
duplicating
U
مخزن دوتایی
duplicates
U
مخزن دوتایی
doublet level
U
ترازوی دوتایی
duplicated
U
مخزن دوتایی
binary system
U
سیستم دوتایی
doublet band
U
نوار دوتایی
doughunt shape
U
چنبره دوتایی
binary search
U
جستجوی دوتایی
binary relation
U
رابطه دوتایی
binary operator
U
عملگر دوتایی
eclipse binary
U
دوتایی کسوفی
dual ignition system
U
سیستم احتراق دوتایی
coupled columns
U
ستون های دوتایی
double shear
U
تنش برشی دوتایی
flush bead moulding
U
[تزئینات گچ بری دوتایی]
double-return stair
U
پله های دوتایی
double Dutch
U
طناببازی دوتایی نامفهوم
binary operation
U
عمل دوتایی
[ریاضی]
spectroscopic binary
U
دوتایی طیف نمودی
interfertile
U
اماده زاد و ولد دوتایی باهم
cross
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
sclaff
U
ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
shank
U
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
h engine
U
موتور پیستونی با دو ردیف سیلندر روبروی قائم دوتایی و با دو میل لنگ که به خروجی مرکزی متصل شده اند
placekick
U
ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
acoustic coupler
وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
double star
U
ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
binary star
U
ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
impacts
U
ضربه
impulse
U
ضربه
surges
U
ضربه
surged
U
ضربه
butt joint
U
ضربه
impact
U
ضربه
shocks
U
ضربه
shocked
U
ضربه
shock
U
ضربه
thuds
U
ضربه
flap
U
ضربه
double kick
U
دو ضربه پی در پی
butting
U
ضربه با سر
surge
U
ضربه
thud
U
ضربه
pushes
U
ضربه
kicks
U
ضربه
hack
U
ضربه
pushed
U
ضربه
flapped
U
ضربه
push
U
ضربه
flaps
U
ضربه
collisions
U
ضربه
collision
U
ضربه
tit
U
ضربه
head
U
ضربه با سر
thudded
U
ضربه
thudding
U
ضربه
brunt
U
ضربه
pulsed
U
ضربه
pulse
U
ضربه
kicks
U
ضربه با پا
hacked
U
ضربه
kicking
U
ضربه
impulses
U
ضربه
tits
U
ضربه
kick
U
ضربه با پا
hacks
U
ضربه
kicking
U
ضربه با پا
antiknock
U
ضد ضربه
kicked
U
ضربه
kicked
U
ضربه با پا
kick
U
ضربه
yee jupkki
U
ضربه پا
pops
U
ضربه
impluse
U
ضربه
bonking
U
ضربه بر سر
strikeless
U
بی ضربه
sole trap
U
ضربه با کف پا
sole of the foot kick
U
ضربه با کف پا
sole kick
U
ضربه با کف پا
slugger
U
ضربه زن
mishit
U
ضربه بد
bonk
U
ضربه بر سر
popped
U
ضربه
shot
U
ضربه
shockproof
U
ضد ضربه
interrupter
U
ضربه گر
whang
U
ضربه
blow
U
ضربه
bonked
U
ضربه بر سر
bonks
U
ضربه بر سر
shots
U
ضربه
pop
U
ضربه
blows
U
ضربه
stroke
U
ضربه
strokes
U
ضربه
stroked
U
ضربه
shock proof
U
ضد ضربه
left
U
ضربه چپ
stroking
U
ضربه
shockless
U
بدون ضربه
thrums
U
ضربه گیر
tobi geri
U
ضربه پا در پرش
traumatism
U
ضربه تصادم
shotmaking
U
ضربه به توپ
ushiro geri
U
ضربه پا به پشت
knock
U
ضربه زدن
toss
U
ضربه بلند
clump
U
ضربه سنگین
whop
U
ضربه وزش
shock inducer
U
دستگاه ضربه زن
sevice kick
U
ضربه سرویس
POWs
U
صدای ضربه
POW
U
صدای ضربه
jolts
U
تکان ضربه
shock waves
U
موج ضربه
belted
U
ضربه محکم
belt
U
ضربه محکم
concussion
U
ضربه مغزی
tossing
U
ضربه بلند
tossed
U
ضربه بلند
lash
U
ضربه مژگان
lash
U
ضربه شلاق
lashed
U
ضربه مژگان
spot kick
U
ضربه کاشته
lashed
U
ضربه شلاق
belts
U
ضربه محکم
lashes
U
ضربه مژگان
lashes
U
ضربه شلاق
side foot
U
ضربه با کنار پا
shock wave
U
موج ضربه
tosses
U
ضربه بلند
single stroke bell
U
زنگ تک ضربه
jolting
U
تکان ضربه
hammered
U
ضربه زدن
hammers
U
ضربه زدن
whip
U
ضربه زدن
whipped
U
ضربه زدن
whips
U
ضربه زدن
lollipop
U
ضربه اسان
lollipops
U
ضربه اسان
dub
U
ضربه کم جان
dubbed
U
ضربه کم جان
dubs
U
ضربه کم جان
deliver
U
ضربه زدن
delivers
U
ضربه زدن
blast
U
ضربه انفجار
hammer
U
ضربه زدن
yohan nukite
U
ضربه با انگشتان
knocked
U
ضربه زدن
knocks
U
ضربه زدن
hit lists
U
فهرست ضربه
hit list
U
فهرست ضربه
cutting stroke
U
ضربه برش
blasts
U
ضربه انفجار
slashes
U
ضربه سریع
yoko geri
U
ضربه به پهلو
fall
U
ضربه فنی
yeop chagi
U
ضربه با بغل پا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com